عامل قتلعام قلعه حسنخان در دادگاه
از كشتن 6 نفر پشيمان نيستم
اعتماد
مردي 73 ساله كه هفت سال پيش، 18 نفر از اهالي قلعه حسن خان تهران را به رگبار كلاشينكف بست و 6 نفرشان را به قتل رساند، در جلسه دادگاه مدعي شد كه قتلها را به بهانه «ناموسي» انجام داده و «اگر از زندان آزاد شود، چند نفر ديگر از خانواده مقتولان را هم خواهد كشت.» متهم در روز حادثه (1/6/88) پس از قتل پسر 14ساله مستاجرش، دختر و همسر دوم خود را نيز كشت و سپس با رفتن به بالاي پشت بام آپارتمان 5 طبقهاش، تعدادي از عابران را هم به رگبار بست كه در نتيجه آن، سه نفر ديگر از جمله يك پسر 10 ساله كشته و 12 نفر ديگر هم مجروح شدند. تعدادي از شاكيان پرونده مدعياند كه متهم هميشه كلت كمري همراه داشت و منطقه را به ايالتي براي خود تبديل كرده بود، طوري كه در يكي از اتاقهاي خانهاش، با تصاوير دوربينهاي مداربسته آپارتمانهايش را زيرنظر ميگرفت و اجازه ورود و خروج مردان غريبه به منزل مستاجرانش را نميداد.
او پيش از اين يكبار در تاريخ 30 آذر 92 در شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي عبداللهي محاكمه و به دو بار قصاص نفس، پرداخت دو ديه كامل و 10 سال حبس محكوم شد اما اين احكام، با نظر قضات شعبه 20 ديوان عالي كشور مبني بر لزوم «بررسي سلامت رواني متهم در كميسيون پزشكي قانوني» و «رفع نواقص موجود درباره درخواست برخي از اولياي دم» شكسته شد و در چرخه رسيدگي مجدد قرار گرفت.
صبح ديروز، دومين جلسه رسيدگي به پرونده، به دليل تعداد بالاي شاكيان (بيش از 25 نفر) در سالن اجتماعات دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي عبداللهي برگزار شد. در ابتدا، نماينده دادستان با قرائت متن كيفرخواست، متهم را عامل قتل 6 نفر (سه زن، يك مرد و دو كودك) و جراحت 12 نفر ديگر دانست و درخواست مجازات كرد. براساس محتويات پرونده، متهم 1100 گلوله شليك و براي خريد آنها 35 ميليون تومان پرداخت كرده بود. پس از نماينده دادستان هر يك از شاكيان پشت جايگاه قرار گرفتند كه سه نفر از آنها درخواست قصاص و يك نفر خواستار دريافت ديه شدند. يكي از شاكيان كه پدر مقتول 10 ساله بود، با تاكيد بر قصاص، گفت: «پسر من 10 سال داشت و آن روز ميخواست به كلوپ بازيهاي رايانهاي برود كه با گلوله كلاشينكف كشته شد. قاتل آنموقع همه قتلها را با اراده انجام داد. من فقط قصاص ميخواهم، پول ديه به چه دردم ميخورد؟» شاكي ديگري نيز كه پسر 14 سالهاش، نخستين مقتول حادثه بود، گفت: «متهم در حرفهاي قبلياش، من و خانوادهام را متهم كرده كه خانه فساد داشتيم و پسرم با همسر دومش ارتباط داشته. در حالي كه اين تهمت است. آن روز پسرم دم در خانه نشسته بود و من با زبان روزه، رفته بودم هندوانه و نان سنگك بخرم. نزديكيهاي خانه كه رسيدم، برادرزادهام را ديدم كه از پلهها بالا رفت. ناگهان قاتل به سمتم آمد و با اعتراض پرسيد اين پسر غريبه كه بود؟ چرا رفت بالا؟ گفتم فاميلمان است. اما او قبول نكرد و به خانهاش رفت و با يك قبضه كلاشينكف بيرون آمد. اول پسر من را كشت، بعد دختر و همسرش. سپس به پشتبام رفت و شروع به تيراندازي كرد تا اينكه ماموران آمدند و دستگيرش كردند. حرف من و همسرم فقط يك چيز است؛ قصاص.» براساس محتويات پرونده، اولياي دم يكي از مقتولان، بنا به دلايل نامشخص، از ابتداي حادثه تاكنون هيچ شكايتي نكردهاند و پدر و مادر مقتولي ديگر خواستار دريافت ديه شدهاند. اين در حالي است كه متهم با پرداخت ديه مخالفت كرده كه همين موضوع باعث بلاتكليفي اين دسته از شاكيان شده است. (براساس قانون مجازات اسلامي اگر متهم از پرداخت ديه امتناع كند، اختيارات اولياي دم به قصاص يا بخشش محدود ميشود، موضوعي كه اولياي دم يكي از مقتولان، حاضر به پذيرش آن نيستند و بر دريافت ديه تاكيد دارند.)
پس از اولياي دم، 12 مجروح حادثه نيز درخواست ديه كردند. يكي از آنها مردي ميانسال است كه متهم، شش گلوله به سمت او شليك كرده و 70 ميليون تومان هزينه درمانش شده است. او گفت: «وقتي صداي گلولهها را شنيدم، سريع خودم را به آپارتمان رساندم كه جلوي خونريزي مجروحان را بگيرم اما متهم ناگهان با كلاشينكف وارد ساختمان شد و از دو متري چند گلوله به سمت من و خواهر يكي از مقتولان كه بالاي سر برادرش گريه ميكرد، شليك كرد و باعث جراحت هر دوي ما شد. متهم حتي وقتي ما به زحمت خودمان را به پشت در يكي از واحدها رسانده بوديم هم به شليك ادامه داد و در خانه را به رگبار بست.»
30 دقيقه پس از شروع جلسه، شكايت اولياي دم و مجروحان پايان يافت تا نوبت به متهم برسد. پيرمرد 73 ساله، مشهور به ممد دوريالي، وقتي پشت جايگاه قرار گرفت، فقط قتل 4 نفر را پذيرفت و گفت: «كلاشينكف را از زمان جنگ با خودم داشتم و كلت كمري را هم 400 هزار تومان خريده بودم. از مدتها قبل فهميده بودم كه پسر مستاجرم (مقتول 14 ساله) و همسر دومام مسائل اخلاقي دارند. چند بار اعتراض كردم اما فايده نداشت تا اينكه روز حادثه تصميم گرفتم آنها را بكشم. اول پسر مستاجرم را كشتم تا ديگر زن و بچه مردم را اغفال نكند. بعد سراغ همسر دومام رفتم اما وقتي ميخواستم به سمتش شليك كنم، دختر بيگناهم به هواخواهي از مادرش آمد كه باعث شد او هم گلوله بخورد و كشته شود. سپس به بالاي پشت بام رفتم و خشابها را پر كردم. چندين نفر از اهالي با شمشير و چوب و لوله آمده بودند كه مرا بزنند براي همين به سمت آنها و عابران هم تيراندازي كردم كه باعث مرگ دو نفر ديگر شد. پيش خودم گفتم من كه سه نفر را كشتهام و اعدامم قطعي است، پس بگذار بقيه آنهايي هم كه فساد اخلاقي دارند را هم بكشم. اين را به پليس هم گفتم. وقتي خواستند تسليم شوم، گفتم بگذاريد اينها را بكشم، خودم ميآيم خدمتتان.» اين حرفهاي متهم با اعتراض اولياي دم از جمله پدر و مادر مقتول 14 ساله روبهرو شد. پدر او گفت: «من به خاطر اين تهمتها هم از قاتل شكايت دارم. ما هيچ مساله اخلاقي نداشتيم. من از خانوادهاي مذهبي هستم و پسرم هم مداح بود.»
در ادامه، نوبت به وكيل متهم رسيد كه او با اشاره به «حالت رواني متهم در زمان ارتكاب قتل» بر «عدم قوه تمييز در متهم» تاكيد كرد و خواستار توجه به گزارش كميسيون پزشكي قانوني شد. در اين گزارش آمده است: «متهم به اختلال شديد رواني با نشانههاي روانپريشي مبتلاست. او در زمان ارتكاب جرم، تحت تاثير اين وضعيت قرار داشته به نحوي كه كنترل اراده و قوه تمييز نداشته است. شرايط رواني او بسيار خطرناك است و احتمال ارتكاب رفتار خشونتآميز مشابه وجود دارد.» براساس قانون مجازات اسلامي، نظريه كميسيون پنج نفره پزشكي قانوني حالت مشورتي دارد به اين معني كه قضات دادگاه با توجه به محتواي آن و ساير مدارك موجود از قبيل اعترافات متهم، نحوه ارتكاب جرم، شكايت اولياي دم و... حكم نهايي خود را صادر ميكنند. جلسه دادگاه ديروز، پس از دو ساعت، با آخرين دفاع متهم پايان يافت. او گفت: «من از ارتكاب قتلها پشيمان نيستم. اگر همين الان هم آزاد شوم، شكاتي كه امروز دروغ گفتند را هم ميكشم. هيچ پولي هم براي پرداخت ديه ندارم و همه اموالم را به نام همسر اول و بچههايم (12 نفر) زدهام.» اين حرف او، اعتراض پدر مقتولي كه درخواست ديه داشت را بلند كرد. او گفت: «قاتل 30 تا خانه دارد و دروغ ميگويد. صد سال ديگر هم كه بگذرد، فقط ميگويم ديه، او مگر ارزش قصاص دارد؟»