دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان مهمان تحريريه «اعتماد»
عصر چهارشنبه براي انتخاب و تاثيرگذاري
دانشگاه صنعتي اصفهان و جوانهاي بهشدت درسخوانش، مهمان عصر چهارشنبه تحريريه «اعتماد» بودند. دقيقا در ساعتهايي كه همه اهالي تحريريه كمي تندتر و متمركزتر كار ميكنند تا ساعت تعطيلات آخر هفته، يكي دو ساعت بيشتر شود، اين دانشجوها از اصفهان رسيدند و مهمان تحريريه شدند. دختران و پسران جوان مهندس بعد از اين ايران، از اهالي انجمنهاي دانشجويي دانشگاه صنعتي اصفهان بودند و كنجكاويهايشان هم با ذهن و منطق عجين شده با علوم رياضي. سوالهاي اول درباره تعداد اهالي تحريريه بود و خرج و مخارج يك تحريريه. سوالهاي دوم و سوم هم درباره تيراژ و اينكه دقيقا هر حوزهاي چه كاره است و هر ميزي براي كيست و چه اتفاقي را ميسازد. بعد از اينكه دقيقا آمار تحريريه «اعتماد» را بيرون كشيدند، باب نقد و انتقاد معمول به دنياي روزنامهنگاري را باز كردند. ميخواستند بدانند كه ما چطور سوژهها را انتخاب ميكنيم و چرا جاي مهمي براي آنها در صفحات خبري نيست. در واقع پرسش اصلي و خواست اصليشان اين بود كه خبرهاي توقيف انجمنها را چرا در صفحات داخلي كار ميكنيم و چرا آنها را به صفحه يك نميبريم و از مهمترين اتفاق دانشجويي آنها گزارش اول نميسازيم. پاسخ به اين سوالها البته سخت بود. اينكه بتواني دانشجويان سرشار از شور و شوق را راضي كني كه گاهي ميخواهيم و نميشود و گاهي هم اصلا خبرهاي مهم آنها در دروازهباني خبري روزنامهنگاري، خبر صفحه يك نيست، توضيحات سختي است و به زماني نياز دارد كه دانشجوها نداشتند و اردوي آنها بعد از خروج از دفتر تحريريه دو برنامه مهم ديگر داشت كه جايي براي توضيحات اضافه و جلسات مفصل نميگذاشت. اما چند نفري در نهايت موفق شدند كه هدف نهايي سفر خود را تحقق ببخشند؛ سه پسر و يك دختر جوان كه ميخواستند بدانند روزنامهنگاري بهتر است يا مهندسي؟ سوال را از همكاري پرسيدند كه سابقه درس خواندن در دانشگاه خودشان را داشت. او را به چشم يكي از احتمالات آينده خود ديدند و پرسيدند كه از انتخاب روزنامهنگاري پشيمان است يا نه. جواب سخت بود. اما بايد صادقانه ميشنيدند كه روزنامهنگاري در ايران، شغل به ذات سختي است كه اگر مطمئن انتخابش كني پشيماني ندارد، اما قاعدتا بايد صبر و تحمل خاصي داشت و پذيرفت كه همراه اين انتخاب زندگي چالشها و سختيهاي عجيب خودش را دارد. اينها را كه شنيدند از نااميدي به پيدا كردن كار در حوزه خود گفتند و از ايدهآل زندگي كه ميخواهد «تاثيرگذار» باشد. شور «تاثيرگذاري» آنها را وادار كرده كه اينهمه راه همراه اين اردو بيايند تا ببينند كدام واقعيت به زندگي آنها مينشيند. و در نهايت به واقعيتي رسيدند كه البته نه ربطي به دنياي روزنامهنگاري داشت و نه مهندسي. واقعيت ادامه تحصيل در دانشگاهي معتبر در خارج و منتظر آينده ماندن براي اينكه ببينند سرنوشت چطور آنها را در مسير تاثيرگذاري قرار ميدهد. به اينترتيب عصر آخرين چهارشنبه دي ماه در حوالي ميدان توحيد، عصر يادآوري خاطرات جواني و انتخاب روزنامهنگاري براي اهالي تحريريه و عصر نقطه عطف زندگي دانشجويان جوان دانشگاه صنعتي اصفهان شد كه ميخواهند تاثيرگذارترين باشند.