نقد مساوي تخريبشده
حسن بيادي٭
در جامعه ما فرهنگ نقد و نقدپذيري آسيبي جديدي ديده و اسلوب آن تغيير كرده است. دليل اين امر اين است كه نقد جايگاهي مساوي با تخريب پيدا كرده است. اگر كسي ديگري را مورد نقد قرار دهد طرف مقابل آن را به عنوان تخريب برداشت ميكند. در صورتي كه نقد مترادف وعظ است. تا زماني كه آستانه نقد و نقدپذيري به حد مطلوب نرسد همچنان حاشيهها در مسائل سياسي پايدار خواهند بود. موعظه در اسلام به آينه و آينه به مومن تشبيه شده است؛ «المومن مرآه المومن». رسول خدا گفتند كه مومن آينه مومن است بنابراين تا زماني كه نقد خصوصيات درست خود را نداشته باشد نميتوانيم از فوايد نقد در جامعه بهرهمند شويم. كسي كه نقد ميكند بايد خود عامل به آن عمل باشد. در قرآن آمده است كه نگوييد چيزي را كه خود به آن عمل نميكنيد، چرا كه در نزد خداوند گناه بزرگي شمرده ميشود. اگر هنگام نقد طرف مقابل را از خود ندانيم نقد بسيار نزديك به تخريب و توهين خواهد بود. يكي از شرايط نقد اين است كه خود را به جاي فرد مقابل بگذاريم. نقادي و نقدپذيري در زمان انتخابات رونق مييابد و بيشتر به دشمني تبديل ميشود و دليل آن همان مشكلات فرهنگي ما است. نقادي نوعي امر به معروف و نهي از منكر است. نقد بايد درباره كسي باشد كه زمينه نقد را داشته باشد. برخي نقد را با جايگاه تحليل اشتباه ميگيرند، چرا كه تحليل امري كلي است اما در نقد فردي بايد توجه شود كه تحليل كلي ارايه نميدهيم و اشتباه گرفتن اين دو سبب ميشود تا امور ناهماهنگ و نادرستي را به نقدشونده نسبت دهيم. بايد ميان تحليل كلي و نقد فردي تمايز قائل شويم و اين تمايز را در بيان خود نيز بياوريم. بزرگترين شاخصه نقد جناح سياسي رقيب، منصفانه بودن است. در قرآن هم آمده است كه چيزي را كه براي خود ميپسنديد براي ديگري هم بپسنديد . ٭عضو سابق شوراي شهر تهران