احزاب ما مثل مطبوعات ما
انگلس ميگويد «قانون روبناي حقوقي قدرت حاكم است.» به همين دليل است كه ما يكي از بهترين قوانين مطبوعاتي دنيا را داريم اما در اين زمينه به هيچوجه نميتوانيم ادعا كنيم كه از بهترينها هستيم. در مورد احزاب نيز وضعيت به همين شكل است. من احزاب را نماينده و بازتاب طبقات اجتماعي ميدانم؛ آنجا كه زور اين طبقات اجتماعي به يكديگر ميرسد، قادر ميشوند يك توازن اجتماعي در قعر مناسبات سياسي برقرار كنند كه روبناي آن دموكراسي ميشود. در واقع، نتيجه و تظاهر اين موازنه در قعر مناسبات سياسي- اجتماعي، دموكراسي در روبنا است.