كشتار با اسلحه در سبقت از تصادفات خياباني
برترين ماشين كشتار امريكا
فريد ذكريا- آتلانتيك/ مترجم: مرتضي كريمي| با استناد به آمار اداره ملي ايمني بزرگراه‌ها در سال 2012، تصادفات رانندگي در ايالات متحده 33561 نفر كشته بر جاي گذاشته است، كه بيشترين آمار تلفات در سال‌هاي اخير است. اين در حالي است كه بر اساس آمارها در سال 2011، 32251 نفر با سلاح گرم در ايالات متحده كشته شدند.
بر اساس آمارها امسال اين احتمال وجود دارد كه مرگ‌هاي ناشي از اسلحه گرم در بين افراد زير 25 سال در ايالات متحده از مرگ‌هاي ناشي از تلفات رانندگي سبقت بگيرد. بر اساس آمارهاي آكادمي متخصصان اطفال امريكا، در حال حاضر بيش از يك چهارم نوجواناني -15 سال به بالا- كه در ايالات متحده كشته يا مجروح مي‌شوند به وسيله اسلحه گرم كشته مي‌شوند يا با حوادثي كه در آن اسلحه گرم دخيل بوده در ارتباط هستند.
در تحقيق مشابهي كه توسط بلومبرگ سه سال پيش در مورد مرگ بر اثر تيراندازي تا سال 2015 انجام شده بود نيز نتايج مشابهي به دست آمد كه: براساس روند 10 ساله اخير تا سال 2015 ميزان كشته‌شدگان با سلاح گرم به 33 هزار نفر در هر سال افزايش خواهد يافت در حالي كه ميزان تلفات ناشي از مرگ و مير بر اثر تصادفات جاده‌يي به 32000 نفر كاهش مي‌يابد. از حدود 320 ميليون نفر جمعيت ايالات متحده تعداد زيادي از شهروندان داراي سلاح گرم هستند، و با وجود اينكه آمار واقعي مالكيت اسلحه مقداري كاهش يافته است ولي مردم بسياري علاقه‌مند هستند كه اسلحه‌هايشان را حفظ كنند.
آمارها در امريكا بيشتر نشان‌دهنده تغييراتي شگرف‌تر و پر‌شتاب‌تر در مرگ و ميرهاي مربوط به حمل سلاح گرم به نسبت مرگ و ميرهاي ناشي از تصادفات اتومبيل است. مرگ و ميرهاي خياباني به دليل جلوگيري جوانان از رانندگي، ترفيع تكنولوژي‌هاي مربوط به امنيت اتومبيل و حتي بالا رفتن قيمت سوخت پايين‌تر آمده است. دو مرگ از هر پنج مرگ در امريكا در محل كار رخ مي‌دهد. مرگ‌هاي مربوط به اسلحه، شامل خودكشي، قتل، شليك اتفاقي و حتي هشدارهاي قانوني پليس در حين تعقيب مجرمان، كه البته آمارهاي اخير كمتر عمومي شده و به شكل ناقص ارايه مي‌شوند. مساله امنيت در ارتباط با حمل سلاح‌هاي گرم هنوز يكي از مسائل چالش‌برانگيز است، چرا كه هر يك از موافقين و مخالفين داده‌هايي را گزينش و ارايه مي‌كنند كه مدعاي خودشان را ثابت كند. حتي هنوز دقيقا مشخص نيست كه چقدر اسلحه در دست مردم است و محققين نظرسنجي‌ها نگراني خود را از پاسخ‌هاي غلط شركت‌كنندگان در تحقيق به شكل وسيعي ابراز داشته‌اند. برخي مردم علاقه نداشتند افشا كنند كه اسلحه گرم دارند، چرا كه نگران آن بودند كه دولت در آينده محدوديت‌هايي را براي آنها ايجاد كند. همچنين برخي افراد براي حمل و نگهداري اسلحه مجوز قانوني نداشتند. اين در حالي است كه مي‌دانيم تعداد مالكان اسلحه در امريكا بالاتر از ساير كشورهاست. حدود 35 تا 50 درصد مالكان غير‌نظامي اسلحه جهان در امريكا هستند. اگر چه در بيست ساله اخير – از 1991 تا 2011- تعداد مرگ و مير ناشي از استفاده سلاح گرم در امريكا كاهش يافته، اما آمارهاي مربوط به خشونت ناشي از سلاح‌هاي گرم تغيير چنداني را نشان نمي‌دهد. همچنين آمار مربوط به خودكشي با اسلحه قابل توجه است.
فارغ از پيچيدگي‌هاي مربوط به ارايه و عرضه اطلاعات در اين خصوص، چيزهاي قابل توجه بسياري براي گفتن و آموختن در مورد فرهنگي است كه در آن تكنولوژي‌هايي وجود دارند كه مردم خودشان را مي‌كشند. در قرن نوزدهم، قبل از اينكه قوانين مردن مربوط به كار تدوين شود، هزاران كارگر امريكايي در كارخانه‌هاي نساجي و ديگر كارخانه‌هاي امريكايي مي‌مردند. ماشين‌آلات سنگين خطرناك بودند. معمولا مرگ‌هاي مربوط به خشونت تيتر مي‌شد، اما مواد شيميايي هم بسياري از افراد را مي‌كشتند. بسياري از كارگران در اثر استنشاق مواد شيميايي سمي و گرد و غبارهاي آلوده در سكوت بر مرگ بوسه مي‌زدند.
