آيا نظرسنجيها در انتخابات سرنوشتساز هستند؟
سايه اعداد بر سپهر سياسي امريكا
روحالله نخعي
شايد مرسومبودن گوشيهاي هوشمند و انفجار منابع خبري در شبكهاي مانند تلگرام، شايد اتفاقات عجيب و غريبي كه در اين دوره انتخابات رخ داده، شايد احتمال انتخاب نخستين رييسجمهور زن در تاريخ امريكا، شايد ورود آدمي با شهرتي بيرون از دنياي سياست مثل ترامپ، شايد برجام و مذاكرات بين ديپلماتهاي ايراني و امريكايي و شايد تركيبي از همه اينها و علل ديگر. علتش هر چه هست، ايرانيها اين دوره توجه بيشتري به انتخابات رياستجمهوري امريكا نشان دادهاند و به تبع آن رسانهها و كانالهاي خبري و غيرخبري، هر كدام به نوعي و
تا حدي سعي در پوشش اخبار آن كردهاند. معمولترين خبري هم كه از انتخابات امريكايي بيرون ميآيد، نتايج نظرسنجيهاست؛ نظرسنجيهايي كه رقابت بين نامزدهاي انتخابات را تصوير ميكند يا نظرسنجيهايي كه برنده مناظرهها را از ديد رايدهندگان اعلام ميكند. اما اين نظرسنجيها مثل هم حرف نميزنند. گاهي دو نظرسنجي فاصلههاي متفاوتي بين دو نامزد نشان ميدهند يا اصلا درباره نامزدي كه پيش افتاده با هم موافق نيستند. وقتي چند خبر بعد از مناظره هيلاري را برنده نظرسنجيها اعلام ميكنند و بعضي ترامپ را، برداشت مخاطب از اين نتيجه چه بايد باشد؟
فضاي سياست امريكايي پر از اعداد و ارقام است. شانس شكست و پيروزي هر نامزد يا هر سياستي با اين اعداد و ارقام اعلام و بررسي ميشود. بيش از ۶۰درصد مردم ايالت مين، طبق نظرسنجي پورتلندپرسهارولد، موافق قوانين محدودكننده خريد اسلحه هستند؛ آن طور كه نظرسنجي دانشگاه بركلي كاليفرنيا ميگويد، ۷۵درصد افراد ۱۸تا۲۴ساله در اين ايالت، موافق قانونيشدن مصرف ماريجوانا هستند و نظرسنجي آريزوناريپابليك/موريسون/كرانكايتنيوز نشان ميدهد، از هر ۱۰ رايدهنده جمهوريخواه در آريزونا، هشت نفر با اصلاحات نظام درماني اوباما يا مخالفند يا قويا مخالف. نهادهاي مختلف و موسسات نظرسنجي گوناگون اين آمار و ارقام را منتشر ميكنند و رسانهها و مخاطبانشان از روي آنها به قرائتي از نظرات مردم دست پيدا ميكنند اما براي اينكه بدانيم اين رسانهها و مخاطبانشان چطور از روي اين نتايج قضاوت ميكنند، شايد بهتر باشد كمي بيشتر درباره روال كاري آنها و انواعشان بدانيم.
نخستين نكته كه بايد در نظر گرفت، معنا و تعريف نظرسنجي است. گاهي در صفحات وبسايتهاي اينترنتي به قسمتي بر ميخوريد كه از مخاطبان سوالي با چند گزينه پرسيدهشده و درصد جوابها نمايش داده ميشود. برنامههاي تلويزيوني زيادي هم از طريق پيامك از شما نظرتان را ميپرسند.
ذهن ما با شنيدن كلمه نظرسنجي شايد به اين سمت برود اما نظرسنجي به مفهومي كه در انتخابات امريكا از آن صحبت ميشود، شباهتي به اينها ندارد. نظرسنجيهاي انتخاباتي، پژوهشهايي علمي هستند كه با شيوههاي مختلف و با صرف زمان و هزينه اقدام به تخمين نظر جامعه امريكا درباره سوژه منظور، يعني انتخابات ميكنند. برگزاركنندگان اين نظرسنجيها با روشهايي مثل پرسوجوي مستقيم يا خودكار تلفني يا پرسوجوي آنلاين نظر تعدادي از مردم داراي شرايطي انتخابي را دريافت ميكنند.
