تعهد، اولي بر تخصص
سودابه رادفر
فعال اجتماعي
رحمتالله حافظي يك پزشك بود اما شجاع و متعهد! اصولگرا و اصلاحطلب، چپ و راست مداوم اين روزها از واژه پرطمطراق «تخصصگرايي»، «تخصص شهري» و... سخن ميگويند و البته بر كسي پوشيده نيست كه در هر كاري تخصص واجب است اما تعهد، اولي بر تخصص است. شايد كمتر كسي فكر ميكرد كه يك پزشك، آنهم اصولگرا بتواند شهرداري تهران را كه بازلزله ۱۰ريشتر هم تكان نميخورد، به لرزه درآورد.
كمتر كسي فكر ميكرد كه يك نفر از جماعت پزشكان كه اينروزها با انواع و اقسام تهمتها و به لطايف الحيل آماج تندترين تهمتها قرار ميگيرند و گويي پرنسيب اجتماعيشان عليالدوام حسادت عدهاي را برميانگيزد تا عليهشان موضع بگيرند، بتواند تن متخلفان شهرداري را بلرزاند. اما حافظي اين مهم را رقمزد. اگرچه در اينكه شهردار تهران يك مدير اجرايي قوي بود كه بسياري از بحرانها را هم از سرگذراند، شكي نيست اما كاستيهايش قابل اغماض نبود و حافظي اول با تعهد به راي مردم جلو آمد و در مقابل سوءمديريتها و سوءجريانات ايستاد و پس از آنكه پس پردهايها زحماتش را به باد دادند، با تعهد به تعهد از ثبت نام مجدد در انتخابات شوراي شهر با وجود اصرار تمام گروهها و جناحها امتناع كرد. دكتر حافظي اثبات كرد كه تعهد بر تخصص ارجح است و چه بسيار متخصصين علوم شهري و مديريت و عمران و... در همين شوراي شهر كاري از پيش نبردند وقتي حافظي، حافظ منافع ملت شد.
در ابتداي انقلاب تب اولويت تعهد بر تخصص چنان بالا گرفت كه بسياري از متخصصين كه سالها تجربه اندوخته بودند از كار بركنار و بعضا كارها به دست كساني سپرده شد كه كمترين تخصصي در موضوع نداشتند و اين خود موجب اتلاف منابع و تحميل هزينههاي قابل توجهي به كشور شد.
يكي دو دهه بعد كه كشور به بحران كمبود متخصص برخورد، ادارهكنندگان كشور به اين فكر افتادند كه نميتوان صرفا با تكيه بر تعهد، كشور را اداره كرد و اداره كشور، تخصص ميخواهد. بعد از آن بود كه تب تخصص بالا گرفت. ما ملتي كه عمدتا به افراط و تفريط شهرهايم اينبار در دام تخصص افتاديم و تعهد را فراموش كرديم. اينبار بدون توجه به تعهد، متخصصين را به كار گرفتيم. تجربه تلخي بود. حتي وقتي شهرداري را انتخاب كرديم كه متخصص بود ولي نگاه و تعهدش بيش از آنكه به اداره شهر باشد به ساختمان نهاد رياستجمهوري بود. متخصصي كه نه شهردار خوبي شد و نه رييسجمهور خوبي.
بايد از خطاهامان درس بگيريم. تكيه بر تخصص، بدون توجه به تعهد نتايج خوبي در بر نداشته است. بهخصوص آنكه صرفا گرفتن مدرك در رشتهاي به معناي داشتن تخصص در آن موضوع نيست. امروز به كساني نياز است كه تخصص داشته باشند ولي از آن مهمتر، رنگ و لعاب صندليها گولشان نزند. عافيتطلب نباشند. وقتي پاي منافع ملت به ميان آمد، شهامت نظارت و دادن هزينههاي آن را داشته باشند.