پرواز هماي هم به جمع كنسرت-تئاتريها پيوست
در جستوجوي اپراي از دست رفته
بابك احمدي
كنسرت-تئاتر و فيلم-تئاتر اين روزها در فضاي هنري رونق گرفته است؛ تركيبي كه تا همين چندسال قبل هم چندان براي مخاطبان هنر آشنا نبود. اسفند 92 محمد رحمانيان، نمايشنامهنويس و كارگردان شناخته شده تئاتر بليت يكي از پروژههاي خود يعني «در روزهاي آخر اسفند» را مشخصا با همين عنوان در سامانه شناخته شده فروش بليت كنسرت و موسيقي بارگذاري كرد. گرچه پيشتر در شهريور همان سال با اجرايي كه عنوان موسيقي-نمايش را برايش برگزيد «ترانههاي قديمي» را در سالن اكو روي صحنه برد. چيزي شبيه به نخستين تمرين براي اجراي گستردهتر اين شيوه كه مرداد 93 با اجراي «ترانههاي محلي» در سالن اصلي تئاترشهر به صحنه آمد. رحمانيان حالا در تالار وحدت يك فيلم-تئاتر به نمايش گذاشته و به فيلمنامه بهرام بيضايي – آينههاي روبهرو- جان بخشيد است. هنرمندان جوانتر اين روزها تجربههاي تقريبا مشابهي را به نمايش گذاشتهاند كه از جمله ميتوان به پروژه «سي» كه با مشاركت جمعي از هنرمندان موسيقي و تئاتر -همايون شجريان، سهراب پورناظري، مهدي پاكدل، سحر دولتشاهي، امير جديدي، نغمه ثميني (نويسنده) و اصغر دشتي (كارگردان) – اجرا شد، اشاره كرد. همايون شجريان در نشست رسانهاي اين پروژه به صراحت عنوان كرد: «در اين پروژه كه تلفيقي از موسيقي و اجراي نمايش است، بازيگران در نقشهاي زال، رستم، اسفنديار، سهراب و رودابه ظاهر ميشوند.» تركيبي كه ظاهر امر نشان ميدهد به دلايل روشن مانند جدايي بين بخش آهنگسازي، نويسنده متن و كارگردان بخش نمايش مشابه تجربههاي قبل، يعني آثار محمد رحمانيان كه هنگام نوشتن به اجرا و موسيقي متن نيز فكر ميكرد از يكدستي و هارموني قابل اتكا برخوردار نشد. گرچه به هر صورت هريك از اين پروژهها به نوعي تلاش هنرمندان در جهت پر كردن جاي خالي «اپرا» در صحنههايي مانند تالار وحدت، كاخ سعدآباد يا هر محلي به نظر ميرسد كه امكان اجراي چنين آثاري در آن وجود دارد. روز گذشته نشست رسانهاي اپراي «عشق و عقل و آدمي» با حضور هنرمندي ديگر از عرصه موسيقي -پرواز هماي- و نمايش -امير دژاكام- برگزار شد. پرواز هماي در اين نشست تمامي اجراهاي قبل از «عشق و عقل و آدمي» را «شبه اپرا» توصيف كرد و مدعي شد «براي نخستين بار يك اپراي واقعي در ايران روي صحنه ميرود زيرا از نظر من خيلي از اجراهايي كه با عنوان اپرا روي صحنه رفتهاند «شبه اپرا» بودهاند و بسياري از آنها با قواعد اپرا همخواني نداشتهاند. اپرا قواعدي براي نوشتن و روي صحنه رفتن دارد كه ما در اين پروژه سعي كرديم به اين تكنيك نزديك شويم.» او با رد مشكلاتي كه بعضا به نظر ميرسد بر سر راه خلق و اجراي اپرا در ايران وجود دارد، گفت: «معتقدم اجراي اپرا در ايران مشكل خاصي ندارد فقط ما درحوزه خوانندگي زن در چارچوب قوانيني قرار داريم كه بر اساس آن دنبال راهكارهايي هستيم كه اين چارچوبها رعايت شود وگرنه فكر نميكنم مشكل خاصي در حوزه اجراي اپرا داشته باشد. » در ادامه پارهاي از مواضع مانند «اجراي يك اپراي واقعي براي نخستين بار در ايران» اصلاح شد. «بسياري از هنرمندان در ايران تلاش زيادي براي معرفي اپرا انجام دادند كه جا دارد از استاد بهروز غريبپور قدرداني ويژه داشته باشم. اينكه من گفتم نخستين اپرا منظورم «نخستين اپراي ايراني» است كه همه دستاندركاران و محتوايش بر اساس مولفههاي ساختار ايراني است.» اين خواننده و آهنگساز در بخشي از نشست تاكيد كرد به حضور چهرهها براي جذب مخاطب اعتقاد ندارد ولي به حمايت از پروژه «سي» پرداخت و بيان كرد: «به اعتقاد من پروژه «سي» فراتر از ايران است ولي پروژه ما كاملا متفاوت است و ابزار و معناي خاص خود را دارد. اينجا مخاطب چيز تازهتري از موسيقي را دريافت خواهد كرد.»