• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3728 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۵ بهمن

از «خون حرف نمي‌زند» تا «مامور معتمد»

انتشار رمان‌هايي از ناظم حكمت، ويليام فاكنر و گراهام گرين

رمان «خون حرف نمي‌زند» نوشته ناظم حكمت با ترجمه ارسلان فصيحي توسط نشر كتابسراي نيك منتشر شد. ناظم حكمت به عقيده خيلي‌ها بزرگ‌ترين شاعر هزاره دوم و دست‌كم جزو 10 شاعر برتر جهان در اين هزاره است. او، علاوه بر منظومه‌ها و قطعات شعري، در زمينه نثر نيز آثاري آفريده است؛ از جمله سه رمان و پنج نمايشنامه كه همگي از آثار موفق ناظم حكمت به شمار مي‌روند. «خون حرف نمي‌زند» سرگذشت دو نسل از اهالي استانبول و روايت تسلط سرمايه‌داري بر تركيه، تبديل شدن صنعتگران خرده‌پا به كارگران مزدور، دلالان خرده‌پا به واسطه‌هاي بازار و اشراف به سرمايه‌داري وابسته است، روايت دوستي‌ها و برادري‌ها، دشمني‌ها و خيانت‌هاست. اين رمان نخستين بار در دهه 30 ميلادي به صورت پاورقي در يكي از مجله‌هاي استانبول چاپ شد و بعدها، در دهه پنجاه ميلادي، در يك مجلد به چاپ رسيد. در «خون حرف نمي‌زند» نگرش مبتني بر ديالكتيك تاريخي ناظم حكمت نسبت به فرد، جامعه، حوادث و پديده‌ها در قالب روايت نمودار شده است. اين رمان نوعي آينه تمام‌نماي وضعيت سياسي، اقتصادي و اجتماعي استانبول از اوايل قرن بيستم تا اواسط دهه 1930 است و به‌ويژه اخلاقيات آن دوره را در پس‌زمينه اجتماعي به تصوير مي‌كشد. «خون حرف نمي‌زند» مهم‌ترين رمان ناظم حكمت و محصول دوران پختگي او چه به لحاظ تكنيك و چه به لحاظ انديشه است. ظرافت توجهي كه نويسنده به اتفاقات پيرامون خويش دارد بسيار قابل توجه است، مسائلي كه تا به امروز گريبانگير حال و روز كشور تركيه بوده و اين روزها شاهد صداي اعتراض مردم اين كشور هستيم، به اين ترتيب مي‌توان جهات اساسي تفكر ناظم حكمت را در اين رمان خوش‌خوان و جذاب يافت. كتاب «خون حرف نمي‌زند» نوشته ناظم حكمت با ترجمه ارسلان فصيحي در 399 صفحه و در قطع رقعي به قيمت 34500 تومان توسط نشر كتابسراي نيك منتشر شده است.

