قتل دخترخوانده 7 ساله با انگيزه مبهم

اعتماد| پرونده قتل دختري 7 ساله به دست پدرخوانده افغانستاني‌اش به دليل نامشخص بودن حيات پدر واقعي دختر با پيچيدگي روبه‌رو شد. براساس قانون مجازات اسلامي، اگر پدر مقتول خردسال فوت كرده باشد، رييس قوه قضاييه به ولايت از او درخواست خود را اعم از قصاص يا دريافت ديه به دادگاه ارايه مي‌دهد. در اين پرونده نيز با تصور مرگ پدر دختر، درخواست صدور قصاص شده اما متهم مدعي است كه پدر مقتوله زنده است و در افغانستان زندگي مي‌كند. رسيدگي به اين پرونده از 27 مهر 92 با كشف جسد مقتوله در يكي از كوچه‌هاي صفادشت آغاز شد. همسايه‌ها كه جسد را ديده بودند با پليس تماس گرفتند و ماموران نيز خود را به صحنه رساندند. آنها در همان ابتدا علت مرگ كودك را خفگي اعلام كردند و پس از مدتي پدرخوانده‌اش را به اتهام قتل دستگير كردند. او در ابتداي تحقيقات با اعتراف به قتل گفت: «با چند نفر از كارگرهاي محل كارم رقابت داشتم و مي‌خواستم كاري كنم كه آنها اخراج شوند و خودم جاي‌شان را بگيرم. براي همين دخترخوانده‌ام را كشتم تا خونش گردن كارگرها بيفتد.» او در ادامه اما اعتراف ديگري بر زبان آورد و مدعي شد كه مقتوله مدام پول مي‌خواست براي همين او را كشته است.  در اين شرايط، پرونده براي صدور راي در اختيار شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي زالي قرار گرفت. صبح ديروز، جلسه رسيدگي در غياب مادر مقتوله كه پيش از اين از قصاص گذشت كرده و خواستار دريافت ديه شده است، آغاز شد. متهم نيز گفت: «پدر مقتوله زنده است و در افغانستان زندگي مي‌كند. من هم روز حادثه شيشه مصرف كرده بودم و شرايط عادي نداشتم.» در پايان دادگاه قضات وارد شور شدند و پرونده را براي تعيين تكليف درباره حيات پدر مقتوله به دادسرا ارجاع دادند.