اين نهادها سپس، با شيوههاي مطلوب خودشان، اقدام به وزندهي به گروهبنديهاي نژادي، مذهبي، تحصيلي، درآمدي و... ميكنند و نتيجه اين محاسبات را به عنوان نظرسنجي منتشر ميكنند. بسياري مواقع شما نام يك رسانه را به عنوان برگزاركننده نظرسنجي در اخبار ميشنويد و ممكن است براساس تصورتان از جهتگيري سياسي آن رسانه روي نتيجه نظرسنجي ترديد كنيد اما در اغلب نمونهها، آن رسانه معروف فقط حكم ناشر نظرسنجي را دارد و نظرسنجي توسط يك موسسه نظرسنجي بهطور مستقل انجام ميشود؛ مثلا چيزي كه به عنوان نظرسنجي بعد از مناظره سيانان معروف شد، در واقع به عنوان نظرسنجي سيانان/ اوآرسي شناخته ميشود كه توسط سيانان نشر و توسط آپينينريسرچكورپوريشن انجام ميشود.
نظرسنجي به عنوان يك شيوه پژوهشي، در ذات خود با خطاهاي احتمالي آماري همراه است كه ممكن است باعث شود نتيجه از واقعيت كمي فاصله بگيرد: خطاي نمونهگيري، خطاي پوشش، خطاي اندازهگيري و خطاي عدمپاسخ. اينها در همه نظرسنجيها وجود دارند و البته نظرسنجها با انتخابهايي كه در روش خود انجام ميدهند ميتوانند ميزان اثرگذاري اين خطاها را كنترل كنند. اين انتخابها، به اضافه قرائتي كه هر كدام از آنان از نحوه تقسيمبندي جامعه و سابقه انتخابات گذشته دارند، همان چيزي است كه باعث ايجاد تفاوت در نتيجه نظرسنجيهاي مختلف ميشود.
نكته مهم درباره انتخابات اين است كه علاوه بر روشمندي آماري و علمي، نظرسنجها ميتوانند از سابقه تاريخي هم براي بهبود نتايج نظرسنجي خود استفاده كنند. موسسات نظرسنجي، روز برگزاري انتخابات در هر دوره، ميتوانند ميزان نزديكي نتايج خود با نتايج واقعي را ببينند و چون هدف از برگزاري نظرسنجيهاي انتخاباتي پيشبيني اين نتايج است، ميتوانند با استفاده از اعداد نهايي، روش كار خود را به سمت دقت بيشتر بهبود بدهند.
نظرسنجيهاي انتخابات رياستجمهوري بر اين پايهها متفاوت ميشوند:
ابزار
بهطور معمول نظرسنجيهاي انتخاباتي يا تلفني هستند، يا آنلاين. بهطور سنتي نظرسنجيهاي تلفني دقيقتر بودهاند اما كاهش ميزان استفاده مردم از خطوط تلفن ثابت و عموميشدن سيستم نمايش شماره تماسگيرنده (Caller ID) روي خطوط ثابت و همراه، ميزان پاسخگويي مردم به اين تماسها را كاهش داده است و در نتيجه، كار نظرسنجها را در اين زمينه سخت كرده است. شيوه نظرسنجي آنلاين، هر چند هنوز توسط متخصصين داراي دقت كمتري فرض ميشود، به دليل همين مشكلات، مرسومتر شده است. سيستم آنلاين نظرسنجي علمي اما همچنان با پرسشنامههاي اينترنتي معمول تفاوت دارد كه كمي جلوتر توضيح داده خواهد شد. در نظرسنجيهاي تلفني هم ميتوان از مكالمه زنده استفاده كرد و هم خودكار. تحليل علمي، باز از بين اين دو روش تمايل بيشتري به اولي دارد.
موضوع سوال
درباره انتخابات رياستجمهوري، ميتوان گفت بهطور كلي پنج نوع مختلف نظرسنجي به شما ميرسد: نظرسنجيهاي رقابتي، نظرسنجيهاي ميزان محبوبيت، نظرسنجيهاي شناخت نام، نظرسنجيهاي برنده مناظره و نظرسنجي سوالات مربوط به مسائل خاص. نظرسنجيهاي رقابتي، به نوعي انتخابات را شبيهسازي ميكنند؛ يعني از شركتكنندهها ميپرسند كه قصد رايدادن به كدام نامزد را دارند.
