از پورسينا تا باغ پريشان
حيات پورسينا
بدون شك بوعلي سينا بزرگترين و نامآورترين فيلسوف جهان اسلام است كه همچنين نماد انديشه و علم در تمدن اسلامي است، حكيمي با ابعاد و سويههاي گوناگون كه با وجود اهميت و شهرت جهانياش، متاسفانه در ايران ارجش چنان كه بايد و شايد شناخته نشده و نه تنها تاكنون يك چاپ انتقادي از مجموعه آثارش منتشر نشده بلكه آثار زيادي هم درباره زندگي و انديشههايش
موجود نيست.
از اين حيث بايد كتاب ارزشمند افق زندگي و انديشههاي ابن سينا نوشته پژوهشگر و محقق برجسته ايراني الاصل سهيل محسن افنان را ارج نهاد. افنان با آگاهي عميق و گستردهاي كه از فلسفه اسلامي و خاستگاههاي يوناني و ايراني آن داشته در اين كتاب جنبههاي گوناگون زندگي ابنسينا را كاويده است.
كتاب كه در اصل پايان نامه دكتراي افنان در دانشگاه كمبريج بوده و نخستينبار در سال 1958 منتشر شده، نشانگر آشنايي ژرف نويسنده با زبانهاي يوناني، عربي، لاتين، انگليسي و فرانسه است و در 9 فصل و يك نتيجهگيري، نخست به زمينههاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي حيات ابن سينا در قرن دهم ميپردازد، سپس زندگي و آثار او را معرفي ميكند و در ادامه مسائل منطق، مسائل الهيات، مسائل روانشناسي، مسائل دين، پزشكي و علوم طبيعي و نسبت ابن سينا با مشرق و مغرب را وا ميكاود.
افنان در نتيجهگيري درباره ابنسينا مينويسد: «او در يك دامنه گسترده با قدرت انديشه و گونهاي يكتايي در ادراك كه در ميان فلاسفه نظير نداشت، كاملترين نظام فلسفي در جهان اسلامي را بنيان نهاد. او تنها كسي بود كه فلسفه و پزشكي را با چنان تمايز مشخصي با يكديگر تركيب كرد و بنايي عقلايي را پي ريخت كه قرنها پس از او چيزي برتر از آن نداشته است».
تفسير متن
نصر حامد ابوزيد، متفكر و روشنفكر سرشناس عرب براي ايرانيان نامي ناشناخته نيست و آثار فراواني از او به فارسي ترجمه شده است.
به تازگي نيز محسن آرمين مجموعه چهار مقاله از او را كه آخرين عصر او محسوب ميشود، ترجمه كرده و به همت نشر ني منتشر شده است.
محور اين مقالات اگرچه در دورههاي مختلف حيات پربار ابوزيد نوشته شدهاند، به مساله بازسازي گفتمان ديني ارتباط دارند.
مقوله بازسازي و نوسازي در ميان ما ايرانيان بيشتر طنيني اقتصادي و صنعتي يافته است، در حالي كه اساس و بنياد نوسازي و تجديد را بايد در امر فرهنگي بازجست. نوسازي نيازي هميشگي است. در فقدان آن زندگي از پويايي باز ميماند و طراوت و تازگي خود را از دست ميدهد. ضرورت نوسازي به خصوص در اعصاري كه دشواري بر زندگي بشر سايه انداخته بيش از پيش احساس ميشود.
محور مقالات كتاب حاضر نيز همين مقوله بازسازي به خصوص در گفتمان ديني است. مقاله نخست ضرورت نوسازي گفتمان ديني نام دارد و به توجيه تاريخي و معرفتي اين موضوع ميپردازد. در مقاله دوم ضمن بررسي نسبت دين و به طور مشخص اسلام با هنر به نقد رويكرد گفتمان رسمي در اين زمينه ميپردازد و از ضرورت دگرگوني در اين نگرش بحث ميكند.
مقاله سوم به بررسي دشواره تاويل قرآن اختصاص دارد. ابوزيد در اين مقاله ضمن مرور تاريخچه تاويل و سير تحول آن تلاشها و ابتكارات دوره معاصر در اين موضوع را از محمد عبده به اين سو به نحوي موشكافانه
بررسي ميكند.
نهايتا مقاله چهارم با عنوان رويكردي نو به قرآن، گذار از متن به گفتار حاوي طرحي نو و متفاوت در مسير نوسازي گفتمان ديني است. مقالات ابوزيد در اين كتاب به دليل اهميتشان را بايد از جنبههاي مختلف و متفاوت مورد نقد و ارزيابي قرار داد.
هويت ايراني در شعر عصر قاجار
عصر قاجار بزنگاهي مهم در تاريخ ايران است كه در آن مواجهه چندسويه و عميق ايران با غرب در عرصههاي سياست، فرهنگ و اقتصاد رخ داد و اين رويارويي تاثير انكارناپذير در ذهن و ضمير ايرانيان گذاشت. اثري كه قبل و ژرفتر از هر چيزي بايد رد پاي آن را در شعر و ادبيات بازجست، عرصهاي كه ضمير حساس و تاثيرپذير شاعران به مثابه پيامآوران قوم را باز مينماياند. كتاب باغ پريشان نوشته مهدي ميركيايي، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي كه به تازگي به همت نشر علم منتشر شده، به همين موضوع اختصاص دارد. اين پژوهشگر در اين كتاب به بررسي هويت ايراني در شعر عصر قاجار پرداخته و به اين منظور سه دوره تاريخي را از يكديگر جدا كرده است. دوره نخست، سالهاي حكومت آقامحمدخان، فتحعليشاه، محمدشاه و سالهاي نخستين عصر ناصري را دربرميگيرد كه در فصل نخست كتاب به آن پرداخته شده است. در اين دوره نخبگان درك روشني از موقعيت جغرافيايي ايران، تمايز فرهنگي آن و عمق تاريخي آن داشتهاند، اگرچه تفاوتهايي را بايد براي سالهاي آغازين و پاياني اين دوره در نظر داشت. جنگهاي ايران و روس به خصوص در اين دوره به شكلگيري و تقويت هويت ايراني انجاميده است.
دوره دوم كه از نيمه عصر ناصري آغاز ميشود و موضوع فصل دوم كتاب است، حايز دو ويژگي است نخست آنكه آگاهيهاي تازه پيرامون تاريخ گذشته ايران به دست آمده كه نمونه برجسته آن هخامنشيان هستند. ديگر آنكه در اين دوره حلقه روشنفكران در حال شكلگيري است، روشنفكراني كه مضاميني چون غيرت آب و خاك و تعصب ميهني را كوك ميكنند. در نهايت فصل سوم كتاب به دوره سوم يعني از سالهاي پاياني عصر مظفري تا آخرين سالهاي حكومت قاجاري را در بر ميگيرد كه بسيار پيشروتر از شاعران دوره دوم بر مشروطه خواهي و مضامين آن تاكيد ميكنند.