گفتوگو با مسعود رضاييان، مديرعامل ملوان درباره فصل نقلوانتقالات
فوتبال ايران مثل عربهاست
گروه ورزش| با آغاز فصل نقل و انتقالات فوتبال ايران بحث مبالغ قرارداد بازيكنان هم به مساله جدي فوتبال ايران تبديل شده است. سالها قبل زماني كه عزيزالله محمدي، رياست سازمان ليگ را بر عهده داشت قانوني در سازمان ليگ به تصويب رسيد كه بر اساس آن باشگاهها فقط ميتوانستند تا سقف 350 ميليون تومان با بازيكنان قرارداد ببندند اما همان مقطع اين سقف قرارداد به نوعي به كف قرارداد تبديل شد و در ادامه هم با اعتراض برخي اهالي فوتبال اين قانون برچيده شد اما اين روزها وضعيت مبالغ قرارداد بازيكنان به گونهاي شده كه باشگاهها مجبورند براي جذب برخي بازيكنان، مبالغ نجومي پرداخت كنند.
در همه جاي دنيا فوتباليستها از قشر پردرآمد جامعه محسوب ميشوند. در ليگهاي معتبر اروپايي و همينطور امريكايي بازيكنان فوتبال مبالغ نجومي را براي فوتبال بازي كردن دريافت ميكنند. اينكه بخواهيم هميشه اين جمله را به زبان بياوريم و بگوييم فوتباليستها در همه جاي دنيا مبالغ نجومي ميگيرند، امري است واقعي اما مساله اصلي در فوتبال ايران اين است كه چرا قرارداد بازيكنان هر ساله به صورت چشمگير و نجومي بالا ميرود و شايد برخي بازيكنان به يكباره 50 يا 60 درصد روي قراردادشان برود. البته در فصل نقل و انتقالات با هنرنمايي برخي مدير برنامهها و البته ضعف مديران باشگاهها، برخي بازيكنان بازارگرمي كرده و مبلغ قرارداد واقعي خود را چند برابر ميكنند. نميخواهيم الان به اين مساله بپردازيم اما سوال اساسي اين است چرا بايد بازيكني كه ارزش واقعياش يك ميليارد نيست، چنين مبلغي را دريافت كند؟
براي بررسي بيشتر اين موضوع و مبالغ دريافتي بازيكنان با مسعود رضاييان همكلام شديم تا از زبان مديرعامل سابق فولاد خوزستان و صنعت نفت آبادان اطلاعاتي درباره وضعيت اقتصادي فوتبال ايران كسب كنيم.
فوتبال ايران در شرايط عجيبي قرار دارد كه نه دولتي است و نه توانسته بخش خصوصي باشد. وضعيت اقتصادي و مالي باشگاههاي ايران را چطور ارزيابي ميكنيد؟
در فوتبال مثل همه جاي اقتصاد، بحث عرضه و تقاضا وجود دارد. بحث مبالغ بازيكنان از بازيكنان جهاني الگو گرفته شده است. در خيلي از جاهاي دنيا مبالغ سنگيني را به فوتباليستها پرداخت ميكنند اما در باشگاههاي ما بدون توجه به منابع درآمدي، چنين قراردادهايي با بازيكنان ميبندند. در يك باشگاه، به بازيكنان مبالغ حرفهاي ميدهند اما وقتي به همان باشگاه رجوع ميكنيم ميبينيم درآمد مشخص و منظمي ندارند. باشگاه حرفهاي وقتي قرار است مبالغ سنگين به يك بازيكن بدهد بايد منابع درآمدي خود را هم مشخص كند. به اعتقاد من باشگاههاي ما شايد به نوعي شبيه باشگاههاي حوزه خليج فارس عمل ميكنند و دست و دلباز هستند يعني درآمد مشخص و مناسبي ندارند اما هزينههاي آنچناني ميكنند. واقعيت هم اين است كه خيلي ازمديران باشگاههاي ما زحمت زيادي را براي به دست آوردن پول متحمل نميشوند و به همين خاطر به راحتي اين منابع را هزينه ميكنند. در باشگاههاي عربي هم همين گونه است. آنها براي تامين بودجه باشگاهشان متحمل زحمت نميشوند. البته در باشگاههاي ما قراردادهايي منعقد ميشود كه گاها مديران نميتوانند آنها را بدهند و بعضي وقتها هم از جاهاي مختلف آن را تامين و پرداخت ميكنند. وابستگي باشگاههاي ما به شركتهاي دولتي و نيمهدولتي باعث شده دستشان براي پرداخت هر مبلغي باز باشد. يعني اگر بازيكني بيايد و بگويد يك ميليارد و 600 ميليون ميخواهم به راحتي آن را پرداخت ميكنند. مديران اين قراردادها را ميبندند زيرا ميخواهند ماندگاري خودشان را در باشگاه تضمين كنند. بنابراين وقتي چند باشگاه چنين مبالغ سنگيني ببندند ناخودآگاه قيمت همه بازيكنان بالا ميرود.
البته برخي بازيكنان مدعياند همه مبلغ قراردادشان را نميگيرند و شايد بخش كمي از آن مبلغ به حسابشان واريز شود.
گاها چنين اتفاقي رخ ميدهد يعني وقتي قراردادي منعقد ميشود و مبلغي در آن ذكر ميشود حتما آن مبلغ به حساب بازيكن واريز نميشود چون برخي مديران خودشان را متعهد به پرداخت مبلغ قراردادها نميدانند.
برخي بازيكنان در فصل نقل و انتقالات با هنرمندي مديران برنامههايشان بازارگرمي ميكنند و مبلغ قراردادها بالا ميرود. شما اين مسائل را قبول داريد؟
متاسفانه اينگونه مسائل هم وجود دارد. نبود اتحاديه مديران باشگاهها كه باعث هماهنگي ميان مديران باشگاهها شود در اين زمينه تاثيرگذار است. اگر چنين اتحاديهاي وجود داشته باشد ديگر مديران ما به خاطر كري خواندن و تركاندن بمب مبالغ نجومي به برخي بازيكنان نميدهند. شما خودتان ببينيد مديراني كه مبالغ نجومي به ستارگان ميدهند در بين عوام محبوبتر هستند. آنها بمب ميتركانند و در بين رسانهها جذابتر ميشوند. اگر مديري بازيكنان گرانقيمت را نخرد يك مدير ناموفق در نقل و انتقالات شناخته ميشود. يعني شايد يك مدير يك ستاره را جذب كند اما آن ستاره به درد تيم هم نخورد اما چون بمب تركانده بين هواداران محبوب است. البته همانطور كه گفتم برخي مديران هم بدون توجه به اينكه پولها نجومي را دارند يا خير قرارداد ميبندند و به پرداخت اين پولها فكر نميكنند. البته در نقل و انتقالات گاهي حراجي رخ ميدهد يعني يك بازيكن را چند باشگاه ميخواهند و همين طور به او پيشنهادات بالاتر ميدهند تا نظراتشان را جلب كنند. بازيكن هم كه بدش نميآيد پول بيشتر بگيرد. من به عنوان يك مدير خيلي قبول ندارم كه سقف قرارداد وجود داشته باشد اما ميگويم چند باشگاه ليگ برتري كه مبالغ بيشتري ميدهند ميتوانند با هم قرار بگذارند و يك سقف براي خود مشخص كنند و بالاتر از آن سقف به بازيكني پرداخت نكنند. اگر چنين اتفاقي رخ بدهد مطمئن باشيد ديگر بازيكني نميتواند براي يك باشگاه كلاس بگذارد و مبالغ سنگين بگيرد.
فكر ميكنيد اقتصاد فوتبال ما توان پرداخت مبالغ اينچنيني به بازيكنان را كه اين روزها مطرح ميشود دارد؟
اقتصاد فوتبال ما اين روزها روند صفر را طي ميكند. ما نه حق پخش تلويزيوني دريافت ميكنيم نه ديگر تبليغات دور زمين وجود دارد. فروش پيراهن و البسه باشگاه هم كه آنچنان درآمدي به باشگاه نميرساند. برخي از باشگاهها همچون پرسپوليس و استقلال از سامانه هواداري استفاده ميكنند اما ساير باشگاهها كه چنين درآمدي ندارند. بنابراين در اين شرايط و در اين هياهو به سود فوتبال ايران نيست كه باشگاههاي ما پولهاي ميلياردي و نجومي به بازيكنان بدهند.