«روزي روزگاري دو زنداني بودند (در مي‌سي‌سي‌پي، در ماه مه، سال هم سال 1927 بود كه سيل آمد). يكي از آنها حدود 25 سال داشت، قدش بلند و شكم درنياورده بود، صورتش آفتاب‌سوخته و موهايش سياه مثل شبق، و چشمانش رنگ‌پريده به رنگ ظرف چيني كه از آنها غضب شراره مي‌كشيد- دلش از آدم‌هايي كه كار خلاف او را نقش بر آب كردند پر نبود، از دادستان و قاضي كه او را روانه زندان كردند دلخور نبود، دلش از نويسنده‌ها پر بود، از نام‌هايي خيالي كه به آن داستان‌ها و رمان‌هاي ارزان‌قيمت مربوط بود- اسم‌هايي از قبيل دايموند ديكس و جس جيمزز و امثال آن- يارو عقيده داشت آنها او را به اين مخمصه انداخته بودند، به خاطر آنكه با بي‌توجهي و ساده‌لوحي كار خود را كه نوشتن بود و از قِبل آن پول درمي‌آوردند دست‌كم مي‌گرفتند، چون كه به هر حرف و نقلي مهر صحت و اصالت مي‌زدند و از بابت آن پول هم در مي‌آوردند.» «پيرمرد» نوشته ويليام فاكنر با ترجمه تورج ياراحمدي كتاب ديگري است كه به تازگي توسط نشر كتابسراي نيك منتشر شده است. رمان «پيرمرد» داستان دو زنداني است با نام‌هاي زنداني قدبلند و زنداني چاق، آنها كه به حبسي طولاني محكوم شده‌اند، به طور ناخواسته با سيلاب بزرگي مواجه مي‌شوند. يكي از زندانيان كه طي اتفاقاتي جدا مي‌شود در ميانه سيلاب با زني باردار روبه‌رو مي‌شود و سعي به نجات او و فرزندش دارد. در تمامي‌ داستان جدالي نفسگير و سخت ميان زنداني و رودخانه وجود دارد، به طوري كه ترسيم فضاي به وجود آمده در ذهن با وجود اتفاقات پرفراز و نشيب بر جذابيت داستان مي‌افزايد. در رمان «پيرمرد» فاكنر اسم خاصي براي شخصيت‌هاي داستان برده نشده و ما افراد را با توصيفاتي از آنها مي‌شناسيم كه اين خود جاي تامل دارد. در قسمت‌هايي از داستان، نويسنده با ظرافت خاصي و كاملا غيرمستقيم به زندگي‌ انسان‌ها اشاره مي‌كند: «آخر زنداني دلش هواي خانه و زندگي‌اش را مي‌كرد، جايي كه تقريبا از كودكي در آن زندگي كرده بود و ياد دوستان قديمي‌اش را مي‌كرد كه به خلق و خوي همديگر خوب وارد بودند و ياد كشتزارهاي آشنا كه روي آنها كار مي‌كرد و آموخته بود كه كارش را بي‌نقص انجام دهد و اينكه قاطر‌ها را دوست بدارد، خلق و خوي قاطر‌ها نزد او شناخته شده و محترم بود، همان طور كه براي خلق و خوي چند آدم به خصوص هم حرمت قايل بود، دلش هواي شب‌هاي زندان را مي‌كرد، تابستان‌ها پشت دري‌ها را مي‌انداختند كه ساس و پشه داخل نيايد و در زمستان بخاري‌ها گرم بود و از بابت سوخت و غذا هم هيچ كم و كسري نبود؛ ياد يكشنبه‌ها و توپ بازي‌ و فيلم‌هايي كه تماشا مي‌كردند- يعني ياد چيز‌هايي مي‌كرد، كه به استثناي توپ‌بازي، پيش از آنكه به زندان بيفتد روحش هم از آنها بي‌خبر بود.» رمان «پيرمرد» نوشته ويليام فاكنر با ترجمه تورج ياراحمدي در 140 صفحه و در قطع رقعي به قيمت 12500 تومان توسط نشر كتابسراي نيك منتشر شده است.


رمان «مامور معتمد» نوشته گراهام گرين هم كتاب ديگري است كه با ترجمه تورج ياراحمدي توسط نشر كتابسراي نيك منتشر شده است. اين رمان داستان مرد ميانسالي است كه براي نجات كشورش كه در جنگ داخلي به سر مي‌برد از سوي دولت مامور مي‌شود تا براي بستن قرارداد با معدن زغال‌سنگي به انگلستان سفر كند. از طرف ديگر شورشيان فردي را مامور مي‌سازند تا مانع بستن اين قرارداد شود و خود قرارداد خريدي با صاحبان معدن زغال‌سنگ منعقد سازد. در اين ميان شخصيت اصلي داستان در فضاي بي‌اعتمادي و بدگماني قرار مي‌گيرد، بي‌اعتمادي به هموطنان و همه كساني كه با آنها روبه‌رو مي‌شود.  نويسنده در اين رمان هيچ چيزي براي ايجاد يك ژانر جاسوسي و جنايي كم نگذاشته و رمان «مامور معتمد» را تبديل به يك داستان مهيج و پركشش كرده است. گراهام گرين در قالب اين داستان به مفاهيمي چون اعتماد، صداقت، عشق و انسانيت مي‌پردازد و معتقد است در جهاني كه سراسر پر است از ريا و دروغ، اگرچه سخت، اما مي‌توان با پايبندي به اصول انساني و اخلاقي از پيرامون خود متمايز بود. تورج ياراحمدي، مترجم اين كتاب كه پيش از اين كتاب‌ «تا باران بر تو بوسه زند» را ترجمه و از سوي همين نشر منتشر كرده، معتقد است كتاب «مامور معتمد» اگر چه در ارتباط با جنگ داخلي اسپانيا است اما به دور از فضاي كشت و كشتار و داراي تم عاطفي و سرشار از انسانيت است.  رمان «مامور معتمد» نوشته گراهام گرين با ترجمه تورج يار احمدي در 284 صفحه و در قطع رقعي به قيمت 38500 تومان توسط نشر كتابسراي نيك منتشر شده است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون