ادامه از صفحه اول
نظام بانكى پاشنه آشيل اقتصاد ايران
سوم، مشكل نظام بانكى يك مشكل اقتصادى است، ولى راهحل آن الزاما اقتصادى نيست. وجود طيف گسترده بازار غير متشكل و غير رسمي پولى، قوه مجريه و بانك مركزى را براى حل آن ناتوان كرده است. اين مشكل هم مشكل قوه مجريه است و هم مشكل حكومت است. بنابراين راهحل آن را بايد در فراتر از بانك مركزى جستوجو كرد. و اين تفاهم براى رسيدن به يك راهحل معقول قبل از تشديد اين بحران يك ضرورت است. چهارم، استفاده از نيروهاى كارشناسى قدرتمندى كه در خارج از كشور وجود دارد و استفاده از تجارب كشورهاى جهان كه در فايل بسيارى از موسسات مشاورهاى در اين زمينه وجود دارد، ميتواند توان تخصصى رفع اين مانع را تسهيل كند. تكيه بر نيروهاى خودى ممكن است جدا از مشكل روششناسى، بهدليل داشتن تورش تحليلى و منفعت سياسى چندان كارساز نباشد. در اينگونه مواقع موسسات و افراد مجرب در اين زمينه ميتوانند كار ساز باشند. در نهايت مىتوان تاكيد كرد ضرورت برخورد با اين مشكل ضرورت عاجل دارد، هر چند كه همين الان هم دير شده است.
كيارستمي، قماربازي كه زندگي خود را باخت
دكتر پايدار يكي از پزشكان كيارستمي نيز از سيزدهم فروردين ماه سال 95 گفت. همان شبي كه كيارستمي بعد از عمل جراحي وضعيت خوبي نداشت و همان عمل هم سرآغاز تمام اتفاقات ناگوار بود: «وزير بهداشت سيزده فروردين شب به من زنگ زد و گفت عباس كيارستمي جراحي شده است و وضعيت خوبي ندارد. من بر سر بالين ايشان رفتم. فشار خون پايين بود و حتي كليه هم كار نميكرد. در نهايت كميتهاي با حضور بهترين اساتيد و دكترهاي حاذق تشكيل شد و روند درمان زيرنظر اين كميته قرار گرفت و ۳۳ جلسه در طول درمان تشكيل شد. وضعيت به جايي رسيد كه آقاي كيارستمي از بيمارستان مرخص شد و به منزل رفت.» بعد از مرخص شدن هم وزير بهداشت، دكتر مير و تيم پزشكي به وضعيت كيارستمي در خانه رسيدگي ميكردند. به گفته دكتر پايدار حال او در منزل خوب بود تا زماني كه بر اثر تب شديد به بيمارستان منتقل شد: «در اين زمان ما متوجه يك عفونت شديم. عفونت ايشان بدون عمل جراحي در بيمارستان آراد تخليه شد و بار ديگر ايشان به منزل منتقل شد.» همين شد كه كيارستمي تصميم گرفت براي ادامه درمان به فرانسه برود. تصميمي كه با مخالفت تيم پزشكي همراه شد اما عفونت بعد از عمل جراحي، اعتماد او و خانوادهاش را به ادامه درمان در ايران تحتالشعاع قرار داده بود. در بخش ديگري از اين مراسم، دكتر ايرج حريرچي، قائممقام وزير و معاون كل وزارت بهداشت، با يادآوري آنچه سبب مراجعه كيارستمي به پزشك شده است، اين موضوع را يكبار ديگر مقابل دوستداران او مرور كرد. او در صحبتهاي خود به اين مساله اشاره كرد كه كيارستمي بايد پيش از عمل جراحي مورد حمايت پزشكي قرار ميگرفت. اتفاقي كه نيفتاد و بدن او تحمل جراحي پليپ روده را نداشت: «بعد از عمل جراحي، ايشان در ۱۷ اسفند تا ۲۰ اسفند افت فشار خون و هموگلوبين داشته است. براي جلوگيري از خونريزي داخلي عمل دوم هم ميشود و من نميتوانم بيش از اين نظر بدهم. » اين ترديد حريرچي در بيان حقيقت، واكنش وزير بهداشت را در پي داشت: «شما پزشك و جراح حاذقي هستيد پس نظر تخصصي خود را اعلام كنيد!» همين واكنش سبب شد قائم مقام وزير صحبتهاي خود را با صراحت بيشتري ادامه دهد. او تاكيد كرد عمل دوم با تاخير انجام شده است و اين از جمله مسائل اثبات شده در پرونده قصور پزشكي است: «بعد التهاب كيسه صفرا بدون سنگ به وجود ميآيد كه ناشي از طولاني شدن مدت بستري بود. پس عمل جراحي كيسه صفرا انجام ميشود كه بعد از اين عمل تيم پزشكي بسيار حاذق بالاي سر عباس كيارستمي حاضر شد و وضع ايشان هم بهتر شد تا اينكه ايشان به فرانسه رفت.»غيبت رييس سازمان نظام پزشكي و پزشكي قانوني؛ در اين جلسه سبب شد اين مراسم بدون نتيجه باقي بماند. با اين همه وزير بهداشت قول برگزاري جلسه ديگري را براي روشنتر شدن موضوع داد. در پايان نيز كتاب «مرگ و ديگر هيچ» از نوشتههاي عباس كيارستمي در نخستين سالمرگ او رونمايي شد.