گزارش «اعتماد» از آخرين روز آواربرداري در پلاسكو
پايان آواربرداري
شروع دلدادگي خانوادهها
هديه كيميايي
باران بر ويرانههاي پلاسكو ميبارد. نيروهاي سبزپوش خدمات شهري جارو به دست در دو متري گودال بزرگي كه تا 10 روز پيش ساختمان پلاسكو روي آن بنا بود ايستادهاند تا هرچه زودتر بازماندههاي پلاسكو را جمع كنند. دودهاي سفيدرنگ پلاسكو را رها نميكنند و همچنان پلاسكو را از درون آتش ميزنند. در دو روز گذشته پيكر 6 نفر از آتشنشانهاي مدفون در پلاسكو از زير آوار بيرون آورده شدند و روي دست رفقاي آتشنشان تشييع شدند. تعداد آتشنشانهاي حاضر در محل حادثه نسبت به روزهاي قبل كمتر است. يكي از آتشنشانهاي ميانسال زير باران در حال مصاحبه با يكي از شبكههاي تلويزيوني است. بغض كرده و مقابل دوربين نميتواند به صحبتهايش ادامه دهد. زودتر حرفهايش را تمام ميكند و وقتي مطمئن شد دوربين را خاموش كردهاند جايي دنج رو به ديوار پيدا ميكند اشك ميريزد. ميگويد: «من از صبح روزي كه در پلاسكو آتش سوزي شد تا همين الان اينجا هستم و هنوز خانه نرفتهام. در اين چند روز همكارهايم حرفهاي زيادي زدند. ديروز وقتي پيكر دوستانم را ميبردند، تصوير عاملان و مسببان اين حادثه جلوي چشم هايم بودند. اگر آتشنشانها در حادثه پلاسكو اين همه كشته نميدادند دوباره همان اتفاق خيابان جمهوري تكرار ميشد. داخل ايستگاهها ميريختند و يكي يكي ما را به كلانتري ميبردند. حالا اين همه شهيد داديم تا بگوييم وقتي در حادثهاي جاني در خطر باشد آتشنشانها نخستين كساني هستند كه خودشان را فراموش ميكنند و خطرها را نميبينند. »
هنوز آتشنشانها داخل گودال پلاسكو هستند و از اين طرف به آن طرف ميدوند تا اوضاع را كنترل كنند. از پنج بيل مكانيكي كه در روز اول حادثه وارد پلاسكو شد حالا دو تا بيشتر باقي نمانده است. هنوز از آهنهاي تكه تكه شده اسكلت پلاسكو از داخل كاميونها بخار بلند ميشود. يكي از آتشنشانها كه از ايستگاه ميرداماد به منطقه آمده ميگويد: « من تازه امروز توانستم به اينجا بيايم. برادرم هم آتشنشان بود و روز حادثه دوتا پا و لگنش شكست و بچهها به زور توانستند او را از ساختمان بيرون بياورند. تا ديروز در بيمارستان كنارش بودم و گفتم امروز كه آخرين روز آواربرداري است بيايم و در كنار دوستانم باشم. » جلال ملكي، سخنگوي سازمان آتشنشاني هنوز در محل حادثه است و آخرين خبرها را به مسوولان ميدهد. خبرگزاريها آخرين خبرهايشان را مقابل دوربينهاي تلويزيوني از وضعيت پلاسكو مخابره ميكنند. زن جواني كه ميگويند از تبريز آمده رو به روي خرابههاي پلاسكو نشسته و اشك ميريزد. ميگويند برادرش نگهبان پلاسكو بوده است. گوشه روسرياش را روي دهانش گذاشته و فرياد ميزند. يكي از ماموران نيروي انتظامي به زن امدادگر اورژانس اجتماعي ميگويد كه هر چه زودتر او را از محل حادثه خارج كنند. زن از خرابههاي پلاسكو دل نميكند. چشمهايش مدام از اين طرف به آن طرف ميرود و ميگويد: « بايد مادرم را بياورم تا اينجا را ببيند و گرنه باور نميكند كه برادرم اينجا دفن شده باشد. » از ميان جسدهايي كه از داخل پلاسكو پيدا كردهاند تنها 5 جسد مربوط به كسبه و نگهبانهاي داخل پلاسكو بوده است. يكي از آتشنشانها ميگويد: «ديشب (شب پنجشنبه) از داخل زمين گدازههاي داغ بيرون ميآورديم وقتي آهنها آن طور سوختهاند چطور پيكر انسان ميتواند از بين اين خرابههاي سوزان پيدا شود. آتشنشانها هم به خاطر اينكه لباس آتشنشاني به تن داشتند شناسايي شدند. تازه بخش زيادي از پيكر آنها هم سوخته است و در بعضي از لباسها تنها بخشي از پيكرشان باقي مانده بود. »
يكي از زنهاي اورژانس اجتماعي ميگويد: « از ديروز كه پيكر آتشنشانها را پيدا كردند ديگر كمكهاي مردمي هم در منطقه كمتر شده است. مردم هم خيال كردهاند كه ماجرا تمام شده. اما يادمان باشد كه از امروز همهچيز تازه براي خانوادهها شروع ميشود. خانوادههايي كه پيكر عزيزانشان هنوز پيدا نشده چطور ميخواهند با اين درد كنار بيايند. » زن ادامه ميدهد: « تا همين ديروز خانوادههايشان پشت اين ديوار ميآمدند و با ما صحبت ميكردند. بالاخره بايد يك خبري از عزيزشان داشته باشند يا نه؟»
تعدادي از شاخههاي گل مريمي كه ديروز رفقاي آتشنشانها يكي يكي بر پيكر همكاران بيرون آمده از دل آوار ميگذاشتند، روي زمينهاي روبه روي پلاسكو ريخته. ساعت 2 بعدازظهر است و قرار است تا ساعت 5 بعدازظهر عمليات تمام شود. به زودي رو به روي گودال پلاسكو را ديوار ميكشند تا از روز شنبه رفت و آمد در خيابان جمهوري و مقابل ساختمان پلاسكو به حالت اول بازگردد. كاميونهاي حمل زبالههاي پلاسكو هنوز در نوبت ايستادهاند تا آخرين باقي ماندههاي پلاسكو را به مكان جديد منتقل كنند. هنوز هم تعدادي از جمعيت شهروندان مقابل بخش حصاركشي پلاسكو ايستادهاند تا وارد شوند و روز آخر عمليات را تماشا كنند. ماموران نيروي انتظامي ميلههاي سدمعبر را دوباره از مقابل متروي سعدي روبهروي مردم ميچينند تا جمعيت را كنترل كنند.
هنوز تكليف 5 مفقودي پلاسكو مشخص نيست
روز گذشته درحالي عمليات آواربرداري ساختمان پلاسكو به اتمام رسيد كه همچنان از سرنوشت تعدادي از نگهبانان، كارگران و افراد حاضر در ساختمان پلاسكو كه مفقود شدهاند، خبري در دست نيست. براساس اعلام رسمي فرماندهان نيروي انتظامي بعد از حادثه 10 خانواده (به جز آتشنشانان) اعلام مفقودي عزيزانشان را كردهاند كه از بين آنها تاكنون پيكر 5 نفر پيدا شده است ولي باوجود اتمام آواربرداري اثري از 5 نفر ديگر يافت نشده است. افرادي همچون قاسم، نگهبان ساختمان پلاسكو كه 12 سال در اين ساختمان كار كرد و حالا خانوادهاش سرگشته به دنبال او ميگردند. در روزهاي گذشته خانواده قاسم در گفتوگو با رسانهها اعلام كردهاند كه او در زمان حادثه در موتورخانه به همراه 4 نفر ديگر حضور داشته است و ديگر خبري از او ندارند.