اهميت ارتباطات در مدل كسبوكار
جلال سميعي
مشاور روابط عمومي و برندينگ
۱- بيشتر كسبوكارهاي جديد، يا آنهايي كه پس از طي يك سابقه و روش قديمي، ميخواهند پوست بيندازند و مجموعهاي جديد باشند، طبيعتا به يك مدل كسبوكار
(Business Model) نيازمند هستند؛ وقتي از مدل كسبوكار حرف ميزنيم، از همه روشهايي كه يك بقالي باسابقه به كار ميگيرد تا چطور پول برق يخچال را روي آبميوه پاكتي بكشد، منظور ما است، تا همان استراتژيهاي كلان و عجيبي كه شركتهاي بزرگ و مشهور دارند و يك چيزهايياش هم مفهوم نيست! اما همه مدلهاي درآمدي و طراحيهاي كسبوكار، يك جزء انكارناپذير دارند كه به روشهاي ارتباطي آنان مربوط است.
۲- بخشي از هر مدل كسبوكار، حداقل در دو سطح بايد به ارتباط و هويتش توجه كند؛ اول، كانالهاي ارتباطي چه از نظر كانال يا مسير پخش و ارايه خدمت يا كالا و چه از نظر رسانهاي و هويت برند و سازمان؛ دوم، مشتريان كه لزوما با مخاطبان همسان نيستند. اين گزاره گاهي آنقدر فراموش ميشود كه گرفتاريها را از سطح روابطعمومي به كل سازمان سرايت ميدهد.
۳- منظور ما از كانالهاي توزيع و ارايه، مسيرهايي هستند كه مشتري شما از آن راهها خدمت يا محصول شما را دريافت ميكند؛ نكته بديهي اما معمولا فراموششده ديگر، يكسان نبودن اين كانالها با كانالهاي ارتباطي و رسانهاي برند با مخاطبان است. هر راه ارتباطي ممكن است مخاطباني را در مسير ارايه پيام يا محصول و خدمت داشته باشد، اما هر مخاطبي لزوما مشتري شما نيست؛ سختي سياستگذاري محتوا و روابطعمومي در يك كسبوكار دقيقا همين جاست.
۴- شما در تبليغات، نشستهاي خبري، همايشها، نمايشگاهها و روي خودروها و مراكز فروش و داخل شركتها يا خانهها، ممكن است پيامهايي ارسال كنيد كه حتي خودتان دقت چنداني به آنها نداشته باشيد؛ چهرههاي شاخص سازمان و برند، سايت و شبكههاي اجتماعي، بستهبنديها و... همه و همه رسانهها و پيامهاي شما براي مخاطباني هستند كه ممكن است بسيار گستردهتر از مشتريان شما باشند؛ ناشناختهتر هم.
۵- خبر ناگوار اين است كه حتي شايعات و عجايبي كه درباره شما ممكن است در اذهان مردم باشد، رسانههاي شما هستند. اين بحث را با توجه به تاثير و اهميت ارتباطات در مدل كسبوكار، در هفتههاي بعد ادامه خواهيم داد.
بخش يكم