يادداشتهاي روزانه
براي محمد يعقوبي به خاطر حرفهاي تازهاش
شهرام كرمي
نمايشنامهنويس و كارگردان
يك
سلام. من دير برگشتم.
مرسي كه برام شام گذاشتي. اون قدر خسته بودم كه حال نداشتم غذا رو داغ كنم. دستپختت واقعا خوشمزه بود. خيلي وقت بود كه شامي كباب نخورده بودم. مادرم هميشه درست ميكرد.
من بايد زود برگردم. امشب قراره تا صبح كار كنيم. اين پروژه لعنتي اعصاب همهمون رو داغون كرده. مهندس قول داده اگه اين كار رو درست و سروقت تموم كنيم ده روز به همهمون مرخصي تشويقي بده. اون وقت تو هم بايد مرخصي جور كني كه با هم بريم سفر.
هرجا كه تو بگي.
يه خرده پول نياز داشتم. مجبور شدم از تو كشو بردارم. ميدونم كه قرار بود دست به پولاي پسانداز نزنيم. ولي تا سر ماه ميذارم سر جاش. مطمئن باش.
فردا شب سعي ميكنم زودتر بيام خونه. ميخوام قبل از اينكه بخوابي ببينمت.
قربان تو سعيد.
دو
نميخواستم برات يادداشت بنويسم. ميتوني ديگه برنگردي خونه. بهتره تو همون شركت بخوابي. تو كه بدت نمياد. هميشه از خونه فراري بودي.
من امشب خونه دخترخاله نرگس دعوت شدم. تو هم كه طبق معمول وقت نداري بياي. به جهنم!...
چرا موبايلت رو جواب نميدي؟...
تو يخچال برات غذا گذاشتم. لازم نيست داغش كني. سالاد الويهس. براي چي اين همه خونه رو ريخت و پاش ميكني؟... من بيكار نيستم همهش خرابكاري تو رو جمع و جور ميكنم.
امروز ماشين رو نميبرم. استارتش خرابه. دخترخاله مياد اداره دنبالم. شب زنگ ميزنم خونه. اگه خونه بودي زود برميگردم. در ضمن لباسها رو از اتوشويي آوردم. تو چرا همهش اون پيراهن رنگ پستهاي رو ميپوشي؟...
يه نفر بهت زنگ زد. نميدونم كي بود!... تا حالا صداش رو نشنيده بودم. لهجه شهرستاني داشت. ميگفت از دوستاي دانشگاهت بوده.
شمارهش رو برات مينويسم.
---091219
مينا
سه
سلام مينا...
ببخش كه نميتونم منتظرت بمونم. تا رسيدم خونه از شركت زنگ زدن. بايد برگردم سركار. امشب رو مثلا زودتر اومدم خونه كه ببينمت. اگه ميدونستم اين جور ميشه زنگ نميزدم كه زود برگردي. مهماني رو خراب كردم.
ببخش!
قربان تو سعيد.
چهار
دلم برات ميسوزه همسر عزيزم.
ديشب بيدار بودم كه برگشتي. لابد دلت نيومد از خواب بيدارم كني!...
بايد خيلي خسته باشي.
طفلك شوهرم!!!!
اون قدر كار ميكني كه فرصت نداري همديگه رو ببينيم. تو هم كه چيزي به اسم همسر حاليت نيست. اگه جاي تو بودم ميرفتم يه جا كار ميكردم كه بتونم همون جا بخوابم. بابام درست ميگفت كه ما مثل آدم ماشيني ميمونيم.
آقاي ماشين...
بهتره يه خرده تمرين خط كني. اين همه قربان قربان هم ننويس. ياد گوشت قرباني ميافتم. چرا شركت رو شوكت مينويسي؟! يعني اون قدر از رييس محترمت ميترسي؟...
بيچاره شوهر عزيزم!!!!
همهش كار ميكنه تا زنش راحت باشه.
چقدر تو خوب و مهرباني!!!!
من ديروز حقوق گرفتم. چرا پولي رو كه برداشتي سر جاش نميذاري؟... لطفا زير اين يادداشت توضيح بده و بچسبون روي آينه.
امروز برات غذا نذاشتم. من كه كلفت و آشپز تو نيستم.
در ضمن چرا پاي تلفن اين همه شل و مردني حرف ميزني؟... يعني من حق ندارم بهت تلفن كنم؟... باشه. ديگه بهت زنگ هم نميزنم...
قرباني تو مينا
پنج
خيلي لوس و بيمزهاي مينا. چرت و پرتا چيه كه نوشتي؟... پارهشون كردم.
تا فردا كارمون تموم ميشه. به موقع ميدونم چطور جوابت رو بدم.
باشه. فهميدم... تا سر برج پولايي رو كه برداشتم سر جاش ميذارم. قراره بهمون پاداش هم بدن. اون وقت برات يه هديه خوب ميخرم. ميدونم از سليقه من خوشت نمياد.
فردا زودتر ميام خونه.
قربان تو... ببخش...
دوست دارم. سعيد
شش
سالگرد ازدواجت مبارك آقا سعيد.
كنار يادداشت برات هديه ميذارم. يه ساعت.
اميدوارم مثه ساعت ديگهاي كه پارسال برات خريدم گمش نكني.
ميدونم كه تو اين روز رو اصلا يادت نيست.
به جهنم!...
پنج سال زندگي ما همين جور بوده. اين كار آشغال تو تمومي نداره. حالا ديگه حتي قيافه بامزت هم يادم نيست. نميدونم سبيل داري يا نه؟!... شايد ريش گذاشتي... چقدر هم بهت مياد!
چرا لباسات بوي سيگار ميده؟... نكنه سيگاري شدي؟!... فقط همين يكي رو كم داشتيم.
خب من اصلا نميبينمت كه بدونم چي كار ميكني!
جاي اين مزخرفاتي كه مينويسم اينجا رو خطخطي ميكنم. براي تو كه فرقي نميكنه. اصلا وقت نداري كه حتي اين يادداشت رو بخوني.
////----------؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از طرف ميناي بدبخت شوهرمرده!!!
خوب شد؟...
هفت
ميناي عزيز
دلم نيومد از خواب بيدارت كنم. خود منم از اين وضع خسته شدم. ولي چيكار ميشه كرد؟...
امروز صبح مجبورم زودتر از تو سر كار برم. سر يه پروژه ديگه داريم كار ميكنيم. مهندس اين بار قول داده حسابي برام جبران كنه.
در ضمن...
سالگرد ازدواجمون رو تبريك ميگم. باور كن فراموش نكرده بودم.
جدي ميگم...
امشب زودتر ميام خونه تا با هم بريم بيرون.
پول رو گذاشتم سر جاش. با يه خرده پسانداز ديگه. اگه فرصت كردي پولا رو بريز تو حساب پساندازمون. اگه اين طور كار كنيم چند سال ديگه ميتونيم خونه بخريم.
از هديهاي كه برام خريده بودي ممنون. ساعت قشنگيه. قول ميدم ديگه اين يكي رو گم نكنم.
غذاي ديشب واقعا خوشمزه بود. خيلي گرسنه بودم.
مرسي...
اداره كه رسيدي بهت زنگ ميزنم.
قربان تو...
سعيد!!!!!!!!!!