فرصتي براي بدرود باشكوه روني
اندي ميتن
در پيروزي 0-2 يكشنبه در زمين برنلي، وين روني براي پانصد و پنجاه و يكمين بار براي منچستر يونايتد به زمين رفت و براي دويست و پنجاه يكمين بار براي تيمش گل زد. در تاريخِ 139 ساله باشگاه هيچ بازيكني به اندازه روني براي يونايتد گل نزده و فقط پنج بازيكن بيشتر از او براي شياطين سرخ بازي كردهاند، كه هر پنج نفر، بر عكس روني، محصول آكادمي باشگاه بودند.
يكشنبه روز خوبي براي روني و يونايتد بود. منچسترسيتي و ليورپول هر دو در اين روز شكست خوردند و هر دو فصل را بدونِ هيچ جامي به پايان خواهند برد. در حالي كه يونايتد ميتواند با شكست دادن سلتاويگو در نيمه نهايي يوروپا ليگ و بردنِ فينال مقابل يكي از آژاكس يا ليون، سومين جام اين فصل را كسب كند (اگر كاميونيتيشيلد را البته به حساب بياوريم كه به قول خود ژوزه مورينيو يك نصفه جام است).
فهرست مصدومين يونايتد اما خبر بد اين روزها براي تيم مورينيو است. بعد از كريس اسمالينگ و فيل جونز و خوان ماتا، حالا نوبت به ماركوس روخو و زلاتان ابراهيموويچ رسيد. اما حال و هواي كلي تيم در آستانه داربي منچستر، بعد از سه پيروزي پياپي در ليگ و رسيدن به يك نيمه نهايي اروپايي، مثبت است و البته مصدوميت ابراهيموويچ بدين معناست كه روني حالا فرصت بدرودي باشكوه با 13 سال حضورش در تئاتر روياها پيدا كرده و ميتواند نقشي كليدي در يك ماه باقي مانده و حياتي از فصل جاري بازي كند.
بازي يكشنبه مقابل برنلي تنها دومين باري بود كه روني از دسامبر 2016 بدين سو در تركيب اصلي يونايتد در ليگ برتر به زمين ميرفت. مصدوميتهاي روني در اين دوران نقش خودشان در حذف شدن او از برنامههاي اصلي مورينيو را بازي كردهاند، اما گاهي به نظر ميرسيد اعلام اينكه روني مصدوم است و به اين دليل نميتواند حتي روي نيمكت بنشيند، راه سادهتري براي مربياش بود تا پيدا كردن توضيحات ديگري.
با در نظر گرفتن تمام شرايط تقريبا قطعي به نظر ميرسد كه دوران پر افتخار روني در يونايتد تا يك ماه ديگر به پايان برسد. روني 31 ساله است و تا 2019 با باشگاه قرارداد دارد. اما حقوق او خيلي بيش از آن است كه از او به عنوان بازيكني كه جايي در تركيب اصلي ندارد، استفاده كنند. در ضمن روني فوتباليستي است كه دوست دارد بازي كند. وقتي من تابستان گذشته با روني حرف ميزدم به من اطمينان داد كه براي هيچ تيم ديگري در انگليس بازي نخواهد كرد. اما روني اين قول را وقتي داد كه دست بالا را در تعيين آيندهاش داشت، شرايطي كه حالا تغيير كرده است.
روني اين فصل فقط در 10 تا از 32 بازي يونايتد در ليگ در تركيب اصلي قرار گرفته كه پنج حضورش مربوط به همان پنج هفته اول ميشود. روني در تمام اين دوران اما يك بازيكن حرفهاي باقي مانده. او همچنان تاثير و نفوذ زيادي در رختكن دارد و ميتوانست به راحتي جوي منفي عليه مربياش داخل و خارج از محيط باشگاه و در بعد رسانهاي بسازد، كاري كه هرگز انجام نداد. روني حتي ميتوانست تمريناتش را هم ديگر خيلي جدي نگيرد و با دل سرد شدن از رفتار و رويكرد مربياش نسبت به خودش كاملا از فرم خارج شود. اما روني خودش را آماده نگه داشت و درست وقتي تيمش دوباره بهش نياز پيدا كرد، همان كاري را كرد كه هميشه كرده: گل زدن.
روني با گلي كه به برنلي زد به ركورد گلزني در 149 بازي ليگ رسيد، ركوردي هماندازه با اندي كول و فرانك لمپارد. از اين منظر تنها آلن شيرر است كه در تاريخ ليگ برتر بالاتر از روني قرار ميگيرد. اما در اين دروان هيچ بازيكني به اندازه روني در بازيهاي خارج از خانه ليگ گل نزده است.
افت مستعدترين فوتباليست انگليسي نسلِ خودش به اندازهاي بود كه او ديگر اين فصل جايي در تركيبِ اصلي يونايتد، نه از نظر مورينيو، و نه حتي از نظر هوادارانِ يونايتد نداشت. اما با توجه به موج مصدوميتهاي اخير، به خصوص مصدوميت ابراهيموويچ كه فصل را برايش تمام كرد (و شايد حتي فوتبالش را) مورينيو حالا ديگر گزينههاي زيادي در اختيار ندارد، آن هم در مقطع حياتياي كه سرنوشت اين فصل، و البته فصلِ آينده را رقم خواهد زد. يونايتد تا اينجاي فصل 55 بازي را پشت سر گذاشته، در حالي كه اين عدد براي چلسي تنها 40 بوده است. با اينكه نخستين فصلِ يونايتد با مورينيو دقيقا آن چيزي نبود كه هوادارانشان ميخواستند و انتظار داشتند؛ اما به هر سو حالا فرصتي براي يك پايان خوب فرا رسيده است. يونايتد در 25 تا 28 روزِ آينده 8 يا 9 بازي بزرگ خواهد داشت، روندي كه پنجشنبه شب با داربي در استاديوم اتحاد شروع ميشود.
واقعا حيف است كه روني هم مثلِ رايان گيگز يا الساندرو دلپيرو تا نزديك 40 سالگي در تيمش باقي نميماند و لحظات فوقالعاده ديگري را با يونايتد تجربه نميكند. اما به هر سو روني دوراني باشكوه با يونايتد داشته و لايقِ حمايت و تشويق هواداران در اين يك ماه پاياني حضورش در اولدترافورد است، نه تمسخرها و انتقاداتي كه ابتداي فصل از او ميشد. روني در فينال جام اتحاديه در ومبي اصلا به بازي نرفت و نقشي در قهرماني تيمش نداشت، اما حالا فرصت يك بدرود باشكوه از راه رسيده، شايد با قهرماني در فينال يوروپا ليگ.