• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3679 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۳ آذر

دادسرا

پيدا شدن ماشين سرقتي
در بازديد از خانه اجاره‌اي مرد 40ساله متهم سابقه‌دار بود

اعتماد| زني پرايد سرقتي‌اش را در بازديد ازخانه‌اي كه براي خريد انتخاب كرده بود پيدا كرد. در ساعت‌هاي بعد از غروب 25 آبان‌ماه، زني با كلانتري 126 تهرانپارس تماس گرفت و گفت كه ماشين پرايدش در خيابان 218 شرقي تهرانپارس به سرقت رفته است. قرار شد بازپرس شعبه چهارم سرقت دادسراي تهران (بازپرس عموزاده) پرونده اين سرقت را پيگيري كند تا اينكه ظهر روز 26 آبان‌ماه زن به همراه دخترش براي بازديد از خانه‌اي اجاره‌اي به بنگاهي در
تهرانپارس رفتند.
صاحب بنگاه زن و دختر  را براي ديدن خانه در خيابان 216 غربي تهرانپارس برد و همين كه صاحبخانه در را باز كرد زن خودروي سرقت شده‌اش را در پاركينگ او ديد. زن با پليس تماس گرفت و جريان سرقت را با آنها درميان گذاشت. با حضور پليس در محل معلوم شد مرد 40 ساله‌اي در آن ساختمان زندگي مي‌كند كه روز گذشته خودرو را به پاركينگ خانه آورده است. پليس همين كه وارد خانه سارق شد مقدار زيادي لوازم خودرو كشف و مرد سارق را بازداشت كرد. با حضور مرد در بازداشتگاه معلوم شد سارق سابقه كيفري در پرونده خود دارد. تحقيقات بيشتر براي كشف ديگر جرايم احتمالي سارق ادامه دارد.

 

كوله پشتي بزرگ من را به سرقت وسوسه كرد

اعتماد| در ساعت ده و پنجاه دقيقه نخستين روز آذرماه مرد 45 ساله‌اي به كلانتري 145 فلسطين رفت و خبر سرقت خودرويش در خيابان شريعتي، نزديك پل چوبي را به ماموران داد. او گفت: كارمند يك بيمارستان هستم و امشب براي خريد به پاساژ علاءالدين رفته بودم، آنجا مرد جواني سراغ من آمد و گفت كه من را مي‌شناسد و مادرش در بيمارستاني كه مشغول به كار هستم، بستري بوده است. او كوله‌پشتي‌ام را از روي دوشم برداشت و با اصرار از من خواست تا با ماشينش من را به خانه برساند. من هم كه خيال كردم قصد خير دارد سوار ماشين پژو206‌اش شدم. زير پل چوبي كه رسيديم چون مسيرمان به هم نمي‌خورد از او خواستم كه پياده‌ام كند. اما او گفت كه شماره تلفنم را مي‌خواهد. من جلوي شيشه ماشينش ايستادم و همين كه خواستم شماره تلفنم را به او دهم او كوله پشتي‌ام را از روي دوشم كشيد و پايش را روي گاز گذاشت.
من سعي كردم خودرويش را متوقف كنم اما مدتي روي زمين كشيده شدم و بعد او فرار كرد. با ثبت شكايت مرد جوان به سرعت تيمي از ماموران انتظامي براي بازداشت سارق دست به كار شدند و دقايقي بعد در خيابان‌هاي اطراف محل وقوع سرقت موفق به متوقف كردن خودروي متهم و بازداشت راننده آن شدند. متهم سي و هفت‌ساله ديروز در شعبه پنجم سرقت دادسراي جنايي تهران در مقابل قاضي علي وسيله ايرد‌موسي گفت: «من كفش‌فروشم و وضع مالي بدي ندارم. شاكي را از قبل مي‌شناختم و او را در بيمارستاني كه مادرم بستري بود، ديده بودم، آن شب پاساژعلاءالدين شاكي را به صورت اتفاقي ديدم و خواستم كه تا مسيري او را برسانم، اما وقتي او سوار ماشينم شد با ديدن كوله‌پشتي او وسوسه شدم و زماني كه از ماشينم پياده شده بود، كوله‌پشتي‌اش را از دستش كشيدم و فرار كردم كه در نهايت بازداشت شدم. بازپرس پرونده پس از شنيدن اظهارات متهم او را براي ادامه تحقيقات در اختيار ماموران اداره آگاهي قرار داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون