دو انتخابات و چند نكته
زهرا ساعي
نماينده تبريز در مجلس
دوازدهم فروردين را بايد برگ زريني از افتخارات مردم بزرگمنش ايران دانست كه با حضور حماسي خود، يكي از آرمانهاي اصلي انقلابي كه با جان و مال خود، به ثمر رسانده بودند را جامه عمل پوشاندند و نشان دادند كه اراده اصلي و اصل اساسي در نظام نوپاي در حال استقرار، راي و نظر آنان است و تمامي امور در كشور، بايد به نوعي داراي تاييديه مردم باشد تا بتواند استقرار يافته و دوام يابد. به راي گذاشته شدن «جمهوري اسلامي»، براي دستيابي به دو هدف بود كه اهداف مذكور نيز درصدد اثبات يك اصل مبنايي و اساسي بود. هدف اول از چنين اقدامي، تبيين اين موضوع بود كه اساس نظام و نوع ساختار حاكم بر كشور بايد با خواست و تاييد مردم همراه باشد. بدين معني كه حتي برپايي حكومتي كه درصدد پيادهسازي اصول اسلامي نيز است بايد با اراده و خواست مردم، باشد و همين مردم نيز تصميمگير براي سرنوشت آن خواهند بود و هيچ قدرتي ياراي مقابله با اراده عمومي و خواست جمعي مردم را ندارد. دومين هدف از به راي گذاشتن نوع نظام حاكم بر كشور، نمايانسازي اين هدف بود كه هيچ اقدامي در نظام نوپا و جديد مستقر شده، بدون نظر و راي مردم، داراي مشروعيت و وجاهت قانوني نيست و فقط مردم هستند كه تصميمگير و تصميمساز در مورد اوضاع كشور هستند. هنگامي كه نوع ساختار نظام به تشخيص آراي عمومي گذاشته ميشود پس هيچ امري فراتر از اين موضوع نيست و لذا مردم هستند كه در تمام موضوعات كشور داراي حق و صاحب نظر هستند. علاوه بر اين، هنگامي كه تشخيص مردم در چنين امر حياتي و مهمي مورد اعتماد قرار ميگيرد و همگان ميپذيرند كه هرآنچه مردم بگويند مورد تاييد است پس در مابقي مواردي كه انتخاب افراد براي مناصب حكومتي بايد توسط مردم صورت گيرد نيز آنان توانايي تاييد صلاحيت افراد و تشخيص سره از ناسره را دارا هستند و ميتوانند بهترين انتخاب را داشته باشند. هر دو هدف بيان شده در پي اثبات اين اصل اساسي است كه هيچكس نميتواند به جاي مردم تصميم بگيرد و هيچكس نميتواند به خود اجازه دهد كه خود را داناتر از مردم دانسته و ضمن هراس از تصميم مردم، پيشاپيش براي آنان به تشخيص امور بپردازد. تجربه نشان داده است كه مردم در زمانهاي گوناگون، با تكيه بر قوه تشخيص خود، بهترين تصميمها را لحاظ كردهاند و انقلاب را از گزند حوادث، رهايي بخشيدهاند. در ساختار نظام جمهوري اسلامي، تمامي امور مملكت به نظر و راي مردم منوط شده است و آنان هستند كه تصميمگير براي آينده كشور و مملكت خود هستند. از جمله مواردي كه به صورت مشهود، اراده و تصميم مردم را نمايان ميسازد برگزاري انتخابات در سطح كشور است. تجربه برگزاري بيش از 30 انتخابات در 38 سال گذشته و حضور پرشور و حماسي مردم در تمامي آنها، نمايانگر اهميت تشخيص مردم براي نظام و همچنين اهميت نقشآفريني در تصميمات كشور براي مردم است. روي كار آمدن سلايق گوناگون و تصدي مناصب كشور توسط احزاب متفاوت، نمايانگر اهميت تصميم مردم و اهميت جايگاه تشخيص آنان در امور كشور است كه امري بسيار مهم و قابل توجه است. يكي از عرصههاي مهم و سرنوشتسازي كه مردم با حضور حماسي خود، به ايفاي نقش پرداخته و تصميمسازي ميكنند انتخابات شوراي اسلامي شهر و روستا است. اگرچه اجراي قانون شوراها و برگزاري انتخابات شوراي شهر و روستا، داراي تاخر زماني نسبت به ديگر انتخاباتهاي كشور بوده است اما دورههاي برگزار شده، نشان داده است كه تا چه اندازه، حضور و نظر مردم داراي بركات فراوان براي پيشرفت كشور و توسعه فراگير آن با حضور و همت يكايك مردم شهر و روستا بوده است. مرحله ديگري از ايفاي نقش مردمان فهيم ايران اسلامي، در پيش است. مرحلهاي كه دو انتخابات مهم و سرنوشت ساز را در اثناي خود جاي داده است و اين تشخيص مردمان بزرگمنش ايران اسلامي است كه حرف نهايي را خواهد زد و تصميمسازي بالفعل را به منصه ظهور خواهد رساند.