خلوت كتابخانه
ديبا داودي
آخرين بار كه به كتابخانه مراجعه كرديد چه زماني بود؟ اگر تاريخي كه به خاطر ميآوريم به بيش از ۳ سال گذشته بازگردد، براساس معيارهاي سنجش سواد و ميانگين مطالعه در روسيه اواخر قرن بيستم، ما كم سواد هستيم. بيگمان اينجا روسيه نيست و اكنون با معادلات زماني قرن بيستم نيز فاصله مشخصي دارد اما انسان هنوز انسان است و نيازش به آگاهي و خيالپروري كماكان پررنگ. نشريه گاردين در مقالهاي راهكارهاي مختلف براي جذب دوباره مخاطب به كتابخانه را بر ميشمارد اما نكتهاي كه حقيقتا قابل تامل به نظر ميرسد طرح اين پرسش است كه آيا ضرورتي به ادامه حيات كتابخانهها به شكل سنتياش است؟ براي مثال اگر پرسرعتترين اينترنت و بهترين مخزن كتاب و دوست داشتنيترين رويدادهاي فرهنگي-هنري را هم در كتابخانهها فراهم آوريم احتمال ندارد مخاطب پرمشغله امروز انگيزهاي براي وقت گذراني در كتابخانه نداشته باشد؟ براساس آمار مندرج در سايت رسمي وزارت فرهنگ، هنر و ورزش انگلستان در سالهاي ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، از ١٨٠ميليون بازديد روزانه از سايتهاي داخلي كشور، ۴۸ ميليون بازديد مربوط به سايتهاي كتابخانهها بوده است كه رقم بسيار قابل توجهي است اما در عين حال در همان دو سال حضور مخاطبان در كتابخانهها با كاهش ۳۰درصدي روبهرو بوده است؛ اين يعني گرايش مشخص به سمت دنياي ديجيتال و ابزارآلات هوشمند؛ اتفاقي كه زمينهساز تغييرات بنيادين در كتابخانههاي بزرگ انگلستان شد. همان زمان مارگارت هاج، از اعضاي حزب كارگر پارلمان انگلستان در يك سخنراني پيرامون وضعيت فرهنگ و هنر كشور اين نكته را تذكر داد كه اگر شكل و شمايل فعاليت كتابخانهها با شدت و سرعت تغييرات جامعه، اينترنت و دانشگاهها همسو نشود بايد فاتحه پيشرفت كشور را خواند و فوريت ايجاد تحولاتي اساسي را در دستور كار قرار داد. اتفاقي كه به نظر بايد به شكل درست براي ايران نيز با فوريتي بيش از پيش در دستور كار قرار گيرد تا كتابخانهها صرفا قرائتخانهاي براي دانشآموزان پشت كنكور نباشد.