مسير اصيل فلسفه
طالبزاده: فوكو بيان ميكند فلسفه بعد از كانت دو سنت يافت، يك سنت از نقادي اول كانت تداوم يافت كه به مرزهاي دانش و تجربه ميپردازد و به رسيدگي به احكام مبادرت ميكندو اين بحثي است كه در فلسفه تحصلي (پوزيتيويسم) و سپس پوزيتيويسم منطقي و بعد فلسفه تحليلي تداوم يافت، اما از نظر هايدگر فلسفه تحليلي مسير اصلي فلسفه نيست. مسير اصلي فلسفه از نظر فوكو آن است كه كانت در رساله «روشنگري چيست؟» بدان پرداخته است و آن انتولوژي زمان حاضر است و او ميخواهد بيان كند رسيدگي به هيچ حكمي از احكام امكان پذير نيست، مگر آنكه ما به نحو مقدم بر آن و انتولوژيك عصر حاضر را درك كنيم. اين مسيري است كه هگل، ماركس، هوسرل، نيچه و خود هايدگر طي كردند.