چشم شما روشن
سيد علي ميرفتاح
بين مردم، خبري دست به دست ميشود كه هولناك است. تكهاي از جمله يكي از نمايندگان محترم را بريدهاند و به ضميمه افسوس و دريغ و گاهي ناسزا براي هم ميفرستند. شنيدم كه بعضي شبكههاي خبري هم اين جمله را با آب و تاب نقل كردهاند و روش مانور دادهاند: «چه اشكالي دارد وقتي كه فردي در فقر به سرميبرد و با دريافت 30-20 ميليون زندگياش متحول ميشود، كليهاش را بفروشد.» اين جمله لابد مقدمه و موخرهاي دارد و حتما در كانتكسي مطرح شده كه پذيرفتني به نظر ميرسيده يا نميرسيده اما به نظرم بهتر است نمايندگان مجلس قدري بيشتر فكر كنند و حرفهاي دلشان را همهجا و به همهكس نگويند، ايضا به اين صراحت نگويند. اگر در روابطعمومي مجلس كارهاي بودم روزي چند بار كتبي و شفاهي به نمايندگان تذكر ميدادم كه مراقب دوربينها و ميكروفنها باشند و از گوشيهاي هوشمند و تلگرام و اينستاگرام بترسند و تا آنجا كه ميتوانند جلوي خودشان را بگيرند و الكي و رايگان خود را به سوژههاي خبرنگاران، بلكه سوژههاي كاربران شبكههاي مجازي تبديل نكنند. اين حرفي كه اين نماينده محترم بر زبان رانده حتي از مردم عادي هم پذيرفتني نيست. يعني اگر برادر و خواهرمان هم كه هيچكارهاند، از اين حرفها ميزدند چپچپ نگاهشان ميكرديم. اما به هرحال مردم عادي هرچه بگويند چندان سر و صدا نميكنند. اگر پزشكي، معلمي، نظريهپردازي، فيلسوفي صدايش از جاي گرم دربيايد و چنين جملاتي را بگويد كسي اعتنايي به حرفشان نميكند. كما اينكه ميگويند و نميكنند. چون مسووليتي ندارند كسي هم بازخواستشان نميكند. اگر به فرض، من كه كارهاي نيستم حرفي بزنم، درست يا غلط «من» حرف زدهام و بقيه ميتوانند با من موافقت كنند يا توي دهنم بزنند. من نه كارهاي هستم، نه زورم ميرسد كه قانوني وضع كنم، نه در تصميمات مهم كشور صاحبرايام و نه هيچ چيز ديگر. هر حرفي هم بزنم فقط و فقط متوجه شخص شخيص خودم است و نهايتش اين است كه بابت خزعبلاتم از روزنامه اخراج بشوم و بروم دنبال كارم. اما نماينده مجلس حسابش فرق ميكند. قرار است مثلا او بر كار كشور نظارت كند، يقه دولت و خيلي از نهادهاي ديگر را بگيرد و از آنها سوال كند، اگر لازم ديد كار را به استيضاح بكشاند و... نماينده مجلس در نهادي كار ميكند كه قرار بوده عصاره فضيلتهاي يك كشور باشد. نمايندگان نفوذ كلام دارند، امضا و حرفشان ارزشمند است، بقيه ملت چشمشان به دهن اينهاست. كابينه را اينها بايد راي بدهند و قوانين كشور را اينها بايد تاييد يا رد كنند. كار اينها اين است كه كارشناسانه مو را از ماست بكشند و با تصويب لوايح و طرحهاي مفيد اوضاع كشور را رو به بهبودي ببرند. نمايندگي مجلس را نبايد دست كم گرفت. وكالت حتي از وزارت هم مهمتر است و در سرنوشت كشور ميتواند موثرتر باشد. اتفاقا خيلي از خوبيها و بديهاي كشور را حق اين است كه به پاي مجلس بنويسيم. اينها بودند كه گاهي خوب عمل كردند و به وظايف قانونيشان عمل كردند، گاهي هم به هر دليلي اهمال كردند و فرصت را سوزاندند. گاهي ميشنويم كه مسوولان فعلي بد دورههاي قبلي را ميگويند و از ندانمكاريهاي مسوولان سابق گلايه ميكنند. انصاف نيست كه همه كاسه، كوزهها را سر دولت قبل بشكنيم.گر حكم شود كه ندانمكاريها را بازگو كنيم حق اين است كه ندانمكاريهاي بعضي وكلاي دوره قبل را هم بگوييم. منظورم اين است كه اينها هم مسوولند و بايد مورد مواخذه قرار بگيرند. كمااينكه بعضي وكلاي بزرگوار امروز هم بايد بازخواست شوند و نسبت به قول و فعلشان به مردم جواب بدهند. خوب برادر من، آن بدبختي كه زير خط فقر است و آه در بساط ندارد، از سمت مريخيها كه به اين روز نيفتاده. به دليل اشتباهات و خطاهاي امريكا كه زير خط فقر نايل نيامده. از صدقه سر سياستهاي اقتصادي و فرهنگي و كاري و برنامههاي توسعههاي شماست كه اين بندههاي خدا به اين فاقه گرفتار شدهاند .