امريكايي‌ها بيش از يك قرن، يعني از زمان افول عصر ماشين، رابطه‌هايي بين ماشين و اسلحه ترسيم كرده‌اند. نيويورك‌تايمز، در سال 1911 به قوانين جديد ترافيك و مقررات مربوط به اسلحه توجه كرد، كه مثلا شامل اين مي‌شد كه افراد حمل‌كننده اسلحه زنداني شوند تا اينكه مبلغي را به عنوان جريمه پرداخت كنند؛ قوانيني كه باعث شد مرگ‌هاي مربوط به سلاح گرم و رانندگي در مقايسه با سال‌هاي قبل پايين‌تر بيايد. خطر بهداشت عمومي، مثل بيماري‌هاي عفوني، بيشتر مردم را تهديد مي‌كرد. اين بيماري‌ها بيش از نيمي از مرگ‌ها در شهرهاي بزرگ را در بر مي‌گرفتند. در اين بازه زماني بود كه نهادهاي رسمي شروع كردند به جمع‌آوري اطلاعات سالانه دقيق در مورد علت مرگ‌ها. بر اساس اطلاعات CDC امروزه تصادفات به‌طور كلي، علت پنجم مرگ و ميرها هستندكه با اين رشد تصاعدي مرگ و مير با اسلحه عامل ششم مرگ و مير امريكايي‌ها خواهد شد. امريكايي‌ها بيشتر از بيماري‌هاي قلبي، سرطان، بيماري‌هاي مزمن تنفسي و سكته مغزي مي‌ميرند.
ابداع روبات ژورناليست
بيزينس اينسايدر/ امين رضوي/ نرم افزاري كه اطلاعات را به متون نوشته شده تبديل مي‌كند شايد بتواند در سونامي داده‌ها براي ما راهگشا باشد، موج گسترده اخراج روزنامه‌نگاران در راه است. نرم افزاري كه گزارش و اخبار را تهيه مي‌كند نخستين كاربرد خود را در سازمان اطلاعات و امنيت امريكا و همچنين در ميان غول‌هاي مالي امريكا پيدا كرد. روبات ژورناليست Quill (قلم پر) نام دارد و توسط شركت Narrative Scinece (علوم تقريري) توليد شده است. نتيجه نهايي، نرم افزاري شد كه داده‌هاي عددي را به عنوان ورودي دريافت مي‌كند و سپس آنها را به صورت داستاني نوشته شده تحويل مي‌دهد. ابتدا از آن براي گزارش آنلاين مسابقات بيسبال در شبكه‌هاي تلويزيوني و تهيه اظهارنامه و ترازنامه‌ها مالي براي كمپاني‌هايي مانند فوربز استفاده شد. اين نرم افزار به جز نوشتن ميليون‌ها كلمه در روز، همزمان داده‌ها را به صورت آماري تحليل كرده و مفاهيم معني داري از ميان آنها استخراج مي‌كند. مي‌تواند مسير‌هاي اصلي بازار و رويداد‌هاي مهم را تشخيص داده و گزارش كند. از اين جالب‌تر مي‌توان گزارش خود را جانبدارانه نيز بنويسد، مثل گاهي كه بايد از يك تيم ورزشي براي خوشايند طرفدارانش دفاع كند. در آينده با ارتشي از روزنامه‌نگاران روباتيك حرفه‌يي روبه‌رو خواهيم بود چرا كه شركت‌هايي مانند Arria و OnlyBoth در سال 2015 محصول مشابه خود را به بازار عرضه مي‌كنند.
جهان از هم گسيخته
فارين پالسي/ حميد ملك زاده- شماره جديد نشريه فارين پاليسي به نظر انديشمندان بزرگ جهان درباره سال گذشته ميلادي پرداخته است. عنواني كه اين نشريه براي اين شماره خود انتخاب كرده بطور مختصر محتواي آينده‌يي كه ممكن است مخاطبينش با آن مواجه شوند را از پيش اعلام مي‌كند: جهاني از هم گسيخته شده؛ اين عنوان در كنار طرح زيباي روي جلد نشريه كه يك بطري در حال منفجر شدن را نشان مي‌دهد به طور شايسته‌يي وضعيت جهان در سال‌هاي اخير را براي مخاطبان فارين پالسي به تصوير كشيده است. جهاني كه به اعتبار دخالت‌گري‌هاي هرروزه دولت‌ها در جريان زندگي روزمره مردمان آن هر روز به سمت فروپاشي بيشتري مي‌رود. بر اساس گزارشات اين شماره فارين پالسي اين فروپاشي را در ساحت‌هاي مختلفي از زندگي انسان در جهان امروز مي‌توان مشاهده كرد. فارين پالسي در يكي از مقالات اين شماره‌اش نشان مي‌دهد كه چطور نزاع‌هاي منطقه‌يي در خاورميانه به محلي براي شكلي از مبارزه قدرت‌هاي جهاني، و مخصوصاً چين و امريكا، تبديل شده است. براساس اين مقاله با وجود تاكيد رييس‌جمهور امريكا بر ضرورت جلوگيري دولت‌ها از مسافرت اتباع‌شان به كشورهايي مثل سوريه براي پيوستن به گروه‌هاي جهادي در 13 ژانويه گزارش‌هايي درباره بازداشت شدن شهروندان چيني كه قصد داشتند به اين گروه‌ها در سوريه، افغانستان و سوريه بپيوندند منتشر شده است.