نگاهي به اجراهاي رويداد هنري - تجربي «صت»
لوكوموتيوران
رويا ترابي
در سال 1394 نخستين دوره از مجموعه رويدادهاي هنر تجربي در «خانه موزه استاد انتظامي» به مدت چهار شب برگزار شد و دي ماه سال گذشته نيز دوره جديد «رويداد هنري - تجربي صدا و تصوير صت» در سالن «كنش معاصر» با اجراي ۸ هنرمند به مدت يك ماه ادامه داشت. اجراها شامل قطعات الكترونيك تجربي هنرمندان به همراه ويژوال تنظيم شده براي هر قطعه بود كه با استقبال خوبي روبهرو شد. در وهله اول بايد گفت شكلگيري اين رويداد در فضاي امروزي يكي از لزومات بود، چرا كه علاقهمندان و سازندگان موسيقي تجربي رو به رشد هستند و منابع آگاهي و حتي شنيداري در داخل كشور به اندازه كافي در دسترس نيست و اتفاقاتي از قبيل اين رويدادها يا كارگاههاي آموزشي پرفورمنس صدا/ تصوير به سطح آگاهي علاقهمندان كمك چشمگيري ميكند. تا صحبت از آگاهي در ميان است توضيح مختصري در رابطه با پيدايش پرفورمنس صدا/ تصوير، چگونگي اجراها، ريتم و ساير المانهاي اين نوع موسيقي خالي از لطف نيست.
حد فاصل دهههاي ۱۹6۰-۱۹5۰ آهنگسازان به جهان لايتناهي اصوات و امكانات نامحدود براي پديد آوردن آن دست يافتند يعني سينتي سايزر و كامپيوتر. پيش از اين آهنگسازان از امكانات كمتري براي تعيين رنگ صوتي، دايناميك يا زير و بمي صداها، كشش و ديگر المانهاي موسيقايي بهرهمند بودند ولي ابزارهاي الكترونيك امكان مهار صوت را با بالاترين دقت براي آهنگساز به ارمغان آورد. از آن مهمتر ديگر نيازي به نوازنده و حتي نت نويسي نبود! پرفورمنس صدا/ تصوير استقلال كامل را براي آهنگساز به ارمغان آورد و حالا آهنگساز كارگردان و با حفظ سمت، بازيگر موسيقي خودش است.
نكتهاي كه پرفورمنس صدا/ تصوير را تقريبا از انواع موسيقي متمايز ميكند نداشتن چارچوب و قواعد مشخص است. در دهه ۱۹۵۰ كافي بود شما يك ضبط صوت داشتيد تا اگر كمي خلاقيت را هم چاشني كار خود ميكرديد تا پرفورمنس صدا/ تصوير توليد كنيد. البته اين به آن معنا نيست كه ساخت اين موسيقي نياز به مهارت يا دانش موسيقايي ندارد، اما با توجه به در دسترس بودن ابزار كار و آشنايي عمومي با آن، كار توليدكننده حداقل در مراحل اوليه توليد راحت است. از همين رو در يك اجراي پرفورمنس صدا/ تصوير تعجبي ندارد كه صاحب اثر به استفاده از يك لپتاپ بسنده كند. قطعههاي الكترونيك ميتوانند شامل انواع سر و صدا، صداهاي ضبط شده، اجراهاي ضبط شده نوازندگان يا اجراي زنده توليدكننده اثر به همراه نوازنده يا نوازندههاي مختلف باشند. علاوه بر اين همانطور كه قبلا اشاره شد كامپيوتر ابزار اصلي آهنگساز است و رفته رفته با اختراع سينتي سايزر آرزوي برآورده نشدهاي براي آهنگساز الكترونيك برجاي نماند!
در مورد تاريخ اختراع نخستين سينتيسايزر روايتهاي مختلفي وجود دارد. تاريخ ساخت نخستين ساز الكترونيكي جهان را به ماتئوس هيپ ساعت ساز و مخترع آلماني نسبت دادهاند. تاكنون مستندات فيزيكي از ساز الكترومكانيكي اختراعي آقاي هيپ موجود نيست و فقط توضيحات مختصري از عملكرد آن در متون قديمي نگارش شده است و شرح مختصري كه مشخص ميكند با فشردن صفحه كليد الكترومگنتها فعال ميشدند و به دنبال آن يك ژنراتور كوچك برقي توليد صدا ميكرد. بعدها تادئوس كيهيل از اين دينام براي ساخت ارگان الكترونيك استفاده كرد. در سال ۱۸۷۶ ميلادي اليشاگري مهندس الكترونيك امريكايي دستگاه تلگراف موزيكال را اختراع كرد كه با نام تلگراف هارمونيك نيز شناخته ميشد. وي سازنده و مخترع نخستين نسل تلفن نيز است. مكانيزم تلگراف موزيكال بدين صورت بود كه با فشردن هر كليد، نوسانساز سيگنال الكتريكي با فركانس مشخصي توليد ميكرد و با فشردن كليد ديگر، سيگنال ديگري با فركانس متفاوت توليد ميشد. در واقع دستگاه اختراعي وي يك سينتيسايزر پليفونيك يا چندصدايي بود. اليشاگري با استفاده از يك استاپر مكانيكي به تلگراف موزيكال خود موفق به توليد صداي صاف با فشردن هر كليد شد. در سال ۱۹۷۶ او گواهينامه اختراع گرفت و تلگراف موزيكال را ثبت كرد، نخستين سينتيسايزر كه مكانيزمي بسيار نزديك به سينتيسايزرهاي آنالوگ امروزي داشت.
