• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3169 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۱۱ بهمن

«اعتماد» از قرص‌هاي بدنسازي به مثابه آسيبي اجتماعي گزارش مي‌دهد

جيب‌هاي خالي براي پُز ‌عالي

  زهرا بيگدلي/ وقتي صفت قوي به كسي داده مي‌شود، اين صفت به خودي خود نوعي حس برتري، قدرت و اعتماد به نفس براي فردي كه قوي خوانده مي‌شود، همراه مي‌آورد. حالا فكر كنيد صفت قوي«ترين» هم داشته باشد. ديگر كسي كه قوي‌ترين خوانده مي‌شود، اين‌قدر شاد است و خودش را از ديگران بهتر و برتر مي‌داند كه حاضر است هر كاري بكند تا اين صفت را حفظ كند يا آن را به دست آورد. بي‌دليل نيست بسيارند تعداد آنها كه از انواع قرص‌هاي بدنسازي استفاده مي‌كنند، تا قوي‌ترين باشند. قوي‌ترين مرد محله، قوي‌ترين مرد باشگاه و اگر بخت يار شد و كمك كرد، قوي‌ترين مرد ايران. آنها كه مي‌خواهند به لحاظ فيزيكي قوي‌ترين باشند، اغلب هم عجله دارند. صبور نيستند تا زمان زيادي را در باشگاه‌ها بگذرانند و خودشان را بهتر از ديگران بدانند، قوي‌ترين بودن به سبك و سياقي كه چند سال است در ايران رواج پيدا كرده تنها با ورزش، به دست نمي‌آيد؛ پس قرص و گردهاي بدنسازي را به هر قيمتي كه شده، مي‌خرند و مثل آب حيات با آن انس گرفته و مي‌خورند. براي اين افراد بي‌هيچ شوخي، خريدن و خوردن قرص‌هايي كه مي‌تواند ظاهر قوي براي آنها بسازد از نان شب واجب‌تر است. اگر فكر مي‌كنيد عوارض استفاده بيش از حد اين قرص‌ها را نمي‌دانند و به خوردن ‌آنها تن مي‌دهند هم اشتباه مي‌كنيد.
 آنها كه سوداي قوي‌ترين‌شدن در سر دارند، بهتر از هركسي، عوارض استفاده از داروهاي بدنسازي را مي‌دانند اما اين قرص‌ها را مي‌‌خورند. شايد چون اين عوارض را جدي نمي‌گيرند يا شايد... چرا با خودشان صحبت نكنيم تا ببينيم چرا به هر قيمت و هر طور شده قرص‌هاي بدنسازي را مي‌خرند و با دستور و بي‌دستور مربي مي‌خورند؟ اين افراد براي صحبت كردن بيش از آنكه فكر كنيد مشتاق هستند.

وقتي خيلي پولدار نيستي كه ماشين آخرين مدل سوار شوي و با بهترين لباس‌ها بگردي، فقط با داشتن هيكل ورزشكاري احترام پيدا مي‌كني چون هر كس تو را ببيند، تحت‌تاثير هيكلت قرار مي‌گيرد. بعضي وقت‌ها حس مي‌كنم احترامي كه حالا دوست‌ها و خانواده‌ام براي من قايل هستند براي يك استاد دانشگاه هم قايل نيستند
«اين حرف‌ها، هميشه هست اما اين همه آدم دارند قرص‌هاي بدنسازي مصرف مي‌كنند و هيچ اتفاقي هم براي‌شان نيفتاده. گيرم كه چند نفر هم اين وسط بدبياري آورده باشند و به خاطر استفاده از قرص‌هاي ‌بدنسازي اتفاقي براي‌شان افتاده. مي‌شود گفت اين اتفاق براي همه مي‌افتد؟ نه. قرص‌هاي بدنسازي هم مثل هر چيز ديگري مزايا و معايب دارند

جست‌وجوي احترام به هر قيمت

نگاهش مي‌كنم. جواني 25 ساله است. خودش مي‌گويد كمتر از يك سال است باشگاه مي‌رود و ابايي از گفتن اينكه قرص‌هاي بدنسازي آن هم به مقدار زياد مصرف مي‌كند، ندارد. هر چند مخفي‌كاري‌اش فقط مي‌تواند جنبه شوخي و طنز بگيرد. چون تا حدي سينه‌هايش ستبر شده و بازوهايش به قول خودش عضلاني است كه فقط قرص‌هاي بدنسازي مي‌توانسته‌اند در اين مدت كوتاه، چنين بدن به اصطلاح ورزشكاري را به او هديه دهند. جواب سوال‌هايم را رك مي‌دهد. خودش صادقانه مي‌گويد: «ماهي حول و حوش يك ميليون تومان پول براي خريد قرص و گردهاي بدنسازي مي‌دهم. هر كدام از اين قرص‌ها براي سفت شدن و عضله آوردن قسمتي از بدن است. نمي‌شود نصف آنها را خورد و نصف ديگر را نخورد. بايد همه قرص‌ها را درست بخورم تا بدنم روي فرم بيايد و بشوم كسي كه همه به او احترام مي‌گذارند.»
مي‌پرسم فقط با خوردن اين قرص‌هاست كه به او احترام خواهند گذاشت؟ صريح مي‌گويد: «واقعا فكر مي‌كنيد مردم براي كسي كه هيكلش مثل الان من باشد با كسي كه لاغر يا چاق باشد، فرقي قايل نيستند. نمي‌دانم باور مي‌كنيد يا نه، اما وقتي خيلي پولدار نيستي كه ماشين آخرين مدل سوار شوي و با بهترين لباس‌ها بگردي، فقط با داشتن هيكل ورزشكاري احترام پيدا مي‌كني چون هر كس تو را ببيند، تحت‌تاثير هيكلت قرار مي‌گيرد. بعضي وقت‌ها حس مي‌كنم احترامي كه حالا دوست‌ها و خانواده‌ام براي من قايل هستند براي يك استاد دانشگاه هم قايل نيستند. هر كس هر جا كارش گير كند، اول روي من حساب مي‌كند. همه مي‌دانند من مي‌توانم حق آنها را بگيرم. اين طور مورد قبول ديگران بودن را فقط پول براي آدم مي‌آورد و هيكل ورزشي.»
از لابه‌لاي حرف‌هايش مي‌فهمم وضع مالي چندان خوبي ندارد و تعجب مي‌كنم كه چه طور هر ماه اينقدر پول براي قرص‌هاي بدنسازي مي‌دهد: «تعجبي ندارد كه چه‌طور هر ماه اينقدر پول براي قرص‌هاي بدنسازي مي‌دهم. من كار مي‌كنم و قسمت عمده درآمدم را براي باشگاه و قرص خرج مي‌كنم. هرچه قدر هم كم داشته باشم از خانواده‌ام كمك مي‌گيرم. من، خرج ديگري كه ندارم. با درآمد كارمندي كه دارم نمي‌شود زن و زندگي داشت. درآمدم به قدري است كه پول همين قرص‌ها را بدهم. با خانواده‌ام هم زندگي مي‌كنم و خرج زندگي‌ام با آنهاست. هر ماه هم پولي براي خرج باشگاه مي‌دهم. پولي كه خانواده‌ام براي باشگاه مي‌دهند، آن قدرها نيست و خودشان هم از تقبل اين هزينه راضي هستند، چون پول را براي ورزش و سلامتي من مي‌دهند. مطمئنا هر خانواده‌يي خيلي خوشحال مي‌شود اگر بتواند به پسرش كمك كند تا ورزشكار شود، سالم باشد و دوروبرِ مواد مخدر نرود. خود شما ترجيح مي‌دهيد پسر ورزشكار داشته باشيد يا معتاد؟»
ظاهرا در ذهن اين مرد بيست‌وپنج ساله، همه يا بايد قرص‌هاي بدنسازي بخورند تا مورد احترام باشند، يا پولدار شدن است كه به افراد كمك مي‌كند، سري توي سرها درآورند. اين مرد كه مرتب به ورزشكار بودنش مي‌بالد، مي‌داند در مورد راه دوم بختي ندارد و راه اول را انتخاب كرده. بدون اينكه عوارض جدي استفاده از قرص‌هاي بدنسازي را جدي بگيرد.
همين چند وقت پيش بود كه پسركي 20 ساله به خاطر استفاده از قرص‌هاي بدنسازي، كليه‌هايش را از دست داد. اين قرص‌ها عوارض جدي روي كبد دارند و هورمون‌هاي جنسي را به هم مي‌ريزند و در درازمدت ميل جنسي فرد را به‌شدت كاهش مي‌دهند. فكر مي‌كنم، مردي كه با او حرف مي‌زنم، اين مسائل را نمي‌داند و تند برايش نمونه‌هاي مختلف را تعريف مي‌كنم. اما پوزخند تحويل مي‌گيرم: «اين حرف‌ها، هميشه هست اما اين همه آدم دارند قرص‌هاي بدنسازي مصرف مي‌كنند و هيچ اتفاقي هم براي‌شان نيفتاده. گيرم كه چند نفر هم اين وسط بدبياري آورنده باشند و به خاطر استفاده از قرص‌هاي ‌بدنسازي اتفاقي براي‌شان افتاده. مي‌شود گفت اين اتفاق براي همه مي‌افتد؟ نه. قرص‌هاي بدنسازي هم مثل هر چيز ديگري مزايا و معايب دارند. حتي قرصي كه براي درمان بيماري هم تجويز مي‌شود، عوارض جانبي دارد. هميشه دكترها از اين حرف‌ها مي‌زنند كه خوردن فلان چيز، بهمان عوارض را دارد. اين حرف‌ها را كه نبايد جدي گرفت. من، يك سال است اين قرص‌ها را مصرف مي‌كنم و تا وقتي كه جزو قوي‌ترين مردهاي ايران نشوم هم به خوردن‌شان ادامه مي‌دهم. نصيحت دكترها تمامي ندارد.»
جايي براي گفتن حرف بيشتري نمي‌ماند. اين مرد برايش اهميتي ندارد كه كسي سه سال بعد از استفاده از قرص‌هاي بدنسازي ميل جنسي‌اش را از دست داده و يكي ديگر كليه‌هايش را و نمي‌خواهد اين موضوع را جدي بگيرد.

بي‌دليل همسرم را مي‌زدم

فكر مي‌كنم هم‌صحبت شدن با مردي سي‌ودو ساله كه شركتي مهندسي دارد، ماشين زير پايش و نوع لباس پوشيدن مرتب و كت‌وشلوار گرانش خبر از وضع مالي خوبش مي‌دهد، سخت‌تر از فرد قبلي است. راحت نمي‌شود فهميد كه اين مرد به خاطر كدام سودا، دوسال است قرص‌هاي بدنسازي استفاده مي‌كند. به خصوص كه خودش عوارض استفاده از اين قرص‌ها را مي‌داند و اين عوارض تا حدي هم گريبانش را گرفته.
اما او ساده از دليل‌هايش براي خوردن مدام قرص‌هاي بدنسازي مي‌گويد: «من از نوجواني چاق و بدهيكل بودم. يعني لاغر و خوش‌هيكل بودن هميشه برايم مثل رويا بود. از وقتي يادم مي‌آيد، نصف سال رژيم داشتم و نصف ديگر سال دوباره چاق مي‌شدم. هر چقدر هم مي‌خواستم جلوي شكمم را بگيرم فايده نداشت. هنوز هم ندارد. اصولا آدم پرخوري هستم. خانواده‌ام وضع مالي خوبي دارند و هميشه بهترين خوراكي‌ها توي خانه بود اما من چون خيلي استعداد چاقي دارم، كم مي‌توانستم از اين خوراكي‌ها بخورم. بزرگ هم كه شدم، اوضاع فرقي نكرد.»
مي‌پرسم يعني ورزش كردن و كالري سوزاندن بي‌فايده بوده؟ جواب مي‌دهد: «بي‌فايده كه نبود و نيست اما فكرش را بكنيد، من درآمد بسيار بالايي دارم و مدرك مهندسي از دانشگاه معتبر اين كشور دارم. همسر خوب و هر چه بخواهم دارم اما هيچ‌وقت هيكل خوبي نداشتم. هميشه حس مي‌كردم، مايه خجالت همسرم هستم. خودم از خودم بدم مي‌آمد و مگر چقدر مي‌توانم وقتم را توي باشگاه بگذرانم تا اندازه يك وعده غذا كه خوردم كالري بسوزانم؟ با هيكل چاقي كه هميشه داشتم حس مي‌كردم، مديران شركت‌هاي ديگر كه طرف قرارداد من هستند هم آن طور كه بايد برايم احترام قايل نمي‌شوند. همه اين موضوعات بود تا از چند سال پيش، خوردن قرص‌هاي بدنسازي را شروع كردم. با خوردن اين قرص‌ها، سريع روي فرم آمدم و حالا نه تنها چاق نيستم بلكه هيكلم طوري است كه بسياري به آن حسرت مي‌خورند. البته پولش را مي‌دهم. اين قرص‌ها را مجاني به من نمي‌دهند.
ماهي دو ميليون تومان پول مي‌دهم در عوض، اعتماد به نفسي كه پول و مدرك دانشگاهي و زن و زندگي خوب نتوانست برايم بياورد را اين قرص‌ها در زماني كوتاه برايم آوردند.»
تا اينجاي سرگذشت مرد سي ‌و دو ساله تا حدي جذاب است كه شما هم اگر بقيه آن را ندانيد ممكن است از اين همه خوشبختي‌اش به وجد بياييد؛ اما عجله نكنيد: «خوردن قرص‌هاي بدنسازي تا همين چند وقت پيش خيلي خوب بود اما حدود يك سال پيش، حس كردم سريع و بي‌جا مرتب عصبي مي‌شوم. اول فكر كردم به خاطر سنگين بودن كارم است. به دكترهاي مختلفي مراجعه كردم و در نهايت فهميدم خوردن قرص‌هاي بدنسازي در درازمدت خشونت مي‌آورد، چون از مواد خاصي در ساخت آنها استفاده مي‌شود. نمي‌دانستم چه كار كنم. نه، مي‌توانستم خوردن قرص‌ها را قطع كنم و دوباره همان هيكل چاقم را تحمل كنم و نه مي‌توانستم رفتار درستي با اطرافيان، مخصوصا با زنم داشته باشم. چندين بار خيلي وحشتناك و بي‌دليل زنم را مورد ضرب و شتم قرار دادم. چند وقت بعد از استفاده از قرص‌هاي بدنسازي حس كردم نمي‌توانم با همسرم رابطه داشته باشم. همين موضوع باعث شد، زنم به من شك كند و البته حق هم داشت. به خاطر شك‌هاي دايم زنم و عصبي بودن من در برخورد با او، اينقدر مشكل‌مان جدي شد كه زنم درخواست طلاق كرد. براي مشكل رابطه با زنم هم پيش دكتر رفتيم و فهميدم اين موضوع هم به خاطر استفاده از قرص‌هاي بدنسازي است.
چون قرص‌هاي بدنسازي روي هورمون‌هاي جنسي تاثير مي‌گذارد. حالا، چندوقتي است كه پيش روانپزشك مي‌روم. مي‌دانم دارم با ماهي دوميليون پول دادن تيشه به ريشه زندگي‌ام مي‌زنم، اما نمي‌خواهم باز هم كابوس چاق بودن را داشته باشم. فعلا روانشناس سعي دارد كمكم كند و همسرم را راضي كرده كه از من جدا نشود اما من نمي‌دانم چه كنم. روانشناس به من گفته اين قرص‌ها عوارض جدي‌تري هم دارد. مي‌دانم درست مي‌گويد، اما...»
نگاهش مي‌كنم. به مردي كه خودش مي‌داند دارد زندگي‌اش را نابود مي‌كند و براي حل مشكلي كه قرص‌هاي بدنسازي برايش آورده، پيش روانپزشك مي‌رود. من چه مي‌توانم بگويم؟

 

در جست ‌وجوي احترام و تحسين

حامدمحمدي كنگراني

زيبايي اندام و بدنسازي به خودي خود ورزش است و قابل تحسين؛ اما حداقل دو موردي كه صحبت با آنها را خوانديد و افراد ديگري كه خود شما به احتمال زياد مي‌شناسيد، به خوبي به ما نشان مي‌دهد كه بدنسازي و قوي كردن بدن در ايران تبديل به نوعي آسيب اجتماعي شده. افراد، با درآمدهاي مختلف حاضرند پول كلاني خرج كنند تا از قرص‌هاي بدنسازي استفاده كنند و عوارض آن را هم به جان مي‌خرند. چرا؟
دكتر حامدمحمدي كنگراني، روانپزشك، عضو كميته رسانه و كميته روان‌درماني انجمن روانپزشكان ايران، در اين مورد مي‌گويد: «شخصيت هر فرد را مجموع ويژگي‌هاي او تشكيل مي‌دهد. بعضي از اين ويژگي‌ها ژنتيك است، بعضي را فرد از جامعه، خانواده و نظام آموزش كسب مي‌كند و بعضي ويژگي‌هاي ديگر افراد به خاطر اتفاق‌هاي منحصر به فردي است كه در زندگي هر شخصي رخ مي‌دهد. همه افراد با تمام ويژگي‌هايي كه دارند، خصوصيت وابستگي به پاداش دارند. يعني همه افراد به پاداش و تاييدي كه از محيط مي‌گيرند نياز دارند. به همين دليل، همه افراد حركات نمايشي دارند كه ميزان حركات نمايشي افراد با توجه به خصوصيات شخصيتي كه دارند، متفاوت مي‌شود. در بعضي افراد، ميزان حركات نمايشي بالاست و اين حركات براي آنها، بسيار مهم است و براي بعضي ديگر اين حركات، اهميت كم‌تري دارد. در اين ميان، يكي از حركات نمايشي كه مردها را به سمت خودش مي‌كشاند، داشتن هيكل بزرگ است. اين موضوع در جوامع مختلف وجود دارد و در ايران در چند سال گذشته رواج زيادي پيدا كرده است.»
دكتر محمدي به جنبه‌هاي ديگر شخصيت افراد هم اشاره مي‌كند: «يكي ديگر از خصوصياتي كه در سرشت آدم‌هاست، خصوصيت فرار از خطر است. بعضي افراد، ميزان نياز فرار از خطر بالايي دارند و محافظه‌كارند و بعضي افراد ديگر نياز پايين‌تري دارند و در اصطلاح آدم‌هاي بي‌كله‌يي هستند. اگر فردي وابستگي به پاداش بالايي داشته باشد و ميزان نياز فرار از خطر پاييني هم داشته باشد، حاضر است هر كاري بكند تا جلب‌توجه كند. افرادي كه بي‌محابا از قرص‌هاي بدنسازي استفاده مي‌كنند، جزو اين دسته از افراد هستند.»
او ادامه مي‌دهد: «زيبايي اندام، يك ورزش است اما به لحاظ علمي عضلات بدن هيچ فردي با ورزش كردن صرف، بيش از حد معيني بزرگ نمي‌شود. افرادي كه مي‌خواهند جلب‌توجه بكنند، به بدني كه صرفا با ورزش به دست مي‌آيد اكتفا نمي‌كنند، به همين خاطر قرص‌هاي بدنسازي مي‌خورند. اين افراد چون قدرت ريسك‌پذيري بالايي دارند، به عوارض اين قرص‌ها توجه نمي‌كنند. در حالي كه عوارض اين قرص‌ها جدي است. من، بيمارهايي داشته‌ام كه به خاطر استفاده از قرص‌هاي بدنسازي سينه‌هاي‌شان بيش از حد رشد كرده و مثل زن‌ها شده‌اند. اين افراد دچار افسردگي حاد شده‌اند و ماه‌هاست كه به خاطر خجالتي كه مي‌كشند از خانه بيرون نمي‌آيند يا مريض‌هايي كه به خاطر استفاده از اين قرص‌ها دچار پرخاشگري شديد شده‌اند. با اين حال، باز هم افراد در جامعه ما به سمت خوردن اين قرص‌ها كشيده مي‌شوند.»
اين روانپزشك به روي ديگر سكه افرادي كه قرص‌هاي بدنسازي مي‌خورند هم اشاره مي‌كند: «علاوه بر افرادي كه ريسك‌پذيرند، افرادي كه اعتماد به نفس پاييني هم دارند در جامعه ايران به سمت خوردن داروهاي بدنسازي مي‌روند. از نظر روانشناسي، معمولا فردي كه از كاري مي‌ترسد، همان كار را انجام مي‌دهد تا اعتماد‌به‌نفس پيدا كند، اما آگاه نيست كه اين اعتماد‌به‌نفس كاذب است. در جامعه ايران بسياري از افراد به دنبال اعتماد به نفس كاذب هستند. چون در جامعه ما، افراد ياد نمي‌گيرند كه از طريق رعايت هنجارها، پيشرفت‌هاي علمي و رعايت مسائل اخلاقي به جايي كه مي‌خواهند برسند، بنابراين افراد سراغ داروهاي بدنسازي مي‌روند تا همان‌طور كه بسياري در يك شب با داشتن پارتي، راه صد‌ساله را مي‌روند، آنها هم با استفاده از اين قرص‌ها در مدتي كوتاه احترامي را به دست آورند كه براي داشتن آن بايد سال‌ها تلاش كنند و اعتماد به‌نفس‌شان را به نوعي كاذب ترميم مي‌كنند. اين افراد معمولا از مكانيزم توجيه هم استفاده مي‌كنند و مي‌گويند ان‌شاءالله اتفاقي براي ما نمي‌افتد.»
عضو كميته روان‌درماني انجمن روانپزشكان ايران صحبت‌هاي ديگري هم دارد: «در جامعه ما اين فرهنگ جا افتاده كه اگر افراد به لحاظ اندامي، ريزه باشند، به حقوق‌شان نمي‌رسند. يعني در جامعه ما آنچه كه استفاده از داروهاي بدنسازي را تبديل به آسيب كرده به خصوصيات ژنتيك افراد مربوط نمي‌شود. به‌طور مستقيم با فرهنگ افراد در ارتباط است.
ايراني‌ها از قرص‌هاي بدنسازي استفاده مي‌كنند و چون اين قرص‌ها پرخاشگري مي‌آورند، نمي‌توانند از هيكل بزرگي كه به دست آورده‌اند درست استفاده كنند و به خودي خود تبديل به آدم‌هاي خشن مي‌شوند و چاقوكشي بين اين دسته آدم‌ها زياد مي‌شود. مسابقات قوي‌ترين مردهاي ايران دقيقا به خاطر خشونت‌هاي بسياري كه پشت اين مسابقات بود، جمع شد. جالب‌ترين نكته هم اين است كه بسياري از افراد اين موضوعات را مي‌دانند و باز هم قرص‌هاي بدنسازي مي‌خورند.
فقط براي اينكه اعتماد به نفس داشته باشند و وقتي فرد به اين جا مي‌رسد با يك معتاد، هيچ فرقي ندارد. حاضر مي‌شود از نان شب و بسياري از نيازهاي خانواده‌اش بزند اما اعتماد به نفسي كه قرص‌ها برايش مي‌آورند را از دست ندهد. تنها فرق اين افراد با معتادان اين است كه مواد مخدر اعتماد به نفس را در درازمدت مي‌گيرد و اين قرص‌ها به افراد اعتماد به نفس كاذب مي‌دهد.»

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون