مايليكهنِ عصباني
علي عالي
درست روزي كه مايليكهن با بدترين لحن به خبرنگار انزلي ميتاخت و از برهاني به عنوان بازيكن «تويِ قبري» ياد ميكرد، مهاجم استقلال در 90 از تفاوت مربيگري دنيزلي و رفتار فوقالعادهاش ميگفت كه چگونه در ياد او مانده. مايليكهن با ملوان هفتههاي قبل ميتوانست، خيالش از صعود راحت باشد اما در بازيهاي بزرگ باخت و در حساسترين روز، مقابل حريف، متوقف شد تا ديگر شانس صعود در دستان خودش نباشد. او بهجاي اينكه قدرت استدلالش را بالا ببرد، قدرت فريادش را بيشتر ميكند. پيشكسوتان پرسپوليس عجيب هستند. مايليكهن در انزلي اينگونه است و در تهران، فنونيزاده و شاهرودي به برانكو ميتازند و پيوس، طرف رضاييان را ميگيرد و استيلي از اعتقادش به زياد ماندن مربي خارجي حرف ميزند. از مايليكهن بودن تا درخشان شدن، كار سختي نيست. اعتراض كردن و فرار از پاسخگويي. افرادي كه نبايد از آنها «انتظاري» داشت اما هميشه آماده حضور هستند. ملوان با هزينه بيش از 6 ميليارد در ليگ دسته اول، بدون يك روز تاخير در پرداختها، نبايد صعود كند؟ چرا ملوان در بازيهاي بزرگ موفق نبود و حساسترين امتيازات را از دست داد؟ اين حجم از عصبانيت و تندي، محصول چيست كه «ما» بايد شاهدش باشيم؟