قدمي تازه در دنياي ماركز
ماركز معتقد بود روزنامهنگاري يك عقده است؛ عقدهاي كه سالهاي سال او را رها نكرد و حتي وقتي نويسندهاي بزرگ شد، همچنان هيجان نوشتن يك گزارش خوب و وسوسه ديدن نامش در روزنامه، از داستانهاي درخشان و بينظير و تشويقهاي هميشگي براي او مهمتر است. ماركز معتقد بود براي اينكه نويسنده خوبي باشيم بايد بيننده خوبي باشيم و بتوانيم آنچه را كه ميبينيم، به درستي و دقت گزارش دهيم. كاري كه يك روزنامهنگار حرفهاي انجام ميدهد و نويسنده بزرگ كلمبيايي تا نوشتن آخرين داستانهايش تلاش كرد اين ويژگي منحصر به فرد را از دست ندهد. راه و روش ماركز، دقيقا هماني شد كه او را يكي از بزرگترين نويسندگان عصر معاصر كرد. نويسندهاي كه حالا حالاها بايد آثارش را خواند و بررسي كرد تا به زواياي مختلف از كار او رسيد. دانشگاه شيلي براي همين اتفاق برنامهاي تازه دارد؛ دوره ماركزشناسي را به صورت آنلاين برگزار ميكند تا هرآن كسي كه دوست دارد اين نويسنده را بيشتر بشناسد يا علاقهمند واقعي به دنياي ادبيات و داستان است، با اين دوره هيجانانگيز، قدمي تازه به دنياي ماركز بگذارد.