لئونارد كوهن در 82 سالگي درگذشت
دنيا تاريكتر شد
بهار سرلك
«پذيراي مرگ هستم. اميدوارم خيلي سخت نباشد. » لئونارد كوهن سپتامبر گذشته در مصاحبه با ديويد رمنيك، خبرنگار هفتهنامه نيويوركر در خانهاش با آرامش تمام اين جمله را گفت. مدتها بود كه مشكلات جسمي بسياري گريبان خواننده كانادايي را گرفته بودند و سالهاست او از وداع مينويسد اما آخرين آلبوم خود «تاريكتر ميخواهي» را كه ماه اكتبر منتشر شد، به مضمون مرگ و پايان يافتن اختصاص داده است. در آخرين پست صفحه رسمي فيسبوك او ميخوانيم: «با اندوهي سرشار درگذشت لئونارد كوهن شاعر، ترانهسرا و هنرمند افسانهاي را به اطلاع ميرسانيم. يكي از محترمترين و پركارترين هنرمندان را از دست داديم. » براساس گزارش وبسايت رسمي لئونارد كوهن، «پدرخوانده تاريكي» هفتم نوامبر از دنيا رفت و در مراسمي خصوصي در گورستان مونترال به خاك سپرده شده است.
لئونارد كوهن، زاده مونترال در دهه 1960 به شهرت رسيد. او كه ادبيات را رها كرد تا درخشانترين ترانهسراي معاصر نام بگيرد، طي پنج دهه فعاليت در حرفه موسيقي، ترانههايي نوشت كه عشق و وفاداري، يأس و تمجيد، انزوا و ارتباط، جنگ و سياست از درونمايههاي آن بودند. نخستين آلبوم او «ترانههاي لئونارد كوهن» سال 1967 منتشر شد و به محبوبترين آلبوم تبديل شد. تاثير موسيقيايي كوهن بر صنعت موسيقي به تاثير آثار همنسلهاي او همچون باب ديلن و جوني ميچل تشبيه ميشود و اين تاثير با ترانه «Hallelujah» كه در سال 1984 منتشر شد، بهتر ديده ميشود. باب ديلن زماني به كوهن گفته بود او را نزديكترين رقيب خود ميداند. برخلاف شهرت بيحدوحصري كه به دست آورده بود، اغلب از روي صحنه رفتن خجالت ميكشيد. او كه از اضطراب شديد رنج ميبرد و راهي براي تسكين آن نمييافت با توسل به آيين ذن بر ترس از صحنه غلبه كرد. كوهن دهه 1960 را با ماريان ايلان در جزيره هيدراي يونان زندگي كرد. ماريان سوژه ترانههاي «بسيار طولاني، ماريان» و «پرنده روي سيم» بود. كوهن در دورهاي كه در يونان زندگي كرد چندين كتاب شعر، رمان تجربي «بازندگان زيبا» و نخستين آلبوم موسيقي خود را نوشت. دهه 1970 پس از اينكه رابطهاش با ايلان از هم پاشيد، با سوزان الرود آشنا شد و ثمره رابطه اين دو، آدام و لوركا كوهن شد. اما در طول اين سالها از طريق ايميل و نامه ارتباطش را با ماريان حفظ كرد. كوهن آلبوم «تاريكتر ميخواهي» را با همكاري پسرش آدام ساخت. آدام اخيرا در مصاحبه با راديو بيبيسي درباره همكاري با پدرش در اين آلبوم كه بسياري بر اين باورند كه آخرين اثر كوهن خواهد بود، گفت: «اين مرد پير، كه حقيقتا در رنج و ناراحتي بود، گاهي از روي صندلي چرخدارش بلند ميشد و در مقابل بقيه ميرقصيد و گاهي با كمك داروهاي محرك پزشكي ترانهاي ميگذاشتيم و دكمه تكرار آن را ميزديم، مثل نوجوانها. به اين فكر ميكنم كه در حالت رنج و ناراحتي، چه چيزي را با انرژي و روشني بيشتر از شادي و سرخوشي ميخواهيد؟»
آدام ميگويد: «برعكس كساني كه به عصر طلايي تعلق داشتند، كه پدرم هم از آن عصر بود، او عملي نوستالژيك نداشت. اين مرد از نقطهنظر خود صحبت ميكرد، او درباره چيزهايي حرف ميزد كه طي دوران مشخصي از زندگياش برايش معنا داشتند- وقتي ما را ترك كند، خلأيي عظيم بر جاي خواهد گذاشت.»
اكتبري كه گذشت آلبوم «تاريكتر ميخواهي» به كارنامه كاري گيراي او اضافه شد؛ دومين آلبوم كوهن در سال 1969 «ترانههاي براي يك اتاق» شامل ترانهاي ميشود كه به محبوبترين قطعههاي او شهرت دارد: «پرنده روي سيم.» جاني كش، جو كوكر، ويلي نلسون، كيد لنگ و پاول كلي اين ترانه را بازخواني كردهاند. كريس كريستوفرسون، موزيسين امريكايي گفته است ميخواهد ابتداي اين ترانه روي سنگ مزارش حك شود. يك سال بعد، توري نفسگير را در سراسر اروپا، كانادا و امريكا آغاز كرد. سومين آلبومش «ترانههايي از عشق و نفرت» را در سال 1971 روانه بازار كرد. در اين آلبوم نيز ترانه مشهور «باراني آبي» قرار دارد كه با تصويرگرايي جذاب عواقب مثلثي عشقي مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت اما كوهن سال 1994 در مصاحبه با بيبيسي گفت كه هرگز ترانه اين قطعه را دوست نداشت. دو آلبوم بعدي او «پوستي تازه براي مراسمي قديمي» و «مرگ مردِ بانوان» تغييري را براي صداي جديد رقم زد. «مرگ مرد بانوان» با بحثهايي روانه بازار شد. بدون شك كوهن يكي از اسرارآميزترين شاعران و ترانهسرايان عصر خود است. بسياري از درونمايههاي آثار داراي نشاني از افسردگي هستند اما خودش معتقد بود او ناظر مشتاق حقيقتهاي زندگي است: «به جاي افسردگي بايد بگويم جديت، ويژگي كارهاي من هستند. من خنديدن را دوست دارم اما فكر ميكنم از جديت، لذتي حاصل ميشود. همه ما ميدانيم وقتي در را ميبنديم و وارد اتاقمان ميشويم تنها چيزي كه با آن تنها ميمانيم قلب و احساساتمان است و اين قلب و احساسات هميشه دلپذير نيستند.»
بسياري از رسانهها، برگزاركنندگان جشنوارههاي موسيقي، سياستمداران كانادا، ترانهسرايان، نويسندگان و چهرههاي فرهنگي درگذشت اين خواننده را تسليت گفتهاند.
جاستين ترودو، نخستوزير كانادا : موسيقي هيچ كدام از هنرمندان شبيه به لئونارد كوهن نيست. با اين وجود آثار او در ميان نسلها طنينانداز است. كانادا و جهان دلتنگ او خواهد بود.
آدام كوهن، تهيهكننده موسيقي: پدرم در آرامش كامل در خانه خود در لسآنجلس و در حالي كه ميدانست يكي از بزرگترين ضبطها را به پايان رسانده، درگذشت. او تا آخرين لحظات عمر با همان حس بيهمتاي شوخطبعياش، در حال نوشتن بود.
راسل كرو، بازيگر: لئونارد كوهن عزيز، براي شبهاي آرام، انعكاس نور، دورنماها و لبخندهاي طعنهآميز و حقيقت، متشكرم.
برگزاركننده جايزه گرمي: با دوستان، خانواده و طرفداران لئونارد كوهن، هنرمند بزرگ همدرديم.
جاستين تيمبرليك، خواننده و بازيگر امريكايي: لئونارد كوهن روح و وجودي فراتر از اينكه بتوان او را با كسي مقايسه كرد، داشت.
مارك كريچ، كمدين كانادايي: ترامپ، رييسجمهور شد و لئونارد كوهن از دنيا رفت. لئونارد ميدانست كي بايد مهماني را ترك كند.
ران هاوارد، كارگردان سينما: لئونارد كوهن، يكي از محبوبترين خوانندگان و شاعران، موسيقيدان افسانهاي در ۸۲ سالگي درگذشت.
نانسي سيناترا، خواننده امريكايي: او يكي از بهترينها بود. خيلي غمانگيز است. در كنار فرشتگان آرام بگير لئونارد. هلهلويا.
جنيفر هادسون، بازيگر امريكايي: ممنونم به خاطر اينكه خودت را وقف موسيقي كردي و «هله لويا»، يكي از محبوبترين ترانهها را نوشتي و خواندي.