اعتمادآنلاين
پس از كانديداتوري احمدينژاد در انتخابات رياستجمهوري، اكثر ناظران سياسي بر رد صلاحيت او تاكيد كردند. با اين حال، برخي معتقدند احمدينژاد تنها فردي نخواهد بود كه در اين انتخابات رد صلاحيت خواهد شد. در بازار شايعات سياسي، زمزمههايي نيز درباره رد صلاحيت شخصيت هاي ديگر به گوش ميرسد. متن زير گفتوگويي است با صادق زيباكلام درباره انتخابات رياستجمهوري پيچيدهاي كه در راه
است.
به نظر شما، با توجه به اعتراضات اصولگرايان به كانديداتوري احمدينژاد، به ويژه نامهاي كه احمد توكلي در ضرورت رد صلاحيت احمدينژاد نوشت، شوراي نگهبان صلاحيت احمدينژاد را تاييد ميكند؟
در اين زمينه دو ملاحظه وجود دارد. ملاحظه اول به فلسفه سياسي برميگردد و آن اينكه شما هر طور كه دموكراسي و مردمسالاري را تعريف كنيد، اين يك اصل مبنايي در آن است كه يك نفر بتواند نامزد رياستجمهوري شود و مردم بتوانند به او راي بدهند. شما به هر دليلي مانع تحقق اين اصل شويد و يك نهاد به جاي مردم تصميم بگيرد و بگويد آقاي احمدينژاد نميتواند در انتخابات شركت كند ولي صادق زيباكلام ميتواند در انتخابات شركت كند، اين كار مغاير با مردمسالاري است.
منتقدان ميگويند احمدينژاد جرايمي مرتكب شده كه بايد در دادگاه به آنها رسيدگي شود و اگر تبرئه شد، ميتواند نامزد
رياستجمهوري شود.
من فلسفه كلياش را گفتم. اما قانون جمهوري اسلامي ميگويد وزارت اطلاعات و دادگستري و نيروي انتظامي و ثبت احوال بايد درباره صلاحيت افراد براي كانديداتوري در انتخابات اظهارنظر كنند. اگر اين چهار مرجع بگويند شركت آقاي احمدينژاد در انتخابات بلامانع است، ديگر نه آقاي توكلي نه شوراي نگهبان و نه هيچ نهاد ديگري نميتواند مانع از شركت احمدينژاد در انتخابات رياستجمهوري شود.
حالا با توجه به اين اصل و شرايط موجود، فكر ميكنيد احمدينژاد از فيلتر شوراي نگهبان رد ميشود؟
من فكر ميكنم به واسطه مطالبي كه عليه احمدينژاد در قوه قضاييه وجود دارد، كار احمدينژاد براي ورود به انتخابات تا حدي دشوار است. ولي اگر اين چهار مرجع حكم يا سندي عليه احمدينژاد به شوراي نگهبان ارايه نكنند كه ناقض شرايط لازم براي كانديداتوري در انتخابات باشد، شوراي نگهبان نميتواند احمدينژاد را رد صلاحيت كند. اين كار خلاف قانون است.
شما هنوز معتقديد احمدينژاد بين 10 تا 15 ميليون راي دارد؟
بله، به نظر من ثبت نام احمدينژاد در شرايط خاص كنوني، حتي آن 10 تا 15 ميليون راي را هم به مراتب بيشتر كرده است.
ولي بخشي از راي احمدينژاد در سال 88، راي سنتي اصولگرايان بود و الان قاليباف و رييسي از جناح اصولگرا، رقيب احمدينژادند.
بله، اما به نظر من راي سنتي اصولگرايان به قاليباف و رييسي نميرسد. يعني اين احمدينژاد است كه آن راي سنتي را تصاحب ميكند. آن راي در غياب احمدينژاد به قاليباف و رييسي ميرسد ولي اگر احمدينژاد در ميدان رقابت باشد، قاليباف و رييسي بايد با بخش عمده آن راي وداع كنند!
ظاهرا در اين نكته ترديدي نيست كه كانديداتوري احمدينژاد به ضرر اصولگرايان است ولي آيا به ضرر روحاني هم هست؟
در مجموع اگر احمدينژاد رد صلاحيت شود، پيروزي روحاني قطعي است. يعني آقاي روحاني با دست بسته هم قاليباف و رييسي را شكست ميدهد. اما حضور احمدينژاد، با توجه به آن 10 تا 15 ميليون رايي كه كاريزماي احمدينژاد براي او تضمين ميكند، كار روحاني را بسيار دشوار خواهد كرد.
احمدينژاد در مصاحبههاي روزهاي اخيرش، جواب شفافي به اين سوال نداده است كه آيا براي ثبت نام در انتخابات، اخيرا با رهبري گفتوگويي داشته يا نه.
اين هنر احمدينژاد است كه هميشه توپ را در زمين ديگران مياندازد. يعني احمدينژاد كاري كرده است كه مقام معظم رهبري بگويند كه آيا نظرشان درباره شركت احمدينژاد در انتخابات تغيير كرده يا نه. تا جايي كه ما ميدانيم، مقام معظم رهبري نظرشان را عوض نكردهاند. يعني چيزي نگفتهاند كه نشان دهد نظرشان عوض شده است.
شايعاتي هم درباره رد صلاحيت حسن روحاني وجود دارد. به نظرتان ممكن است اين طور شود؟
اين تحليل هم وجود دارد كه ميگويد ثبت نام احمدينژاد براي رد صلاحيت روحاني است. يعني احمدينژاد و بقايي رد صلاحيت شوند كه راه باز شود براي رد صلاحيت حسن روحاني. مثل داستان سال 92 كه آقاي مشايي رد صلاحيت شد و مرحوم هاشميرفسنجاني هم رد صلاحيت شدند.
اين عجيب نيست كه دو رييسجمهور اخير نظام كه يكي از آنها رييسجمهور مستقر هم هست، رد صلاحيت شوند؟
بله، خيلي عجيب است و هزينه زيادي به نظام تحميل ميكند. ولي ممكن است كه مصالح ايجاب كند كه چنين كاري بكنند.
شوراي نگهبان با استناد به چه دليلي ممكن است روحاني را رد صلاحيت كند؟
ممكن است بگويند عملكرد اقتصادي دولت روحاني بالا نبوده، برجام چنانكه بايد و شايد به بار ننشسته و اشتغال بالا نرفته و مملكت در ركود است و...
اين امور منطقا ربطي به شوراي نگهبان دارد؟
مسلما شوراي نگهبان براي رد صلاحيت احتمالي روحاني، هيچ دليل حقوقياي نميتواند اقامه كند و بايد متشبث شود به يك سري عذر و بهانه.
اگر اين اتفاق بيفتد، در اين صورت مشاركت مردم در انتخابات چه وضعي پيدا خواهد كرد؟
اگر روحاني رد صلاحيت شود، اصلاحطلبان بايد سبك و سنگين كنند.
آيا ممكن است صندلي خالي رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، براي آقاي روحاني همچنان خالي مانده باشد؟
ممكن است. يعني به روحاني بگويند شما ردصلاحيت شدي و برو رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام باش. ولي همه ما ميدانيم رياست مجمع تشخيص مصلحت، يك جايگاه تشريفاتي است؛ لذا اين كار اصولي نيست كه روحاني را با دست پس بزنند و با پا
پيش بكشند.
آقاي مصلحي هم كانديداتوري احمدينژاد را تلاش براي خلق فتنهاي و اقدامي در تقابل با نظام ميبينند. شما اين نظر را قبول داريد؟
نه. من اصلا تحليل آقاي مصلحي را قبول ندارم و فكر ميكنم نظر ايشان تحت تاثير اختلافاتي است كه با احمدينژاد داشتند و احمدينژاد هم ايشان را موقتا از كابينه اخراج كرد. از نظر من، عملكرد احمدينژاد در آن هشت سال بسيار منفي بود ولي اگر نصف بهعلاوه يك مردم خواهان رياستجمهوري احمدينژاد باشند، اصولگرايان نبايد سد راه مردمسالاري شوند.
نهايتا فكر ميكنيد چه كسي شانس اول رياستجمهوري است؟
روحاني را شانس اول ميدانم ولي اگر احمدينژاد تاييد صلاحيت شود، فكر ميكنم كار احمدينژاد و روحاني به دور دوم انتخابات كشيده ميشود ولي نهايتا خرد جمعي مردم ايران، موجب پيروزي روحاني بر احمدينژاد خواهد شد.