تزريق «دانش» و بودجه به آموزش و پرورش
علي شكوهي
فكر نميكردم كارم به دفاع از آقاي دانش آشتياني براي وزارت آموزش و پرورش بكشد چون بنا به دلايلي كه قبلا نوشته بودم، مخالف استيضاح دكتر فاني بودم و تغيير وزير را در اين وضعيت حلال مشكلات اين وزارتخانه نميدانستم. الان هم كه موضوع تغيير كرد و ديگر بحث استيضاح با تغيير دكتر فاني منتفي شده است، باز همان نظر را دارم كه صرفا با تغيير وزير آموزش و پرورش مشكلات عديده اين وزارتخانه و معلمان حل نخواهد شد مگر اينكه نگاه دولت به مقوله تعليم و تربيت به شكل اساسي تغيير كند و وزير، مجري طرحهاي مبتني بر اين نگاه تازه در كل دولت و حتي نظام باشد.
آموزش و پرورش داراي حدود يك ميليون كارمند است. اينان ظاهرا بيش از 45 درصد كل مستخدمين دولت را تشكيل ميدهند. همين جمعيت زياد باعث ايجاد مشكلاتي براي آنان شده است يعني بار مالي هر تصميم معيشتي و رفاهي در حوزه وزارت آموزش و پرورش به حدي زياد است كه از ابتدا از خير بسياري از اقدامات ضروري براي معلمان و فرهنگيان ميگذرند. بنابراين گام اول براي حل مشكلات آموزش و پرورش بايد با تخصيص بودجه مورد نياز اين وزارتخانه برداشته شود. براي اينكه ابعاد بودجه مورد نياز براي ايجاد تحول اساسي در آموزش و پرورش را تصور كنيم، كافي است بدانيم كه آموزش و پرورش هماكنون به حدود 6هزار ميليارد تومان بودجه نياز دارد تا مطالبات معوقه فرهنگيان را بپردازد يعني هر وزيري كه وزارت آموزش و پرورش را تحويل بگيرد اين رقم را بدهكار است.
هر وزيري كه مسووليت وزارت را ميپذيرد و نيز همه نمايندگان مجلس بايد به فكر اين بدهي سنگين وزارت آموزش و پرورش به فرهنگيان باشند. البته مشكل اين وزارتخانه اساسيتر است و بايد به تامين منزلت و شأن معلم توجه جدي بشود و با سياستهايي مانند تمركززدايي و مدرسهمحوري و تغيير نگرش به محتواي آموزشي موجود، بايد در درازمدت و به صورت اساسي به فكر تعليم و تربيت فرزندان اين كشور بود اما پرداخت اين مطالبات فرهنگيان، شرايط آنان را دستكم شبيه ديگران ميكند.