موشكهاي اس- 400 اردوغان و گروكشي آنكارا در منازعه با غرب
جعفر حق پناه استاد مطالعات منطقهاي دانشگاه تهران
اعلام نهايي شدن قرارداد خريد سامانههاي پدافند موشكي اس-400 روسي از سوي تركيه، يك شكاف تازه در روابط شكننده ماههاي اخير آنكارا با اتحاديه اروپا و امريكا از يك سو و پيمان نظامي ناتو از سوي ديگر ايجاد كرده است. در سالهاي اخير به موجب آنچه در اجلاسيهها و بيانيههاي اخير ناتو به آن پرداخته شده است در حال حاضر مشكل اساسي كه اغلب اعضاي ناتو، از جمله تركيه با آن مواجه هستند تهديدات نامتقارن است. تهديداتي مشابه آنچه در سوريه رخ داد و تهديد گروههاي تروريستي عمدهترين تهديداتي هستند كه كشورهاي عضو ناتو از جانب آن در دنياي امروز احساس خطر ميكنند. پيمان امنيتي آتلانتيك شمالي يا ناتو خودش اعلام ميكند كه در مقابل اين تهديدات آمادگي و توانمندي ندارد. در نتيجه اين پيمان دچار محدوديتهايي است و كشورهاي عضو مجبورند به سمت جايگزينهايي بروند. همين امر باعث ميشود تركيه، به عنوان يكي از اعضاي ناتو هم به سمت قدرتهاي نظامي تمايل پيدا كند كه توانايي كمك به آنكارا براي مقابله با برخي تهديدهاي نامتقارن جديد را دارند، از جمله اين متحدان جديد، روسيه است كه نشان داده ميتواند در يكي از اصليترين نگرانيهاي امنيتي تركيه، يعني سوريه، به صورت موثر عمل كند.
مساله ديگري كه وجود دارد اين است كه ناتو دچار آشفتگيها و انشقاق دروني شده است. در راس اين تحولات تشكيكي است كه دولت امريكا به عنوان بنيانگذار و مهمترين عضو ناتو مطرح كرده است. واشنگتن، به خصوص دولت جديد اين كشور به رهبري دونالد ترامپ، معترض است كه چرا بار اصلي تامين هزينههاي اين پيمان نظامي با 28 عضو به تنهايي بر دوش امريكا و يكي دو عضو ديگر است. بر اساس تعهدات رسمي كشورهاي عضو اين پيمان نظامي هر كشور دستكم بايد دو درصد از درآمد ناخالص داخلي خود را به تامين هزينههاي ناتو اختصاص دهد، اما خيلي از كشورهاي عضو از پرداخت كامل تعهدات خود طفره ميرفتند و تركيه هم تاكنون از پرداخت سهم خود سرباز زده است. واقعيت هم اين است كه همه ميخواهند از ناتو سواري مجاني بگيرند و الان دولت جديد امريكا مشخصا زير بار اين مسووليت نميرود.
اما مهمترين مساله در مورد تركيه اين است كه اين كشور به لحاظ سياست هويت خود تجديدنظر كرده است و پيوستگي و اتحاد سابق با غرب براي دولت اين كشور اولويت ندارد. در نتيجه آنكارا به دنبال متحدان تازهاي خارج از غرب و به خصوص اروپا ميگردد كه يكي از اين جاي پاها را در روسيه پيدا كرده است. با اين وجود امضاي قرارداد موشكهاي اس-400 به تنهايي نشانه شكاف تركيه با ناتو و غرب نيست. دو سال قبل هم شاهد بوديم كه تلاش نافرجام ديگري از سوي آنكارا براي خريد سامانه موشكي از چين صورت گرفت و بعد از آن هم در جريان سفر آقاي اردوغان به روسيه بحث همكاري روسيه در فروش تجهيزات و طراحي راكتورهاي هستهاي در تركيه مطرح شد. همه اينها نشان ميدهد با يك وضعيت جديد در نوع روابط ميان تركيه با ناتو، امريكا و اروپا شاهد هستيم. اما از هيچ يك از اين شواهد و تحولات نميتوان نتيجه گرفت كه اين عوامل در آينده به شكاف در ناتو يا جدايي تركيه از ناتو منجر شود. پيوندهاي راهبردي عميقي بين اين دو وجود دارد. بحث امتيازگيري و همچنين ناكارآمديهاي موردي، عمدهترين دلايلي هستند كه باعث برخي تصميمگيريها از سوي طرفين ميشود.
در عين حال فروش يك سامانه موشكي به تركيه را نيز نميتوان نشانه موفقيت روسيه در چالشهايش با ناتو دانست. در واقع آنچه امروز رخ داده است كه يك گام به پيش مسكو در برابر چندين گام به پس گذشته باشد. روسها در جاهايي عقبنشيني جدي كردهاند در نقاطي ميبينند كه مثلا در استوني و لتوني تانكهاي ناتو تا لب مرزهاي روسيه رسيدهاند. هر چند در حوزه تركيه اوضاع براي ناتو مطلوب نيست، اما دغدغه اصلي روسيه از ناحيه مرزي با تركيه نيست. فاصله معناداري بين روسيه و تركيه وجود دارد و حتي در دوران جنگ سرد هم تركيه عرصه فعالي در رويارويي شرق و غرب محسوب نميشد. در شرايطي كه در اروپاي شرقي روسيه مرز مستقيم زميني دارد و واگراييها در منطقه بسيار بيشتر است. در مجموع در موازنه قوا نميتوان اين قرارداد نظامي را يك امتياز خيلي بزرگ براي روسيه در مقابل ناتو دانست.
من گمان نميكنم همكاريهاي نظامي روسيه و تركيه مثل خريد موشك اس-400، بتواند به يك رابطه استراتژيك بلندمدت تبديل شود. اين مساله دلايل فني دارد. تركيه كشوري است كه به لحاظ نظامي «غرب بنياد» است. ارتش تركيه به لحاظ تجهيزات، سازماندهي و آموزش كاملا غربي تربيت شده و بسيار مشكل است كه گرايش خود را كاملا تغيير بدهد و نظام و نگرش خود را شرقي كند. خيلي سخت است كه تركيه بخواهد با روسيه همكاري خيلي جدي و بلندمدت نظامي شروع كند. به گمان من حتي ممكن است با وجود اعلام خبر نهايي شدن قرارداد خريد اس-400 مانند نمونه خريد سامانههاي موشكي چين، اين قرارداد نهايتا عملي نشود. در مجموع بايد در نظر داشت كه همه كشورها وارد عرصههاي چانهزني ميشوند و از هر فرصتي استفاده ميكنند تا امتياز تازهاي دريافت كنند و منافع خود را پيش ببرند. اين اقدام تركيه هم در عرصه منازعهآميز خاورميانه از يك سو و در شرايط نشيب روابط ميان تركيه و اتحاديه اروپا، اتفاق شگفتي نيست و بيشتر يك نوع فشار به غرب براي اعطاي امتيازهاي بيشتر به تركيه و كاهش فشار بر اين كشور است. در واقع تركيه بيش از هر چيز قصد دارد از اهرم رابطه با روسيه، چين و ديگر قدرتهاي جهان، ضمن كاهش وابستگي خود به غرب به عنوان ابزار امتيازگيري در مذاكرات استفاده كند. در شرايطي كه آنكارا و اتحاديه اروپا در حال منازعه بايكديگر هستند، اينگونه پيوندها و گسستهاي جديد شگفتيآور نيست؛ هرچند كه نهايتا نه به پيوند كامل تركيه با شرق و نه به گسست كامل آنكارا با غرب منجر نميشود.