نظرسنجيهاي ميزان محبوبيت، نظر شركتكنندهها را درباره هر كدام از نامزدها بهطور جداگانه ميپرسند؛ يعني صرفنظر از رقابت، درباره اين ميپرسند كه شركتكنندهها چه احساسي نسبت به خود نامزد دارند. گاهي در تحليلهاي سياسي، درصد محبوبيت را به عنوان سقف آراي احتمالي نامزد در نظر ميگيرند.
نظرسنجيهاي شناخت نام كه در روزهاي آغازين مراحل اوليه انتخابات به كار ميآيند، از شركتكنندهها ميپرسند كه نامزد منظور را ميشناسند يا نه. تركيب اين نظرسنجي با نظرسنجي محبوبيت ميتواند براي پيشبيني شانس كانديداهاي مرحله مقدماتي و درونحزبي و مسير پيش رويشان به كار بيايد؛ به اين ترتيب كه نامزدي كه شناختهشده نيست، فرصت دارد كه خودش را با تصويري مثبت معرفي كند اما اگر شناختهشده باشد و در عين حال محبوبيت پاييني داشته باشد، مثل كريس كريستي در ميان كانديداهاي امسال جمهوريخواه، احتمال ضعيفتر و مسير سختتري براي موفقيت دارد.
نظرسنجيهاي موضوعي از شركتكنندهها ميپرسند، درباره مسووليتها و مسائل پيش روي رييسجمهور آينده، كدام نامزد را اصلح ميدانند؛ براي مثال، كدام نامزد را در زمينه سياست خارجي مناسبتر ميدانند يا ترجيح ميدهند كدام نامزد اعضاي دادگاه عالي را انتخاب كند يا اصلا كدام نامزد را صادقتر ميدانند. كار نظرسنجيهاي برنده مناظره هم كه از اسمشان پيداست.
يك نظرسنجي ديگر كه تاثير غيرمستقيم اما مهمي روي انتخابات دارد، نظرسنجي تاييد عملكرد رييسجمهور است. در صورتي كه اكثريتي از جامعه امريكا از عملكرد رييسجمهور فعلي در پايان دورانش راضي باشند، نامزد حزب او در موقعيت مناسبي به عنوان ادامهدهنده قرار ميگيرد و اگر رايدهندهها از او ناراضي باشند، نامزد حزب مقابل با حمله به او ميتواند در وضعيت بهتري قرار بگيرد. در حال حاضر نظرسنجيهاي تاييد عملكرد باراك اوباما با بيش از ۵۰درصد محبوبيت در محدوده رضايت قرار دارد كه وضعيت بسيار مناسبي است.
به همين دليل استراتژي ترامپ در معرفي خود به عنوان گزينه تغيير، توفيق چنداني در انتخابات عمومي نداشته است.
محدوده نظرسنجي
ساختار ايالتي انتخابات امريكا يا همان آراي الكترال، باعث ميشود كه رقابت در هر ايالت ارزش جداگانهاي داشته باشد. در واقع، برخلاف آنچه در كشورهايي مثل كشور ما اتفاق ميافتد، نامزد برنده لازم نيست بالاي ۵۰درصد كل آراي عمومي را كسب كند. بر همين اساس، علاوه بر نظرسنجيها در سطح ملي، در سطح ايالتي نيز نظرسنجي انجام ميشود. بهطور ويژه، در هر دوره انتخابات گروهي از ايالتها با احتمالي قريب به يقين در اختيار نامزد دموكرات و گروهي در اختيار نامزد جمهوريخواه فرض ميشوند و رقابت اصلي در ايالتهاي رقابتي اتفاق ميافتد؛ در نتيجه، اين ايالات بيشتر سوژه نظرسنجي واقع ميشوند.
