سرآغاز همهچيز
انقلاب اكتبر به روايت راسل
انقلاب اكتبر در 1917 يا به تعبير دقيقتر انقلاب بولشويكي روسيه يكي از نقاط عطف تاريخ و از وقايع بسيار اثرگذار قرن بيستم است كه به رهبري لنين و در بسط انديشه كمونيستي، سراسر جهان را در طول اين سده متاثر ساخت. پس از اين انقلاب بيم و هراس در كنار اميد و شوق وسيعي ميان مردم در غرب و ساير نقاط جهان شكل گرفت.
برتراند راسل، فيلسوف و انديشمند تاثيرگذار بريتانيايي بر اين باور بود كه نميتوان در خانه نشست و تحليلهاي احزاب سوسياليست را درباره اين واقعه خواند و به صحت يا خطاي ادعا و عملكرد بلشويكها پرداخت. او طي سفري كوتاه در كنار اعضاي حزب كارگر بريتانيا عازم روسيه شد. او مشاهدات خود را در كتاب كوچكي با عنوان « بلشويسم از تئور تا عمل» نگاشت كه توسط اميرسلطانزاده ترجمه شده و نشر علم آن را منتشر كرده است.
مخاطب اين كتاب به وضوح ميتواند درك خوبي از شرايط جغرافيايي و تاريخي روسيه به دست آورد. راسل سعي كرد مانند يك رماننويس، سفرنامه خود را نقل كند.
سفري پرماجرا كه ابعاد ديگري از روسيه بلشويكي را نيز روشن ميكند. طي اين سفر راسل چند مصاحبه داشت. او در مصاحبهاي با لنين، سعي كرد محتواي اصلي تفكر وي را دريابد. بيطرفانه و دور از شيفتگي يا تنفر، شخصيت او را تحليل كرد. همچنين ديدار كوتاهي با تروتسكي و ساير اعضاي بلندپايه حزب كمونيست داشت.
مناظره ناتمام
بحث از رابطه علم و دين تا زماني كه اين دو گستره در گفت و شنود از يكديگر هستند، تداوم خواهد يافت. وايتهد، فيلسوف معاصر ميگويد وقتي تامل ميكنيم كه دين و علم چه ارج و اهميتي براي بشر دارند، گزاف نيست اگر بگوييم سير آينده تاريخ بستگي به معامله اين نسل با مناسبات و روابط فيمابين آن دو دارد. هانس كونگ، كشيش، متاله و نويسنده كاتوليك سوييسي يكي از چهرههاي برجستهاي است كه به اين گفت و شنود وارد شده و در كتاب «سرآغاز همهچيز» كه با عنوان اصلي «علم و دين» به اين بحث ميپردازد. او كه خود روزي مشاور پاپ بود، در اعتراض به آموزه خطاناپذيري پاپ از كار بركنار شد و نهتنها از كليسا بلكه از تدريس در دانشگاه توبينگن هم منع شد. بعد دست به كارهاي بزرگي زد: تاسيس بنياد جهاني اخلاق در آلمان و انتشار بيانيه اخلاق جهاني و برگزاري كنفرانسهاي جهاني متعدد در جهت صلح و گفتوگو ميان اديان. كتابهاي مهمي هم نوشت. از جمله «درباب مسيحي بودن»، «مسووليت جهاني» و كتاب حاضر يعني «آغاز همهچيز». او در اين كتاب به مساله جدال ميان علم و دين پرداخته است و به بياني روزآمد، مفصل، دقيق و خوشخوان به اين مبحث ميپردازد. در اين كتاب هم در جريان آخرين تحولات علمي روز قرار ميگيريم و هم پاسخي درخور براي پرسشهاي تئولوژيك مييابيم. خواننده از خلال مطالعه كتاب به دقت و امانتداري و نيز انصاف و عدم جانبداري كونگ پي خواهد برد و از وسعت دانش و فراواني محفوظات و اعتدالگرايي او شگفتزده خواهد شد.