به بهانه گمانهزنيها براي معرفي وزير ارشاد دولت دوازدهم
چه انتظاری میتوانیم داشته باشیم؟
حافظ موسوي
شاعر و نويسنده
در بین وزارتخانههای جمهوری اسلامی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارای موقعیتی ویژه است. این وزارتخانه از یک سو باید در چارچوب قوانین موجود پاسخگوی جامعهی فرهنگی، ادبی و هنری کشور باشد و از سوی دیگر باید پاسخگوی نهادها و جریانهایی باشد که به حق و حقوقی که همین قوانین با همهی کم وکاستیهایش برای اهالی فرهنگ و ادب و هنرمندان کشور در نظر گرفته است اعتقاد ندارند. مادام که وزارت ارشاد درگیر این دوگانگی باشد، کار کردن در این وزارتخانه برای هر وزیری دشوار خواهد بود. دولت دوازدهم اگر بخواهد به این تناقض و دوگانگی پایان دهد، باید صراحتا اعلام کند که به هیچ وجه برای جلب رضایت این یا آن شخص یا نهاد قدرتمند ، بخشی از حقوق قانونی اهالی فرهنگ را زیر پا نخواهد گذاشت. بدیهی است که بلاتکلیفی وزارت ارشاد در اجرای تمام و کمال قانون و تن دادن یا تن ندادن به فشارهای سایر مراکز قدرت، جامعه ی هنری کشور را هم دچار سردرگمی و بلاتکلیفی خواهد کرد.
در چنین شرایطی تولیدکنندگان محصولات فرهنگی نمیدانند مجوزی که برای تولید و عرضهی محصولاتشان از وزارت ارشاد دریافت کردهاند واقعا آنقدر اعتبار دارد که بتوانند با خیال راحت و بدون نگرانی از اقدامات گروههای فشار، به کار خود بپردازند. در سالهای گذشته شاهد موارد متعددی از لغو پروانهی نشر، لغو مجوز چاپ کتاب، لغو مجوز نمایش، ممانعت از برگزاری کنسرت و ... بدون هیچگونه توجیه قانونی بودهایم. حداقل انتظار جامعهی فرهنگی از وزارت ارشاد این است که حرمت مجوزهایی را که خودش صادر کرده است، داشته باشد. در وزارت ارشاد دورهی قبل وقتی پروانهی نشر انتشارات آهنگ دیگر را پس از ده سال فعالیت از ما گرفتند و باطل کردند، مسئولین وقت وزارت ارشاد با آن که از اتفاقی که رخ داده بود اظهار ناخشنودی میکردند، با این حال حاضر نشدند دوکلمه بنویسند و اعلام کنند که چرا جلوی فعالیت ما را گرفتهاند. اگر قرار باشد وزارت ارشاد دولت دوازدهم کماکان همین رویه را دنبال کند، اهالی فرهنگ چه انتظاری میتوانند از وزیر ارشاد داشته باشند؟ اما اگر قرار است که دولت دوازدهم تسلیم فشار گروههایی که در دو، سه انتخابات اخیر، مردم صراحتا به آنها نه گفتند، نشود و آن طور که آقای روحانی اخیرا گفته است، قرار است وزیرانی انتخاب شوند که «خواسته و نظر اکثریت مردم را به طور کامل باور و قبول داشته باشند»، آن وقت میتوان از وزیر ارشاد انتظار داشت که به جامعهی فرهنگی، ادبی و هنری ایران اطمینان بدهد که از حقوق آنها در چارچوب قانون اساسی کشور، بیتزلزل و مماشات دفاع خواهد کرد. آن وقت میتوان از وزیر ارشاد انتظار داشت که به استقلال جامعهی فرهنگی ایران احترام بگذارد. حق تشکل و تجمع آنها را به رسمیت بشناسد؛ و مهمتر از همه، در جهت حذف سایهی سانسور از بالای سر هنر و ادبیات گام بردارد.