• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3883 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۸ مرداد

روزگار غريب و هولناك ما!

جواد طوسي منتقد سينمايي و حقوقدان

حاشيه‌هاي يازدهمين جشن انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران در شب جمعه‌اي كه پشت سر گذاشتيم، نشان از اين واقعيت تلخ دارد كه ما در يك جامعه نامتعادل، بيمار، بي‌رحم و پرسوءتفاهم به سر مي‌بريم. زماني اقتدا به قديمي‌ها به عنوان الگوهاي اخلاقي و معرفتي قابل پذيرش و لازم‌الرعايه بود، ولي حالا به جايي رسيده‌ايم كه گويا ديگر به هيچ‌كس (از هر نسل و گروه و طبقه‌اي) حرجي نيست. بازيگر محترم و مو سفيدكرده‌اي با بيش از 50 سال سابقه فعاليت سينمايي كه همواره خود را خاك پاي مردم مي‌داند و بوسه بر خاك صحنه مي‌زند، يك‌باره در اقدام غيرمترقبه و حالتي برآشفته و عصباني به بازيگر محبوب هم‌نسل خودش مي‌تازد و گذشته هنري‌اش را زير سوال مي‌برد و از او به عنوان تمپكچي دربار ياد مي‌كند! انگار نه انگار كه اين دو با هم در «گاو» داريوش مهرجويي، «كمال الملك» و مجموعه تلويزيوني «هزاردستان» زنده‌ياد علي حاتمي همبازي بودند. ريشه‌هاي اين كينه و عداوت هرچه مي‌خواهد باشد، آيا اينجا و از اين تريبون و در اين سن و سال و با اين پشتوانه فني فرهنگي- هنري، مي‌بايد چشمم را ببندم و همكارم را به گند بكشم و با او مثل يك دشمن خوني رفتار كنم؟ مگر هنرمند اصيل، مي‌تواند حسود و كينه‌توز و هتاك باشد؟
نسل قديم و تاريخ‌ساز ما را چه شده كه بازيگراني از نسل جوان اين زمانه همچون نويد محمدزاده و حامد بهداد ‌بايد به آنها درس اخلاق و صبوري و حرمت نهادن به همكار و هم‌صنف خود بدهند؟ واقعا جاها عوض شده است؟ چرا تا اين حد آستانه تحمل ما پايين آمده و احساس بر منطق و عقلانيت پيشي گرفته و قادر به مهار عصبيت آني خود نيستيم و به جاي مهرورزي، تخم كينه و نفاق مي‌پاشيم؟
از آن‌سو، كارگردان عزيز و مطرحي بدون آگاهي از ضوابط و متر و معيار يك راي‌گيري در جامعه منتقدان سينمايي، انگ دولتي بودن بر آنها مي‌زند. آيا تعلق جوايز بهترين فيلم و كارگرداني و بازيگر نقش اول زن و فيلمنامه و موسيقي و ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول مرد به فيلم «رگ خواب» حميد نعمت‌الله و بهترين بازيگر نقش اول مرد به حامد بهداد براي بازي در فيلم «سد معبر» محسن قرايي و ديده شدن فيلم «ويلايي‌ها» كه كاملا در نقطه مقابل جوايز جشنواره فيلم فجر سال گذشته بوده، ‌نشان از دولتي بودن جوايز انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي دارد؟ اگر مشكل خانم تهمينه ميلاني با فيلم «ماجراي نيم‌روز» است، خود بنده نگاه انتقادي‌ام را نسبت به تحريف تاريخي در اين فيلم در مطلبي در مجله فيلم بيان كرده‌ام. اما واقعيت را هم بپذيريم كه همين فيلم با همه نكات مثبت و منفي‌اش، به ويژه، در ميان نسل‌هاي جديد اين دوران هواخواهان پر و پا قرص دارد؟ ما با هر نگاه و سليقه و جهان‌بيني كه نمي‌توانيم نظرمان را به ديگران تحميل كنيم. اين تضادها و نگرش‌هاي كاملا متفاوت و در تقابل با يكديگر، مي‌تواند واقعيت عيني اين زمانه باشد. پس به جاي گارد گرفتن و ناديده گرفتن آن بهتر است در مقام يك هنرمند، روشنفكر، ‌اهل سينما و... به كالبدشكافي دقيق و جامعه‌شناسانه آن بپردازم و در يك رابطه علت و معلولي، به قناعت وجدان برسم.
و نكته عجيب و سوال‌برانگيز ديگر، كف زدن بينندگان و شنوندگان اينگونه مجالس براي هر دو طرف قضيه (اعم از سخنران معترض و پرخاشگر و سخنران تذكردهنده و منصف) است! واقعا اين روزگار ما در پيشگاه تاريخ، چه تصويري از خود به جا خواهد گذاشت؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون