• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3810 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۸ ارديبهشت

زمينه‌هاي مشاركت حداكثري

علي شكوهي

هر شهروند كشورمان در هر انتخابات ميزان وقتي را كه براي راي دادن اختصاص مي‌دهد، بيش از چند دقيقه نيست اما تاثير اين راي بر سرنوشت همه جامعه بسيار زياد است و به همين دليل مي‌ارزد كه هر فردي براي رقم زدن آينده خود و وضعيت جامعه و مردم و كشورش، اين كار را با سنجيدگي انجام دهد و به هر ميزاني كه مي‌تواند، در صحنه سياسي كشور موثر باشد. درباره دموكراسي و جوامع مبتني بر مدل مردم‌سالاري، سه عنصر را بايد مورد توجه قرار داد:
1- آزادي در راي دادن
2- آگاهي نسبت به ماهيت آرايي كه در صندوق ريخته مي‌شود
3- مشاركت در حدي كه معلوم شود غالب مردم در تعيين سرنوشت خود سهيم هستند.
اين سه عنصر را در واقع بايد شروط تحقق دموكراسي حقيقي و واقعي دانست و طبيعي است كه هر كدام از اين سه پديده را نمي‌توان در حد اعلا در همه كشورها شاهد بود. برخي معتقدند اين سه عنصر در دموكراتيك‌ترين كشورهاي دنيا هم در حد مطلوب وجود ندارد و به همين دليل در جوامع مردم‌سالار كنوني ممكن است آزادي در حد مطلوب وجود داشته باشد اما آگاهي در انتخاب در حد مناسبي نيست و چه بسا مشاركت هم به ميزان حداكثري رخ ندهد. بر اين اساس بايد بپذيريم كه ما در عالم نسبيت به سر مي‌بريم و در هر كشوري متناسب با وضعيت نهادهاي سياسي و اجتماعي و عمر دموكراسي و فرهنگ سياسي آن جوامع، مي‌توان از سطحي از مردمسالاري سخن گفت كه با نمونه جاري در كشورهاي ديگر متفاوت است. در ايران هم عمر دموكراسي كوتاه است و هم نهادهاي اجتماعي و سياسي مورد نياز يك نظام مردم‌سالار در ساختار آن شكل نگرفته است و هم فرهنگ سياسي مردم و نخبگان آن، كمتر مشاركتي است و بنابراين نبايد انتظار داشت كه مردم با آگاهي كامل و با مشاركت حداكثري و در كمال آزادي در صحنه سياسي كشور حاضر شوند و دست به انتخاب نمايندگان خود بزنند. در وضع موجود، عوامل متعددي هست كه آزادي مردم را محدود مي‌كند و مانند همه جوامع دموكراتيك چه‌بسا آگاهي‌هاي كاذب جايگزين آگاهي درست شود و با مشاركت بخشي از مردم، نهادهاي اجتماعي و اركان حكومتي شكل بگيرد. اين وضعيت مطلوب ما نيست اما براي رسيدن به وضعيتي بهتر و سازگارتر با مردم‌سالاري، مجبوريم اين مسير را طي كنيم و تجارب كاميابي‌ها و ناكامي‌هاي خود را تلنبار كنيم تا به تدريج نهادهاي مورد نياز دموكراسي از جمله تحزب كارآمد و نهادهاي مدني فراگير شكل گيرد و هر سه عنصر لازم براي دموكراسي درست و حقيقي در حد مطلوبي فراهم شود. مردم ما طي قرون از مشاركت در قدرت محروم بودند يعني هم استبداد و هم استعمار اجازه نداد كه مردم در تعيين سرنوشت خود مداخله كنند. از مقطع وقوع انقلاب و پيدايي جمهوريت در ايران، قدرت به مردم منتقل شد و بنابراين تجربه مردم‌سالاري در ايران عمر كمي دارد. امروز اين امكان وجود دارد كه مردم با هر بار مشاركت در انتخابات، تغييراتي را در وضعيت خود ايجاد كنند. اكنون در كشور ما هم كثرت سياسي وجود دارد و هم نهادهاي مدني و احزاب را در حد اوليه در اختيار داريم و هم در قوانين اساسي و ساختاري نظام به مردم در تعيين سرنوشت خودشان نقش داده شده است و هم حدي از آزادي و آگاهي را در راي دادن تجربه كرده‌ايم و هم بيش از بسياري از كشورها شاهد حضور مردم در عرصه انتخابات هستيم. اين همه يعني ما در كشوري هستيم كه در مجموع در رديف كشورهاي مردم‌سالار و نسبتا دموكراتيك دسته‌بندي مي‌شود ولو آنكه هنوز با آن مدل مطلوب از مردم‌سالاري ديني فاصله داشته باشد. ما مي‌توانيم با اطمينان بگوييم در جمهوري اسلامي استعداد تحقق شكلي از دموكراسي وجود دارد كه با مضمون ديني سازگار است و البته مي‌توان با كارآمد كردن ساختارهاي مردمي در اين ساختار، به عملي شدن مشاركت آزادانه و آگاهانه مردم سرعت و عمق بخشيد و آن را نهادينه كرد.  در اين ساختار، صندوق راي عنصر بسيار مهمي است و تعيين تكليف بسياري از امور به آن واگذار شده است. در واقع حل اختلافات سياسي و فني و كارشناسانه و مديريتي مي‌تواند به نهادهاي قانوني متكي بر راي مردم واگذار شود و اين بهترين روش است تا بدون هدر رفتن نيروهاي اجتماعي و امكانات ملي در تعارضات خشونت‌آميز، تصميمات اساسي اخذ و حل تعارضات احتمالي به اين روند سپرده شود. صندوق راي و فرصت انتخابات بيش از هر زماني به رشد سياسي و آگاهي‌هاي عمومي كمك مي‌كند و مردم را به صحنه تصميم‌گيري مي‌آورد و مشاركت آنان در امر اجتماعي را ميسر مي‌سازد. با توسل به اين مكانيسم، هيجانات اجتماعي و سياسي به سوي رقابت سالم و كم‌هزينه سوق مي‌يابد و جريانات سياسي و اجتماعي را به امكان ايجاد تغييرات مورد نظرشان اميدوار نگه مي‌دارد و همين امر به جاي آنكه ريزش نيروهاي درون حكومت را موجب شود، افراد در حاشيه و بيرون از حكومت را هم به درون نظام سياسي و همكاري با آن سوق مي‌دهد. تجربه انتخابات رياست‌جمهوري كنوني نشان داد كه اگر ظرفيت به رسميت شناختن همه سلايق سياسي در درون نظام ايجاد و رقابت ميان جريان‌هاي سياسي مختلف به درستي مديريت شود، مي‌توان انتظار داشت كه مردم با آزادي و آگاهي بيشتر و مشاركت حداكثري وارد صحنه انتخابات شوند و سهم افراد بي‌تفاوت و تماشاچي كم شود و حتي كساني كه معمولا در انتخابات شركت نمي‌كنند، وارد صحنه انتخابات بشوند. مثلا در اين انتخابات شاهديم كه بسياري از تحريم‌كنندگان دوره‌هاي قبل اكنون وارد ميدان شده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون