• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3901 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۹ شهريور

كاش معاون اولي احمدي‌نژاد را پذيرفته بودم

مطرح شدن نام آقاي رييسي زودهنگام نبود؟ بهتر نبود اصولگرايان يك دوره ديگر صبر مي‌كردند و بعد ايشان را مطرح مي‌كردند؟

[مكث مي‌كند] خب آقاي رييسي بايد در اين دوره خود را به مردم مي‌شناساند و در اين انتخابات حداقل شناسانده شد. در آمارها هم هست كه نزديك به 25 درصد مردم هنوز آقاي رييسي را نمي‌شناسند درحالي كه او مي‌توانست حداقل در بين توده محروم جامعه راي خوبي كسب كند.

يعني شبيه احمدي‌نژاد؟

آقاي احمدي‌نژاد را مردم نمي‌شناختند و ايشان شناسانده شدند. ايشان آمد در شهرداري تهران و اين مساله به شناسانده شدنش خيلي كمك كرد.

احمدي‌نژاد كشف شما بود؟

[مي‌خندد] نمي‌دانم، ديگر آن را شما بايد بگوييد.

مي‌گويند احمدي‌نژاد را مهدي چمران به عرصه سياست وارد كرد!

عرصه سياست خير، ولي در شهرداري چرا. البته او از ابتداي اينكه شهردار تهران شد، به دنبال رياست‌ جمهوري بود.

شما موافق بوديد يا مخالف؟

من در ابتدا مخالف بودم و به‌شدت هم او را نهي مي‌كردم چون فكر نمي‌كردم بتواند راي بياورد اما وقتي زمان كمي پيش رفت و سفرهاي بيشتري را با او همراه شدم و روند رو به رشدش را ديدم، احساس كردم موفق مي‌شود به همين دليل حمايتش كردم. يادم هست يك‌بار به مشهد رفتم. وقتي از هواپيما پياده شدم، در تاكسي از راننده پرسيدم براي انتخابات به چه كسي مي‌خواهي راي بدهي، گفتم همان كه شهردار تهران است، گفتم اسمش چيست؟ گفت نمي‌دانم، همان كه شهردار تهران است ديگر.

الان از اينكه از احمدي‌نژاد حمايت كرديد، پشيمان نيستيد؟

براي دور اول رياست‌جمهوري‌اش نه، پشيمان نيستم. چون دوره اول رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد را يكي از بهترين دوره‌هاي رياست‌جمهوري كشور مي‌دانم. اگر همه آمارها را منصفانه بررسي كنيم، مي‌بينيم كارهايي كه انجام داد و اميدي كه در دل مردم ايجاد شد واقعا زياد بود. حتي در كشورهايي خاورميانه و آفريقاي شمالي و امريكاي جنوبي هم اميد زيادي ايجاد شد. آن موقع من خودم در مكه به چشم ديدم كه پادشاه و شاهزاده‌هاي سعودي آمدند، طواف كنند. شرطه‌ها راه مردم را بسته بودند تا اينها بروند طواف كنند، ملك عبدالله، پادشاه وقت عربستان هم جلوي همه حركت مي‌كرد. مردم خيلي به آنها توجهي نمي‌كردند ولي وقتي احمدي‌نژاد را ديدند نمي‌دانيد كه اين مسلمان‌ها براي او چه كار مي‌كردند. به گونه‌اي كه پادشاه عربستان ديد فضا اين‌گونه است، آمد دست احمدي‌نژاد را گرفت و با هم حركت كردند تا بگويد مردم مشتاق او هم هستند. ملك عبدالله حتي وقتي مي‌خواست از پله‌هاي كعبه بالا برود، دست احمدي‌نژاد را گرفت و خودش او را بالا برد، با اينكه رييس‌جمهورهاي بسياري ديگر از كشورها هم آنجا بودند. آقاي ثمره‌هاشمي، آقاي محسني‌اژه‌اي و اينها هم تيم ايراني همراه آقاي احمدي‌نژاد بودند. حتي آقاي محسني‌اژه‌اي از شدت فشارجمعيت كه همه‌شان هم رييس‌جمهور بودند، عمامه‌اش افتاد.

دور دوم رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد چطور؟

ببينيد من درباره دور دوم از كار خودم پشيمان نيستم كه چرا حمايت كردم، بلكه از كار او پشيمانم كه چرا اين كارها را كرد.

با ايشان صحبت مي‌كرديد كه اين‌طور باش يا آن‌طور نباش؟

بله، صحبت زياد مي‌كردم. من تا قبل از آنكه خودم را كنار بكشم، با احمدي‌نژاد دعوا زياد كردم.

چرا پيشنهاد معاون اولي را در دولت نهم رد كرديد؟

چون براي رسيدن به پست و مقام نرفته بودم برايش تبليغ كنم.

شايد اگر شما اين پيشنهاد را قبول كرده بوديد، چهارسال بعد معاون اولي به مشايي نمي‌رسيد و آن حلقه نزديك احمدي‌نژاد و ماجراهاي بعدش پيش نمي‌آمد.

الان كه فكر مي‌كنم و صحبت‌هاي عده‌اي را مي‌شنوم، مي‌گويم كاش قبول مي‌كردم. احمدي‌نژاد نسبت به من حالت ديگري داشت كه با بقيه نداشت و شايد اگر قبول مي‌كردم به قول شما خيلي ماجراها پيش نمي‌آمد. من حتي تا روزهاي آخر هم هر وقت مشكلي پيش مي‌آمد بدون اينكه هماهنگي‌اي از قبل انجام شده باشد، همين‌طوري مستقيم به اتاق آقاي احمدي‌نژاد مي‌رفتم. در صورتي كه هيچ كس ديگري چنين اجازه‌اي نداشت. زماني هم كه در شهرداري تهران بود، كارها را با يك تلفن به او مي‌گفتم. همين آقاي محسن هاشمي، مدير مترو بود و آقاي احمدي‌نژاد ايشان را از آنجا برداشت. من تلفني به احمدي‌نژاد گفتم ايشان را سرجايش برگردان چون ضرر مي‌كني. آقاي احمدي‌نژاد مي‌خواست آقاي محرابيان كه بعد هم وزير صنايعش شد بگذارد كه من مخالفت كردم چون ايشان با مترو آشنا نبود. گفتم محسن هاشمي در مترو تخصص پيدا كرده است، محرابيان را بگذار يك‌سال كنار دست او باشد تا كار را ياد بگيرد و بعد اگر خواستي تغيير بده.

چرا به آقاي قاليباف اين توصيه را نكرديد؟

چون قاليباف كسي را آورد كه كار را مي‌دانست و هم مصالحي را به من نشان داد كه ديدم بايد عوض كرد. شهرداري كمبود پول داشت و به همين دليل مجبور شد مدير مترو را تغيير دهد.

چون الان در ساختمان شوراي عالي استان‌ها مهمان شما هستيم، بد نيست اين سوال را هم مطرح كنيم؛ آيا سياست عمومي دولت در حال حاضر به سمت محدود كردن شوراها نيست؟

به عقيده من سياست عمومي دولت نيست ولي بدنه دولت به خاطر مقاومتي كه در مقابل شوراها دارند و امپراتوري‌اي كه مي‌خواهند داشته باشند، دوست دارند تا مي‌توانند از شوراها بزنند. مثلا مديركل‌هاي وزارت كشور ناراحت هستند كه شهرداران زيرنظر آنها نيستند. مي‌گويند ما شهرداران را مي‌توانيم عزل كنيم و تا الان هم چندبار اين كار را انجام داده‌اند. درحالي كه اين خلاف است. ولي در خود دولت با توجه به شناختي كه از آقاي روحاني و وزرا دارم، چنين فضايي وجود ندارد؛ البته به جز بعضي‌هاشان كه به من گاهي مي‌گفتند بايد بساط اين شوراها را جمع كرد.

به هرحال، اين تونل‌ها و اين پل‌ها و حتي كارهاي فرهنگي كه توسط شهرداري‌ها انجام شده بسيار سازنده بوده است. شما ببينيد، شهرداري تهران چند خانه ساخته است كه در آنها معتادان را نگهداري مي‌كنند؟ نزديك به 17 مركز به نام بهاران كه وقتي شش ماه اين معتادان در آنجا مي‌مانند و پاك مي‌شوند، بعد از آن، به آنها كار ياد داده مي‌شود. همين باعث مي‌شود تا تعداد زيادي از آنها در همان كارخانه‌هايي كه آموزش مي‌بينند، جذب شوند. يا نمونه ديگرش مراكزي بود كه كارتن خواب‌ها را شب اسكان مي‌داند؛ مراكزي كه در پايان دوره اخير شهرداري تعداد آنها به 9 مركز رسيد كه هركدام هر شب نزديك به 400 نفر را در خود جاي مي‌دهند.

عموما دخترهايي كه در اين مراكز بودند، شهرستاني بودند كه يا معتاد شده بودند يا بلاهاي ديگري بر سرشان آمده بود. تلاش مي‌كرديم خانواده‌هاي‌شان را پيدا كنيم و اينها را تحويل‌شان دهيم. همه اين كارها هم وقت مي‌برد، هم خرج دارد و هم تخصص مي‌خواهد. اينكه حسن آقاي خميني مي‌گفت با آقاي قاليباف لباس مبدل مي‌پوشيديم و به خيابان‌ها مي‌رفتيم، راست مي‌گويد.

چرا قبلا از اين ماجرا صحبتي نبود؟

خب ديگر، گفتيم​ مطرح نشود. ما هم مي‌رفتيم. من خودم يادم هست چون چهره‌مان را مي‌شناختند، ماسك مي‌زديم، كاپشني تن‌مان مي‌كرديم و مي‌رفتيم بين آنها. چون از اگر بشناسند، مي‌ترسند يا حرف نمي‌زنند يا فرار مي‌كنند. ولي وقتي با لباس مبدل مي‌رفتيم حرف دل‌شان را مي‌زدند و راحت جذب مي‌شدند. مثلا براي پروژه دروازه‌غار يا محله شهيد هرندي 300 ميليارد تومان هزينه شد. بودجه‌اش را از شورا گذاشتيم كه اين آقاي مجتبي شاكري مخالف بود و هنوز هم مي‌گويد كه اينها اين 300 ميليارد را بردند، كاري نكردند؛ درحالي كه من خودم مي‌ديدم اين پول‌ها را دارند خرج اين افراد مي‌كنند و واقعا هم موثر بود و اصلا محله تغيير كرد. درست كه هنوز هم در آن محله معتاد هست ولي نسبت به آن موقع، زمين تا آسمان تغيير كرده است. اين كارها را اگر شورا و شهرداري‌ها انجام نمي‌دادند، هيچ كس نمي‌توانست انجام دهد. نيروي انتظامي مي‌آيد اينها را مي‌گيرد، مي‌برد داخل كلانتري و خب بعد هم از آن‌طرف كلانتري رهاي‌شان مي‌كند ولي شهرداري‌ها كارهاي بلندمدت و آينده‌دار براي اين افراد تعريف مي‌كنند.

تهران دوران احمدي‌نژاد را موفق‌تر مي‌دانيد يا تهران دوران قاليباف را؟

خب دوره قاليباف هم طولاني‌تر بود و هم درآمدها بيشتر بود و به همين دليل توانستيم كارهاي زيادي انجام دهيم. دوره احمدي‌نژاد چون بعد از دوره كرباسچي بود، وقتي وارد شهرداري شديم همه جا شبيه انقلاب بود. شبيه بعد از انقلاب كه همه خودسانسوري مي‌كردند و مي‌ترسيدند تخلف كنند. مثلا مي‌ترسيدند رشوه بگيرند و فضاي شهرداري، فضاي انقلابي بود. نيروها با سلامت كار مي‌كردند اما زمان آقاي قاليباف مثل اينكه دوباره همه‌چيز براي‌شان عادي شد و ديگر از فضاي انقلابي خبري نبود.

با احمدي‌نژاد صميمي‌تر بوديد يا قاليباف؟!

احمدي‌نژاد دوره شهرداري. البته قاليباف هم اين سال‌هاي آخر خيلي با ما رفيق شده بود. يادم هست يك‌بار بيمار شدم و بيمارستان بودم، اين آقاي قاليباف بنده خدا، صبح مي‌آمد، ظهر مي‌آمد، شب مي‌آمد؛ مدام براي عيادت مي‌آمد. اين اواخر هم هركاري بود را با من مشورت مي‌كرد و واقعا به نفعش هم بود.

برنامه مهندس چمران براي آينده چيست؟

اولا در دانشگاه مقداري كار عقب مانده دارم، دوما در بنياد شهيد چمران هم كار عقب مانده زياد دارم كه بايد تنظيم و رسيدگي كنم؛ زندگي نامه دكتر هست، چندتايي از كتاب‌هايش كه هنوز چاپ نشده و اينها. دلم مي‌خواهد كه بروم يك جايي...

گفته بوديد دلم مي‌خواهد بروم سوريه!

[مي‌خندد] دلم مي‌خواهد بروم البته اگر بعضي از دوستان بگذارند. اين دوستان مي‌گويند بيا باهم برويم ولي مي‌گويم نه، آن‌طوري كه خود بلدم بايد بروم. به همين خاطر كمي باهم مشكل داريم فعلا.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها