• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3781 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۴ فروردين

در ضرورت درنگ

شروين وكيلي

در روز‌هاي گذشته انتشار فيلم و عكس تكان‌دهنده و دردناك كودكاني زيبارو و خردسال كه با گاز سارين مورد حمله قرار گرفته بودند و در برابر دوربين جان مي‌دادند، در رسانه‌هاي گوناگون انتشار يافت و موجي از خشم و نفرت را در سطح جهاني بر انگيخت. رسانه‌هايي كه اين فيلم را منتشر كردند به شكلي يكدست و هماهنگ دولت سوريه را به بمباران شيميايي شهر ادلب در منطقه‌ زير اختيار شورشيان متهم كردند و به سرعت اين روايت قطعيتي يافت و در شبكه‌هاي اجتماعي هم پخش شد و با سوار شدن بر موج عواطف و هيجانات طبيعي و ارجمند توده مردم شدت و قطعيتي بيش از پيش پيدا كرد.
درباره آنچه كه رخ داد پرسش‌هاي فراواني مي‌توان مطرح كرد. اينكه چطور روايت دو طرف ماجرا تا اين اندازه نامتقارن انعكاس يافته، جاي توجه دارد. اين حرف‌ها به معناي نادرست بودن اين روايت غالب نيست، كه چه بسا به راستي در اين ميان فرماندهي چندان ابله بوده باشد كه چنين جنايتي را مرتكب شده باشد. اما اين را هم بايد در نظر داشت كه چه بسا شورشياني كه پيش‌تر هم از سلاح شيميايي استفاده كرده و با تبليغاتي وسيع گناهش را به گردن دشمنان‌شان انداخته بودند، يا بازيگران ديگري كه راه اين بازي را ياد گرفته‌اند، باز چنين كرده باشند. حقيقت آن است كه شواهد موجود امروزين ما براي فهم دقيق كيفيت اين جنايت و هويت جانيان كافي نيست و له و عليه هردو طرف درگير مي‌توان گواهاني يافت. آنچه كه نوشته شدن اين يادداشت را ضروري ساخت، دستيابي به داوري‌اي قاطع در اين زمينه نيست، كه گوشزد كردن چند نكته درباره خود فرآيند داوري است. اين نكته را فيلسوفان تاريخ بارها گوشزد كرده‌اند كه مورخان نسبت به بازيگراني كه در ميدانگاه زمان نقش ايفا مي‌كنند، از برتري چشمگيري برخوردارند و آن هم اينكه از فاصله‌اي زماني به موضوع مي‌نگرند.
زمان همچون سرندي رخدادهاي ريز و حاشيه‌اي را فرو مي‌گذارد و برخي از رخدادهاي مهم و برجسته را برمي‌گيرد و از اين روست كه وقتي از چشم‌انداز قرن‌ها بعد به گذشته مي‌نگريم، چاقو خوردن خواجه نظام‌الملك و ناصرالدين شاه و مرگ اولي و بقاي دومي مهم و سرنوشت‌ساز جلوه مي‌كند و همچون نشانه زوال دولت سلجوقي و تثبيت دولت قاجار ارزيابي مي‌شود، و اين رخدادهاي همسان را از هزاران كس ديگر متمايز مي‌سازد كه در اين فاصله از ديگران چاقو خورده‌اند و مرده‌اند يا مانده‌اند. يعني چشم‌انداز تاريخ‌انديشانه اين ارزش را دارد كه رخدادها را بسته به پيامدهاي‌شان در شبكه‌اي از رخدادهاي ماندگار يا ميرا نگاه مي‌كند و برجستگي و اهميت‌شان را با سنجه‌هايي عيني‌تر و عقلاني‌تر محك مي‌زند و به همين خاطر به تصويري دقيق‌تر و درست‌تر از شخصيت‌هاي تاريخي و انگيزه‌هاي‌شان و خطاها يا تدبيرهاي‌شان راهنمايي‌مان مي‌كند. اگر روايت‌هاي همزمان از ترور ناصرالدين‌شاه يا خواجه نظام‌الملك را بخوانيم، در مي‌يابيم كه برخي از جزييات براي مردم آن روزگار اهميت داشته كه در گذر تاريخ اهميت خود را از دست مي‌دهد. يعني مردم در گير و‌دار آنچه كه به تازگي رخ داده و در سردرگمي درباره آنچه كه خواهد شد، جزيياتي را مهم مي‌پندارند و شايعه‌هايي را جدي مي‌گيرند و حدس‌هايي را قطعي فرض مي‌كنند، كه اعتبار ندارد.
به همين ترتيب جبهه‌ها و نيروها و نقش‌آفريناني كه هر يك منافعي ويژه و خواست‌هايي واگرا را دنبال مي‌كنند، در همان لحظات داغ آغازين مي‌كوشند تا روايت خود از رخدادهاي مهم را به كرسي بنشانند. طي سال‌هاي گذشته با مرگ‌هاي دلخراش و مظلومانه فراواني روبه‌رو بوده‌ايم، كه بسياري‌شان با فناوري نوظهور الكترونيكي ثبت شده و با رسانه‌هاي نوظهور عمومي به سرعت مخابره شده‌اند. در تمام اين موارد بلافاصله پس از ثبت رخداد و مخابره شدن‌اش، جنگي براي تفسير و گزارش كردن‌اش آغاز مي‌شود. جنگي كه معنا و محتواي آنچه كه واقع شده را تعيين مي‌كند و در نتيجه آماج خشم و واكنش جمعي مردمان را ساماندهي مي‌كند.
در ابتداي كار كه خبري از اين دست ثبت و پخش مي‌شود، مي‌توان اميدوار بود كه روايتي خام و سرراست از آنچه كه رخ داده را ببينيم. چرا كه حقيقت در اين شرايط ساز و كارهاي دروغ را غافلگير مي‌كند و از مجرايي نو و رسانه‌اي نامنتظره سر بر مي‌كشد و چه بسا كه لحظه مرگ دلخراشي را به نماد مقاومت نسلي تبديل كند. اما ساز و كارهاي رقابت بر سر تعريف حقيقت به سرعت اين راهبردهاي نو و فناوري‌هاي نوظهور را زير چتر خود مي‌گيرد و از اين روست كه گزارش‌ها مدام حرفه‌اي‌تر ثبت مي‌شود و ويراسته‌تر پخش مي‌گردد.
در حدي كه ممكن است دولت‌هايي تا سال‌ها و دهه‌ها پس از يك واقعه همچنان دست‌اندركار توجيه كردار خويش و بازسازي روايتي دلخواه از آن باشند. ممكن هم هست كه در مواردي كل اين روند همچون ابزاري و سلاحي «پيشگيرانه» براي توجيه رفتاري در آينده يا زمينه‌چيني انجام طرحي در زمان حال به كار گرفته شود.
قصد از گوشزد كردن اين نكات تنها آن بود كه ما مردم ايران زمين، تاريخي ديرپا و تجربه‌اي گرانبار از اين تفسيرها و روايت‌ها داريم و تا حدودي در شك كردن به روايت‌هاي توده‌گير و كنكاش در منافع آفرينندگان‌شان هوشياري داريم. ضرورت دارد به هنگام برخورد با اخباري از آن جنس كه در سوريه ديديم، پيش از هرچيز درنگ كنيم و به اين نكته بينديشيم كه از چشم‌انداز مورخي برنشسته بر قله آينده، كدام بخش از اين نكات جعلي و ساختگي و اغراق‌آميز و نامهم خواهد نمود، و كدام يك كليدي و تعيين‌كننده و سرنوشت‌ساز جلوه خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون