تو خواب عشق ميبيني، من خواب استخوان
اسدالله امرايي
احمد پوري بيست و سوم فروردين ۱۳۳۲در تبريز به دنيا آمد. پس از پايان دوران دبيرستان نخستين داستانهاي خود را در برخي از مجلات ادبي منتشر كرد. كمي بعد تحصيلات خود را در دانشسرا پي گرفت و دو سالي را در روستاهاي اطراف تبريز به تدريس گذراند. پوري سال ۵۶ به اسكاتلند رفت و از اسكاتلند ليسانس گرفت و فوقليسانسش را در دانشگاه نيوكاسل انگلستان گذراند. او در كنار تدريس زبان، فعاليت ادبي را با ترجمه شعرهاي عاشقانه شاعران بزرگ جهان ادامه داد و تا به امروز آثاري از شاعراني چون آنا آخماتوا، پابلو نرودا، فدريكو گارسيا لوركا، ناظم حكمت، نزار قباني و يانيس ريتسوس را با ترجمه او در ايران شناختهايم. رمان «دو قدم اينور خط» نخستين رمان احمد پوري است كه در نشر چشمه منتشر شد. رمان «پشت درخت توت» داستان خانواده سادهاي است كه مردش، سيروس، معلم روستايي نزديك تبريز است، معلمي كه كارش آگاه كردن بچههاي ده است، با آموزش آنها، با تشويقشان به هرگز ترك نكردن عادت كتابخواني، انگار كه صمد بهرنگي ديگري باشد براي بچههاي كلاسش. داستان از جايي شروع ميشود كه نيروهاي امنيتي درصدد دستگيري سيروس هستند و او راهي نميبيند جز آنكه از خانه و كاشانه و شهر و خانوادهاش بگريزد، دور شدني كه بازگشتي برايش معلوم نيست. از اين پس، زنِ خانواده ميماند و دو فرزند پسرش كه هم بايد برايشان مادري كند و هم پدري، هم نترسد و سكوت كند و هم از خود و خواستههايش بگذرد، مبادا خاري به دست بچههايش برود. نگاه مهرورز نويسنده در لابهلاي كلماتش موج ميزند و خواننده با نگاه نويسنده به اين وقايع تلخ نگاه چشم ميدوزد. از احمد پوري در مقام مترجم تاكنون آثاري را خواندهايم چون«هوا را از من بگير، خندههايت را نه» گزينه شعرهاي عاشقانه و «راستي چرا؟» از پابلو نرودا، «تو را دوست دارم چون نان و نمك» گزينه شعرهاي عاشقانه و «دنيا را گشتم بدون تو» ناظم حكمت، «در بندر آبي چشمانت» گزينه شعرهاي عاشقانه نزار قباني،«خاطرهاي در درونم هست» گزينه شعرهاي عاشقانه آنا آندرييونا آخماتووا،«مرغ عشق ميان دندانهاي تو؛ ترانههاي عشق و مرگ» اثر فدريكو گارسيا لوركا، «خلسه بر ويرانهها» اثر نونو ژوديس، «گزيده اشعار شل سيلوراستاين»، «برف سياه» اثر ميخاييل آفاناسيويچ بولگاكوف، «همهچيز راز است» اثر يانيس ريتسوس «دلبند عزيزترينم؛ نامههاي چخوف و الگا كنيپر» نامههاي آنتوان پاولوويچ چخوف و اولگا لئوناردوونا كنيپر و «گورخر در قفس» شعرهاي ميچيدو مادو شاعر ژاپني است كه احمد پوري آنها را به فارسي برگردانده. ناشرش نشر امرود است. كتاب به دو زبان فارسي و انگليسي بار آموزشي هم دارد. براي آنها كه بخواهند ترجمه را مقايسه كنند. احمد پوري فقط از زبان انگليسي ترجمه نميكند و آثار تركي را از زبان تركي ترجمه ميكند: «تو خواب عشق ميبيني، من خواب استخوان» از اورهان ولي:
گربه ولگرد ما نميتوانيم با هم باشيم، راه ما جداست. تو گربه قصابي، من گربه سرگردان كوچهها. تو از ظرف لعابي ميخوري، من از دهان شير. تو خواب عشق ميبيني، من خواب استخوان. اما كار تو هم آسان نيست عزيز. دشوار است. هر روز خدا دم جنباندن! پاسخ گربه قصاب به گربه آواره تو از فقر ميگويي پس كمونيستي. بعد آتش ميزني به ساختمانها. در استانبول. در آنكارا... عجب خري هستي تو!