ممكن است فكر كنيد، اگر راي عمومي تعيينكننده برنده نيست، چه اهميتي دارد كه كدام نامزد در مجموع راي بيشتري دارد؟ پاسخ اين سوال سه قسمت دارد:
اول اينكه گرچه برنده انتخابات با راي الكترال تعيين ميشود و نه راي عمومي، تنها در وضعيتي كه فاصله راي عمومي بسيار كم باشد يا آرا خيلي غيرعادي تقسيم شوند، ممكن است يك نامزد بدون كسب آراي عمومي بيشتر، راي الكترال را ببرد؛ مثل سال ۲۰۰۰ كه ال گور نيمدرصد يا پانصدهزار راي بيشتر كسب كرد، اما راي الكترال را
۲۷۱ به ۲۶۶ باخت. نكته دوم كه در واقع آن «تقسيم غيرعادي آرا» را غيرممكن ميكند، اين است كه ايالتهاي امريكا، در خلأ و كاملا مستقل از هم راي نميدهند. براساس تقسيمبنديهاي نژادي، ديني، تحصيلي، جغرافيايي، حزبي و... نوعي ارتباط بين راي ايالتها وجود دارد. رايدهندگان ايالتها با درصدهاي مختلفي ممكن است با هم همنظر باشند. اين باعث ميشود راي عمومي برآيند معنيداري از تركيب آراي ايالتي باشد؛ يعني براي مثال اگر فاصله دو نامزد در راي عمومي يكي دو درصد باشد، به احتمال قريب به يقين ايالت كاليفرنيا براي نامزد دموكرات است و تگزاس براي نامزد جمهوريخواه و فلوريدا و اوهايو محل رقابت. بالا يا پايينتر بودن اين فاصله پيشبينيكننده ايالتهاي رقابتي خواهد بود.
مساله سوم هم اين است كه از همه ايالتها و هميشه نظرسنجي در دسترس نيست. نظرسنجيهاي ملي توسط كارشناسان و براساس دستهبنديهاي جمعيتي براي تخمين وضعيت ايالتها در موقعيتهاي اينچنين كارايي دارند.
گزينههاي ارايهشده به شركتكنندهها
به لحاظ حقوقي و قانوني، انتخابات امريكا محدود به دو نامزد برگزار نميشود. احتمالا درباره نامزدهاي احزاب ليبرتارين و سبز، گري جانسون و جيل استاين شنيدهباشيد. اگر پيگيرتر باشيد احتمالا نام ايوان مكمالين را هم شنيده باشيد. اما احتمالا از داريل كسل، راكي دلافوئنته يا بقيه حدود دوهزار نامزد ديگر انتخابات بيخبرند.
البته شروط قانوني براي حضور نام نامزدها، پاي صندوق راي، ايالت به ايالت جداگانه بررسي ميشوند و به جز تعداد بسيار بسيار كمي، اغلب اين نامزدها در تمام كشور مجاز به كسب راي نيستند. در واقع از ميان نامهاي شناختهشده، فقط كلينتون و ترامپ و جانسون در تمام ۵۰ ايالت نامزد هستند. حتي جيل استاين هم در حال حاضر در اين موقعيت نيست. او فقط در ۴۵ ايالت رقابت ميكند و مكمالين هم در ۳۴ ايالت. علاوهبراين، جدينبودن شانس اكثريت قريب به اتفاق آن جمعيت دوهزار نفره براي ناظران بديهي است.
در نظرسنجيهاي رقابتي، نظرسنجها به دلايل مختلف تصميم ميگيرند گاهي از شركتكنندگان فقط درباره دو نامزد اصلي بپرسند و گاهي دو (يا سه) نفر ديگر را هم به عنوان گزينه ارايه دهند. گاهي هم در يك نظرسنجي هر دو حالت، يعني هم تكبهتك و هم چهارنفره، سوال ميشوند. همچنين ممكن است شركتكنندهها گزينه «هنوزتصميمنگرفته» را هم انتخاب كنند. يكي از دلايلي كه ممكن است باعث شود نظرسنجها گزينههاي احزاب فرعي را وارد نكنند اين است كه سابقه تاريخي نشان داده اغلب، آراي اين نامزدها با نزديكشدن انتخابات به سمت نامزدهاي اصلي ريزش ميكند و به اين ترتيب رقابت اصلي نهايتا بدون آنان انجام خواهد شد. با حذف اين گزينهها، نظرسنجي ميتواند نشان دهد كه دو نامزد اصلي با چه سهمي ميتوانند از آراي نامزدهاي فرعي راي جمع كنند.
رايدهندههاي احتمالي يا ثبتنامي
طبق قانون امريكا براي شركت در انتخابات واجدين شرايط بايد از قبل ثبتنام كنند. افرادي كه ثبتنام نكردهاند طبعا نميتوانند در انتخابات شركت كنند و در نتيجه در نظرسنجيهاي رقابتي به كار نميآيند؛ اما از بين كساني كه ثبتنام ميكنند، همه لزوما در انتخابات شركت نميكنند؛ به همين دليل يكي از سوالاتي كه در نظرسنجيها پرسيده ميشود احتمال شركت افراد در انتخابات است. در واقع از يك نمونه از رايدهندههاي ثبتنامكرده، كمتر از صددرصدشان، اعلام ميكنند كه قصد شركت در انتخابات را دارند. فاصله بين اين دو عدد و البته تفاوت نظر حاصل از اين تفاوت، در جاي خود سوژه تحليلهاي مختلف واقع ميشود.
وزندهيها
هدف يك نظرسنجي، به دست آوردن تخميني از نظر تمامي جامعه امريكاست. جمعيت امريكا و واجدين شرايط رايدادن، به دستههاي مختلف نژادي، حزبي، ديني و... تقسيم ميشوند. گاهي نظرسنجها در همان زمان انتخاب نمونه سعي ميكنند اين تركيب جمعيتي را شبيهسازي كنند. سابقه اين روش البته موفق نبوده. اغلب نظرسنجها براي نزديككردن نتيجه نظرات نمونهشان به تركيب جمعيتي، از وزندادن به شركتكنندگان استفاده ميكنند؛ به اين معني كه اگر بهطور مثال، درصد سياهپوستان حاضر در نمونه از درصد سياهپوستان امريكا كمتر باشد، به نظرات آنها ضريب بيشتر از يك داده ميشود تا تركيب نظرات مشابه تركيب جمعيتي باشد؛ به همين ترتيب اگر از گروهي درصدي بيشتر از درصد واقعي شركت كنند، وزن نظرات آنها پايين كشيده ميشود.
نكته اينجاست كه در انتخاب منبع اين تركيب
اختلاف نظر وجود دارد. بعضي نظرسنجها سعي ميكنند تركيب آراي دوره قبلي انتخابات را شبيهسازي كنند تا تغيير آرا را تخمين بزنند. اين روش البته با انتقاداتي روبهروست؛ از اين رو كه در گزارش افراد از رايشان در دوره قبل، بيدقتي شايان توجهي وجود دارد. تفاوت ديگر در ميزان جزييات اين دستهبندي است؛ يعني مثلا ممكن است يك نظرسنج تصميم بگيرد اين دستهبندي را تا جزيياتريزي پيش ببرد. مشكلي كه در اين حالت ممكن است ايجاد شود ضرايب غيرعادي و اغراقشده هستند كه منجر به توليد نتايج غيرواقعي ميشوند؛ مثلا اين دوره، تقسيمبندي جزيي نظرسنجي USC/LAT (دانشگاه يواسسي و نشريه لسآنجلستايمز) تا حدي پيش رفته است كه دستهاي جداگانه براي سياهپوستان ۱۸ تا ۲۱ سال داشته باشد؛ در نتيجه در بين شركتكنندههاي اين نظرسنجي، يك مرد جوان ۱۹ساله سياهپوست طرفدار ترامپ، به تنهايي با وزني بسيار بالا، گاهي ۳۰ برابر ميانگين، در هر بار شركت، نتيجه نظرسنجي را بهشدت تغيير ميدهد.
اثر خانگي
نحوه انتخاب نمونه و چينش دستهبنديها گاهي باعث ميشود نتايج يك نظرسنجي بهطور مداوم به سمت يك نامزد متمايلتر باشد. اين البته به معناي جهتگيري تعمدي نيست. چنين اثري در نظرسنجيهايي كه مكرر انجام ميشوند، تشخيصدادني است و البته در تشخيص روندها كمي بياثر ميشود؛ بهطور مثال، نظرسنجي راسموسن، اغلب نتايجي منتشر ميكند كه نسبت به ساير نظرسنجيها به سمت ترامپ متمايلاند؛ اما بعد از يك چرخه خبري منفي درباره ترامپ، وقتي نظرسنجيهايي كه فاصله ۴درصدي نشان ميدادهاند به ۷درصد فاصله به نفع هيلاري ميرسند، راسموسن هم از برد يك درصدي ترامپ به باخت ۳درصدي تغيير ميكند و عملا روندي مشابه را گزارش ميدهد. اين اثر البته در ميانگينگيري از نظرسنجيها تشخيصدادني و استفادهكردني است.
