امروز روزجهاني مبارزه با كار كودك است
آنها را طرد نكنيم
ليلا ارشد
نايبرييس انجمن حمايت از حقوق كودكان
سالهاي سال كودكان كار را دستگير ميكردند و شهر را براي مدتي خالي از اين كودكان. اما به مرور ثابت شد كه اين جمعآوريها راه مبارزه با پديده «كار كودك» نيست. چون كودكان كار تنها به كودكاني كه ما در خيابانها، چهارراهها و ترافيكهاي شهري ميبينيم، ختم نميشود و جمعيت بسيار زيادي از اين كودكان در زيرزمينها، زيرپلهها و ديگر مناطق پنهان شهرها مشغول به كار هستند تا براي خانوادهاي كه گرفتار بيكاري، بيپولي و هزار و يك معضل مادي و اقتصادي است، كمك خرج باشند. كودكان كار ايراني، اغلب خانوادههايي دارند كه به دليل معضلات مختلف، فرزند خود را براي نانآوري به خارج از خانه ميفرستند و اين كودكان علاوه بر تمام آسيبهاي رواني، جسمي، عاطفي و جنسي كه در سطح شهر و كارگاههاي پنهان گرفتار آن هستند، ممكن است در خانه خود نيز اين گرفتاريها و مشكلات را داشته باشند. به اين ترتيب وقتي در سطح شهر با كودك كار برخورد ميكنيم، با كودكي روبهرو هستيم كه نيازمند حمايت است و رفتار شهروندي ما تاثيرگذار. اين كودكان معمولا از سمت شهروندان طرد ميشود. ممكن است در سالهاي اخير رفتارهاي توهينآميز، تند و عصبي با اين كودكان در سطح شهر كمتر شده باشد، اما «طرد شدن» و «ناديدهگرفتن» همچنان در روابط شهروندي با اين كودكان مشهود است. همين جمله ساده «برو» يا «نميخوام» و... بدون برقراري هيچ نگاه و كلامي، حسي از نايده گرفته شدن را به اين كودكان منتقل ميكند. در چنين شرايطي، شايد بهتر باشد كه رفتار با اين كودكان را آموزش ببينيم؛ بدون اينكه توهين كنيم يا سوالهاي خصوصي بپرسيم، سرصحبت را با اين كودكان بازكنيم. به آنها نگاه كنيم و لبخندي از سر رفاقت و ملاطفت بزنيم و اجازه ندهيم حس «طردشدن» و «ناديده گرفته شدن» سراغ اين كودكان بيايد. اما در كنار وظيفه شهروندي در مقابل كودكان كار، وظيفه اصلي به عهده نهادهاي دولتي و مديران است. سياستگذارها، برنامهريزها و مسوولان بايد برنامهاي براي حمايت از اين قشر و تلاش به حداقل رساندن جمعيت آنها داشته باشند. چون نيازمندي اين كودكان بيش از آن چيزي است كه شهروندان عادي به آن فكر ميكنند. اين كودكان بايد در فضاي شهري، محيطي براي درنگ و آرامش داشته باشند. پناهگاههايي در شهر كه در زمستانها كاسهاي سوپ به دست آنها بدهد و در تابستانهاي داغ، نوشيدني خنك. جايي كه اين بچهها بدانند در ساعت كاري روزانه ميتوانند به آن مراجعه كنند و براي لحظههايي آرامش و استراحت داشته باشند و بدانند متخصصان و همراهاني آنجا منتظر آنها هستند. سازمانهاي دولتي براي رسيدن به چنين امكاناتي بايد با انجياوها و نهادهاي حمايتي كمك كنند. حمايت دولت و سازمانهاي دولتي از فعالان مدني در اين زمينه باعث ميشود تا اين كودكان احساس امنيت كنند و براي مشكلات مختلف خود جايي براي پناه داشته باشند. در انتها اميدوارم كه با حمايت دولت و مجلس شوراي اسلامي، قانون حمايت از كودكان كار در صحن علني مجلس بررسي شود و قوانين حمايتي از اين كودكان به قوانين كنوانسيون حقوق كودك نزديكتر شود و پديده كار كودكان در ايران، با چالشها و معضلات كمتري روبهرو باشد.