ورزشكار سالاري در ورزش

1- نظر قطعي خودم را به زودي اعلام مي‌كنم اما پيشنهادي دارم؛ اگر اين روش خوب است و با توجه به صورتجلسه شوراي فني كه گفته شده كيانوش رستمي خاص است و با تمام احترامي كه براي ورزشكاران و باقي نفرات قايلم چرا ساير قهرمانان اين حق را نداشته باشند تا به اين شكل كار كنند و مربي اختصاصي داشته باشند؟ من اين را تنها يك توجيه مي‌دانم و از شوراي فني مي‌خواهم در تصميم خود تجديدنظر كرده يا به ساير قهرمانان كه اين حق را دارند نيز چنين حقي داده شود و با آنها هم به همين شكل برخورد شود.
2- از ابتدا گفته بودند كه با ورزشكارسالاري مقابله خواهد شد و در مديريت وزنه‌برداري اين موضوع جايي ندارد و محل ايراد است اما اكنون گويا ورزشكارسالاري جزو محاسن ورزش شده است و اينكه ورزشكار خودش تصميم بگيرد، عملي است كه جزو حسن‌ها به حساب مي‌آيد. كاش حداقل حرمت و جايگاه كادرفني حفظ مي‌شد و اينگونه گزينه ورزشكارسالاري تبديل به يك
حسن نمي‌شد.
3- در صورتجلسه‌اي كه تصميم شوراي فني در آن به من ابلاغ شده تعداد نفراتي كه حق راي دارند 8 نفر اما تعداد آراي ثبت شده 7 است و اين براي من عجيب بود. گزينه اول راي‌گيري اين بود كه رستمي خودش به دليل خاص بودن براي خودش مربي انتخاب و جدا از تيم و نفرات تمرين كند و گزينه دوم هم اين بود كه وي مانند تمام نفرات و وزنه‌برداران اردويي كه در كل جهان ترتيب داده مي‌شود زيرنظر كادرفني و در بدنه تيم ملي كار كند تا انسجام تيم ملي حفظ شود. جالب است كه در اين راي‌گيري 8 نفر راي دادند كه از اين تعداد 4 نفر به گزينه اول و 4 نفر به گزينه دوم راي دادند اما در كمال تعجب براي گزينه دوم تنها 3 نفر ثبت شده است البته گزينه سومي هم براي راي‌گيري وجود داشت كه در صورتجلسه عنوان نشده است. در خصوص ماندن يا نماندن در روزهاي آينده نظرم را اعلام مي‌كنم اما اكنون مهم حفظ شأن و جايگاه كادرفني است.