ديگر جزييات
يك نظرسنجي استاندارد، مثل يك پژوهش علمي، جزيياتي از كار خود را منتشر ميكند. تعداد شركتكنندهها، دستهبنديهايشان، مدت زمان انجام نظرسنجي، نحوه نمونهگيري و... اين جزييات ميتوانند در تعيين ميزان اهميت نتيجه نظرسنجي به كار بيايند. ممكن است برگزاركنندگان يك نظرسنجي تصميم بگيرند يك گروه مشخص از رايدهندگان را بهطور مداوم و تكراري سوژه پرسشها قرار دهند و از طريق تغييرات نظرات آنها، تغييرات نظرات كل جامعه را تخمين بزنند، روشي كه البته باز هم انتقاداتي به دنبال دارد. برخي موسسات نظرسنجيهاي پيگيرانهاي در بازههاي زماني مشخص برگزار ميكنند كه علاوه بر ارايه تخميني از آرا، كمك خوبي به تشخيص روند تغييرات ميكنند. گاهي فقدان شفافيت در عملكرد يك نظرسنجي يا اشكالات جدي در روش كار اعلامشدهاش يا فاصله زياد نتايجش با انتخابات باعث ميشود كه تماما توسط كارشناسان رد شود.
كمپينهاي انتخاباتي نيز براي تعيين سياستهاي تبليغاتي و داخلي خود دست به انجام نظرسنجي ميزنند. گاهي با اهداف سياسي، اين نظرسنجيها در پوشش درز كردن اخبار دروني كمپين، در دسترس افكار عمومي قرار ميگيرند؛ اما واكنش معقولتر بيتوجهي به آنهاست.
مدلهاي پيشبيني
با اين توصيفات مشخص ميشود كه هر كدام از نظرسنجيها ممكن است تا حدي به واقعيت نزديك باشند. در واقع كارشناسان به همه نظرسنجيهايي كه معتبر باشند توجه ميكنند و برداشت خودشان را از نتيجه هر كدام دارند؛ اما براي يك مخاطب جدي بهتر است كه به جاي تعقيب نظرسنجيها به صورت انفرادي و در خلأ، از ميانگينهاي مدلهاي پيشبيني مبتني بر نظرسنجيها استفاده كنند.
ديدگاههاي مختلف، ابزارهاي مختلفي براي پيشبيني نتايج انتخابات پيشنهاد ميكنند كه براساس آنها مدلهاي مختلفي هم طراحي ميشود. بعضي مدلها بر پايه وضعيت اقتصادي حال حاضر كشور و ميزان محبوبيت رييسجمهور تعريف ميشوند و بعضي مدلها بر اساس تقسيمبنديهاي جمعيتي. احتمالا كاراترين اين مدلها، مدلهاي مبتني بر نظرسنجيها هستند. رسانههايي مثل نيويوركتايمز و هافينگتونپست اصطلاحا به ميانگينگيري از روي نظرسنجيها ميپردازند و از روي برآيند آنها پيشبيني خود را از شانس نامزدها ارايه ميدهند. «اصطلاحا» چون كاري كه آنها ميكنند ميانگينگيري به معناي عيني رياضي نيست؛ آنها با شيوههاي مختلف، اعتبار نظرسنجيها و فاصله زمانيشان و عوامل ديگر را در نظر ميگيرند و تركيبي از آنها را تحت عنوان ميانگين منتشر ميكنند. برخي كارشناسان و اساتيد علوم سياسي نيز جداگانه مدلهايي طراحي ميكنند. احتمالا معتبرترين اين مدلها، مدل وبسايت مشهور FiveThirtyEight.com باشد كه در چندين انتخابات نشان داده است، شيوههاي انتخابياش پيشبينيهاي دقيقتري توليد ميكند.
بعضي وبسايت محيطهاي تعاملي در اختيار شما ميگذارند كه ميتوانيد براي امتحانكردن سناريوهاي مختلف به كار ببريد. در وبسايت 270towin.com ميتوانيد ايالتهاي مختلف را قرمز (جمهوريخواه) يا آبي (دموكرات) كنيد و حالتهاي احتمالي پيروزي را تخمين بزنيد. در همان وبسايت FiveThirtyEight، حتي ميتوانيد سناريوهاي جزييتر را هم امتحان كنيد؛ مثلا ببينيد اگر زنان سفيدپوست ۱۰درصد بيشتر از نظرسنجيهاي فعلي پاي صندوق بيايند و سياهپوستان ۳۰ درصد كمتر و ۵درصد آرا به احزاب فرعي برسد، چه خواهد شد.
توضيحي درباره نتايج مناظرهها
تقريبا بعد از هر سه مناظره، خيليها نتيجه مناظره را به اين ترتيب اعلام ميكردند كه جز دو نظرسنجي، سيانان و يوگاو (YouGov)، در بقيه نظرسنجيها ترامپ برنده مناظره بوده؛ اين روايت اما يك اشكال فاحش داشت. آن دو نظرسنجي، تنها «نظرسنجيهاي» واقعي بودند. سيانان/اوآرسي (و نه وبسايت سيانان) و يوگاو نظرسنجيهاي علمي بعد از مناظره را برگزار كردند كه با رعايت قواعد پژوهشي و از ميان بينندگان مناظره انجام شد. آنها
هر سه بار هيلاري را برنده مناظره خواندند. همه اعداد ديگري كه به عنوان نتيجه « نظرسنجيهاي» رسانههاي ديگر اعلام ميشدند، در واقع نتيجه پرسشنامههاي اينترنتي بودند؛ پرسشنامههايي كه هيچ جزيياتي از شركتكنندگان دريافت نميكردند و محدوديتي براي شركت چندباره يك كاربر نداشتند.
حتما ديدهايد كه گاهي وقتي نظرسنجي برنامه نود انجام ميشود، صفحات هواداري پرسپوليس و استقلال از اعضايشان ميخواهند بدون اينكه لزوما بدانند موضوع از چه قرار است، به نظرسنجي هجوم ببرند و به نماينده خود راي دهند. حال تصور كنيد در همين نظرسنجيها محدوديتي براي تعداد راي براي يك نفر تعيين نميشد. احتمالا در هر برنامه نود چنددهميليون راي بين گزينهها تقسيم ميشد. واقعيت تحقيقكردني اين است كه اين اتفاق در اين پرسشنامههاي اينترنتي افتاده است. هم گزارشهاي متعددي از شكلدهي به چنين جنبشهايي در انجمنها و شبكههاي اجتماعي هوادار ترامپ وجود دارد و هم شركت نرمافزاري طراح اين ابزار پرسش كه توسط اكثر اين سايتها به كار رفته، رسما اعلام كرده كه كدهايش نشان ميدهد، اين دستكاريها اتفاق افتاده است. در واقع، «كدزني» هم يكي از راههاي دستكاري اين پرسشنامههاست. بدون اين اتفاقات و حتي در صورت سلامت كامل اين پرسشنامهها هم البته، جامعه آماري مراجعهكنندگان به يك وبسايت، به هيچوجه تخمين مناسبي از رايدهندگان نيست.
اصلا از اين تفاوتهاي بديهي هم بگذريم. نظرسنجي برنده مناظره يك كاربرد دارد: پيشبيني اينكه بعد از مناظره اوضاع به نفع كدام نامزد پيش ميرود. بعد از هر سه مناظره در حالي كه فهرستهاي 9تايي و 10تايي از نظرسنجيهايي كه ترامپ را پيروز خواندند، بين ما دستبه دست ميشد، اين هيلاري بود كه در نظرسنجيها اوج ميگرفت، مطابق نتيجهاي كه همان يكي دو نظرسنجي علمي اعلام ميكردند. در واقع سيانان سابقهاي تاريخي در انطباق نتيجه نظرسنجياش از برنده با روند آراي بعد از مناظره دارد.