شايد نخستين مسالهاي كه در يك قطعه پرفورمنس صدا/ تصوير توجه مخاطب را به خود جلب كند ريتم موسيقي باشد. چه در سالهاي اوليه پيدايش اين نوع موسيقي كه حاصل كار آهنگسازان صداهاي ضبط شده آشنايي مثل صداي قطار بود و چه در پرفورمنس صدا/ تصوير امروزي. ريتم در سادهترين تعريف، تكرار منظم موسيقي در زمان است. نه فقط موسيقي بلكه در طبيعت و اساس حياتي انسان ريتم نقش مهمي را داراست، از ريتمهاي غير قابل كنترلي مثل طپش منظم قلب گرفته تا راه رفتن كه به سادگي قابل كنترل است. ريتم همان چيزي است كه باعث ميشود مخاطب بتواند با دست زدن يا پا كوبيدن، خود را جزيي از ساخته خالق اثر حس كند. ريتمهاي متداول در موسيقي، به خصوص در موسيقيهايي كه مخاطب عام به آن عادت دارد ريتم 2/4 يا 4/4 تركيبي و 3/4 يا 6/8 تركيبي است. متاسفانه همين تداول باعث تنبل شدن گوش شنونده و در خيلي موارد ريسك نكردن آهنگساز ميشود به طور مثال در آخرين رويداد هنرهاي تجربي صت نيز استفاده مكرر از ريتمهاي 4/4 و 3/4 كمابيش شنيده ميشد. البته اين موضوع با نوآوريهايي هم همراه بود، قرار گرفتن دو ريتم متفاوت روي هم، موسوم به پلي ريتميك، كه البته اين موضوع هم به صورت دقيق انجام نشده بود اما در قسمت پاياني برخي قطعات به واسطه «فِيد اوت» شدن يك ريتم و فيداين شدنش در ريتم بعد موتيفهاي كوچكي از قطعات روي هم قرار ميگرفتند و تا زمان «فيداين» شدن در قطعه بعد اندك زماني شاهد پليريتميك شدن بوديم. نكته جالب توجه در پلي ريتميك شدن برخي قطعات همراهي پد و درام به صورت موازي در اين اتفاق بود كه به گونهاي حس پليفونيك را نيز القا ميكرد با اين حال ضعف يا ريسكناپذيري تغيير ريتم كماكان ملموس بود. مساله ديگر در رابطه با فضاسازي با پدها بود. اين صداهاي كشيده كه به صورت ممتد در لايه زيرين آهنگ شنيده ميشوند با وجود زيبايي شنيداري در اجراهاي طولاني ميتوانند خستهكننده و ملالآور شوند. به خصوص اينكه اجراها تك نفره نبود و هر شب چند فرد مختلف به اجرا ميپرداختند باعث طولانيتر شدن زمان و در نتيجه پتانسيل بيشتر براي يكنواختي ميشد. در جهت متنوع كردن فضا استفاده از نوازنده يك ساز كه همراه با موزيسين الكترونيك به اجراي دو نفره يا دوئت بپردازند يا حتي نمونهبرداري از ملوديهاي مختلف يا به طور كلي كمي ملوديكتر شدن قطعهها ميتوانست ايده جالبي باشد و فضا را از يكنواختي خارج كند.
صرف نظر از موارد مذكور، تمامي اجراها درخور تامل و قابل توجه بودند. همانطور كه پيشتر هم گفته شد پرفورمنس صدا/ تصوير الزاما نيازي به آنسامبل، اركستر يا حتي نوازنده ندارد و فقدان اين المانها اين فكر را به ذهن متبادر ميكند كه اجراي يك نفر با لپتاپ بدون ديدن هيچسازي كسلكننده است، اما تصاوير و ويژوالهاي تعبيه شده براي هر قطعه جلوههاي بصري اجرا را به خوبي پوشش دادهبود، همين موضوعِ فردي بودن معمولِ آهنگساز الكترونيك نه تنها در ايران بلكه در كشورهاي ديگر سبب كم شدن ارتباط مستقيم آهنگساز الكترونيك با مخاطبانش شده، از همين رو در مجموع برپايي هرساله اين رويداد مايه خرسندي بسيار است. اميد است كه اتفاقاتي از اين قبيل را به زودي در سبكهاي ديگر موسيقي نيز شاهد باشيم.