• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3669 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۹ آبان

متهم در گفت‌وگو با «اعتماد»

علت درگيري‌هاي تو با محسن بيشتر به خاطر چه بود؟
محسن بعضي از شب‌ها خانه نمي‌آمد و براي خودش خانه مجردي در يافت آباد گرفته بود. تقريبا هيچ‌وقت تعادل نداشت و مست بود. هميشه توي كشوي وسايلم بسته‌هاي بازنشده سيگار مي‌گذاشت اما وقتي بعد از چند هفته مي‌ديد دست نخورده مانده آنها را برمي‌داشت و با خودش مي‌برد.
چرا از او جدا نشدي؟
من محسن را دوست داشتم. مي‌خواستم زندگي‌ام را حفظ كنم. با خودم مي‌گفتم تمام تلاشم را مي‌كنم تا همه‌چيز درست شود. وقتي پدر و مادرم يا آشناها جاي شكنجه‌هايش را مي‌ديدند بهانه‌هاي مختلف مي‌آوردم. محسن 4 سال بيكار بود و من با همه‌چيزش ساختم.
كجا با هم آشنا شده بوديد و ازدواج كرديد؟
مدت‌هاي زيادي با همسرم آشنا بودم و ازدواج كرديم. اوايل زندگي او هم عاشق من بود. اما بعد همه‌چيز عوض شد.
اگر زمان به عقب برگردد و آن روز دوباره تكرار شود دوباره همين كار را مي‌كردي؟
نه. همين حالا هم پشيمان هستم.
چرا بچه‌هايت را كشتي؟
نمي‌خواستم دست كسي بيفتند. بچه‌ها بايد با پدر و مادرشان بزرگ شوند. براي آينده‌شان برنامه داشتم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون