• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3753 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۴ اسفند

در حوالي روز جهاني عدالت اجتماعي و با اين پرسش كه آيا مردم هم موظف به رعايت هستند؟!

نسبت مناسب ساختار جامعه و احترام مردمانش

سعيد معيدفر

به وقت بحران و وقتي ساختار از دست مي‌رود، ديگر كسي انتظار رعايت كامل را از كسي ندارد. مثلا وقتي زلزله مي‌آيد و همه‌چيز بهم مي‌ريزد، ديگر نمي‌توانيم از آدم‌هاي گرفتار در بحران انتظار داشته باشيم كه در لحظات بحران، همچنان قواعد و قوانين را رعايت كنند، به حقوق ديگري احترام بگذارند و از حق خود به خاطر ديگري بگذرند. ساختار اجتماعي در چنين مواقعي بهم ريخته است و در اين بهم‌ريختگي نمي‌توانيم بگوييم كه بدون درنظر گرفتن نقش آنهايي كه بايد بحراني مانند زلزله را مديريت كنند، مردم گرفتار در زلزله خود بايد قاعده عدالت اجتماعي را بدانند و مراعات كنند. مردم در شرايط سخت، در ساختارهاي بهم ريخته اجتماعي نمي‌توانند عدالت را بطور نسبي، نسبت به يكديگر رعايت كنند و اين رعايت به وجود نسبت‌هاي مناسب و ساختار اجتماعي مستحكم مرتبط است.
ساختار اجتماعي مستحكم، ساختاري كه عدالت اجتماعي را به طور كامل برقرار مي‌كند، ساختاري است كه در آن هم سيستم سياسي و مشخص وجود داشته باشد و هم در حوزه اقتصادي و حوزه اجتماعي، نظم و تعريفي دقيق و حساب شده وجود داشته باشد و بين تمام اين ساختار انسجامي مناسب و روندي رو به رشد شكل گرفته باشد. در جامعه ما اين ساختار همچنان خدشه‌ها و مشكلات خاص خود را دارد. مشكلاتي كه در سال‌هاي گذشته به پيكره اجتماعي ما وارد آمده باعث شده تا در چنين شرايطي نتوانيم بگوييم يا بخواهيم كه مردم، خود حافظ عدالت اجتماعي باشند و حتي در چنين شرايطي ملزم به رعايت آن. به عنوان مثال در جامعه‌اي كه مشكل اشتغال‌زايي در سيستم اقتصادي آن وجود دارد و بيكاري يكي از بحران‌هاي اجتماعي است، نمي‌توان از شهروندان انتظار داشت كه عدالت اجتماعي را رعايت كنند، حقوق ديگران را زيرپا نگذارند و هركسي به نسبت توان خود در كاري حاضر باشد و براي نگه داشتن آن شغل دست به هركاري نزند. وقتي سيستم و ساختار مشكل دارد، انسان‌ها به يك فردگرايي بسيار بسيار افراطي مي‌رسند و به قول هابل «انسان‌ها گرگ يكديگر مي‌شوند». و در چنين وضعيت اضطراري نمي‌توان از انسان‌ها توقع رفتارهايي معقولانه داشت.
عدالت اجتماعي زماني در يك جامعه و توسط مردمان آن جامعه رعايت مي‌شود كه مردم در اين پيكره اجتماعي حس پيوند اجتماعي داشته باشند و عدالت نسبي طوري برقرار شده باشد كه نسبت‌هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي در حالتي حداقلي رعايت مي‌شود و در اين جامعه رو به حيات، همه اقشار بخواهند كه مفهوم كلي عدالت اجتماعي و توسعه برسد. زماني كه حيات اجتماعي برقرار باشد، ارتباط و احترام متقابل هم ميان اعضاي يك اجتماع برقرار مي‌شود و عدالت اجتماعي تحقق پيدا مي‌كند. اما براي تحقق عدالت اجتماعي نمي‌توان وظيفه را به دوش شهروندان گذاشت و در شرايطي كه نسبت‌ها برقرار نيست، شكاف‌هاي اجتماعي بسيار عميق وجود دارد، تضاد و بيگانگي موج مي‌زند و داد و ستد اجتماعي درست اتفاق نمي‌افتد انتظار رعايت عدالت اجتماعي را از شهروندان داشت.
در واقع اگر به همان مثال اوليه بازگرديم زماني مي‌توانيم از مردم گرفتار در يك بحران مثل زلزله، سيل و... انتظار رعايت عدالت را نسبت به يكديگر داشته باشيم كه ساختار اجتماعي به موقع به كمك بيايد و سيستم‌ها مقابله با بحران، همراه مردم باشد و نسبت مناسبي از پيوند اجتماعي را براي مردم به وجود بياورد و نشان بدهد كه به زودي بحران رفع مي‌شود و هركس مي‌تواند با گذشتن از اين بحران به زندگي عادي خود بازگردد. پيوند اجتماعي و حيات اجتماعي، نيازمندي اصلي رسيدن به عدالت اجتماعي است و اينها گزينه‌هايي است كه بايد در يك ساختار به هم پيوسته و مستحكم تعريف و ساخته شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون