وابستگي دنياي جديد به دنياي قديم
طريق بردگي و بندگي
آلكسي شارل كلرل دوتوكويل (1859-1805) در دوره خاصي از سياست و تاريخ فرانسه ميزيست. او بعد از انقلاب كبير فرانسه، يك دوره نماينده مجلس فرانسه شد. توكويل حامل افكار جديدي بود. در بيست و پنج سالگي به امريكا مسافرت كرد و كتاب «دموكراسي در امريكا» را پس از اين سفر نوشت. او مسائلي را كه ديده بود يا درك ميكرد در پارلمان فرانسه مطرح ميكرد اما اين مباحث در افكار عمومي فرانسه جايي نداشت. توكويل امريكا را به عنوان دنياي جديدي ميدانست كه دنياي قديم به آن احتياج خواهد داشت و سرانجام اينكه آينده را از آن دموكراسي ميدانست. آنچه آلكسي دوتوكويل درباره «دموكراسي در امريكا» نوشته، در دو جلد منتشر شده است. جلد اول اين كتاب با ترجمه رحمتالله مقدم مراغهاي، به مسائل سياسي و اجتماعي ميپردازد و جلد دوم آن، درباره سيستم قضايي امريكا است كه اخيرا بزرگ نادرزاد، 10 گفتار از جلد دوم اين كتاب را ترجمه كرده كه بهگواه عالمان علم سياست دقيقترين تحليل در باب نظام اجتماعي و سياسي امريكا است. اين كتاب، از حدود مقتضياتي كه آن را پديد آورده فراتر ميرود و به صورت يك ساختار سياسي اساسي براي انديشه قرن نوزدهم درميآيد. . توكويل پدر فلسفه سياسي معاصر است. به يك اعتبار، جان كلام توكويل اين است كه انسانها از دو طريق متفاوت به بردگي و بندگي كشيده ميشوند. اولي، علاقه به رفاه و آسايش است كه آنان را از دخالت در امور سياسي منع ميكند و دومي، عشق سوزان به رفاه و خوشگذراني است كه ايشان را به وابستگان كوتهنظر حكومت تبديل ميكند. بنابراين توكويل معتقد بود كه بايد شهروندان را به حقوق و مسووليتهايشان آگاه كرد.
معرفت به گذشته، آشنايي با امروز
انسان هميشه به جهانِ گرداگرد خود توجه داشته است. از اينرو اسطوره، بيان و نمودگاري است از «شناخت» انسان از جهان كه گذشته از صورت ظاهر، براي انسان داراي معنايي باطني و پنهاني نيز است. اسطوره از جهان، طبيعت، ديوها و از زندگي مادي و معنوي انسان پيشين سخن ميگويد. اساطير نهتنها رابطه انسان را با نيروهاي مابعدالطبيعي رقم ميزند بلكه تعيينكننده ارتباط انسان با ادبيات، موسيقي، نقاشي، قصهها و باورهاي عاميانه، هنر و معرفت غيرعلمي است. بنابراين، بيترديد براي شناخت عميق فرهنگ يك ملت نميتوان از اساطير آن بيخبر بود چراكه اساطير با جهان فرهنگياي كه بنياد ميگذارد تصويري از عشق و نفرت، ثروت و قدرت، امر جنسي، مرگ و ترس ترسيم ميكند. بهطور مثال اگر كسي بخواهد ادبيات كلاسيك غرب را خوب بداند بايد اساطير يونان و همچنين تورات را بشناسد، زيرا اساطير و فرهنگ يونان (و روم) و يهود دو سرچشمه عمده ادبيات اروپايي است. ادبيات فارسي، به ويژه در عرفان و حماسه، در بسياري از مفاهيم به نحوي جداييناپذير به اساطير كهن ايراني پيوسته است. انسان پيشين از راه اساطير به طبيعت و مابعدالطبيعه معرفت مييافت اما براي انسان امروز، اساطير وسيلهاي است براي معرفت به گذشته و آشنايي با امروز تا آن حد كه با گذشته ارتباط دارد. بنابراين اسطوره وسيلهاي است براي معرفت به تاريخ و فرهنگ خود اساطير و حتي حصول معرفت به جهان ذهنياي كه انسان امروز در آن به سر ميبرد. در آغاز «درآمدي به اساطير ايران» و در يادداشت حسن كامشاد آمده كه اين كتاب، ماحصل درسگفتارهاي شاهرخ مسكوب در «مدرسه عالي تلويزيون و سينما» است كه در اوايل دهه 1350 تدريس شده است. مسكوب اسطوره را دستگاه منطقي و بسامان نميدانست يا دستكم سامان آن را جدا از منطق امروزي ما تلقي ميكرد. «در تفسير اسطوره، روش و معياري نهايي وجود ندارد و آن را ميتوان در زمينهها يا برداشتهاي متفاوت، دين و مابعدالطبيعه، عرفان، فلسفه، زبانشناسي، مردمشناسي، روانشناسي و روانكاوي و جز آن بررسي كرد و فهميد، به نحوي كه هر يك از آنها در تعبير و دريافت خود درست و پذيرفتني باشد؛ چون كه اسطوره، مانند زندگي و طبيعت زنده، در ژرفاي خود حقيقتهاي گوناگوني نهفته دارد و هر حقيقتي ميتواند بسته به نگاه بيننده، يكي از چهرههاي خود را جلوهگر سازد. »اين اثر در دو بخش تدوين شده كه در بخش اول با عنوان «كليات اسطوره» به چيستي اسطوره، تفسير اسطوره، كلياتي درباره اقوام هندواروپايي، زبانهاي ايراني و منابع اطلاع از اساطير ايران ميپردازد. بخش دوم كتاب نيز با عنوان «اساطير ايران» با معرفي و توضيح «چهار امر اس اسي در ساخت و انديشه اساطيري ايران» آغاز ميشود كه اين چهار امر اساسي عبارتند از: «يزدانشناسي»، «كيهانشناسي»، «انسانشناسي» و «رستاخيز يا تنِ پسين».