قاتل، پيكر ابوالفضل را در جاده قم رها كرده بود
تعرض و قتل پسر11 ساله در محله گمرك
اعتماد
ابوالفضل 11 ساله كت و شلوار مشكي‌اش را پوشيده و در صحن حرم روبه‌روي دوربين ايستاده تا عكاس، عكسش را ثبت كند. به دوربين لبخند مي‌زند و ذره‌اي خبر از ترس و اضطراب به چشم‌هاي مشكي‌اش نيست. حالا همان عكس روي دست جمعيتي كه براي تشييع جنازه‌اش به خيابان گمرك آمده‌اند مي‌چرخد. ابوالفضل در يكي از روزهاي هفته گذشته در نزديكي خانه‌اش نزديك ميدان گمرك مفقود شد و پدر و مادرش همه جا را براي پيدا كردنش زير پا گذاشتند. اما هيچ خبري از او نيامد تا اينكه روز پنجشنبه هفته گذشته پليس اعلام كرد او به دست مردي مورد تعرض قرار گرفته و بعد با 50 ضربه چاقو كشته شده است.
قاتل از 50ضربه چاقو 25ضربه
را به‌سروصورتش زده بود
به گزارش ايسنا؛ محمد شهرياري، رييس دادسراي جنايي تهران گفت: «حدود سه الي چهار روز گذشته پسر 11 ساله‌اي در يك پارك گم شده بود و همان روز ما به متهم جوان 24 ساله و مجردي مظنون و او را بازداشت كرديم. سرانجام متهم روز پنجشنبه به قتل پسربچه 11 ساله اعتراف كرد و گفت بعد از كشتن ابوالفضل با همكاري برادرش جسد را به كيلومتر 60 قم - تهران برده است. او ٥٠ ضربه چاقو به پسر 11ساله زده است كه ٢٥ ضربه آن به سر و صورت و داخل چشم‌هاي او بوده است.»
متهم با عقده تعرض به او در كودكي دست به تعرض و قتل زد
متهم در اعتراف‌هايش به پليس گفته: «در كودكي در پارك رازي مورد تعرض قرار گرفته. به خاطر همين عقده‌اي در او ايجاد شده و به بهانه ديدن كبوتر، پسربچه را به خانه كشانده و بعد از تعرض او را به قتل رسانده است.» سرپرست دادسراي امور جنايي تهران ادامه داد: «برادر متهم هم به دليل كمك به حمل جسد و بردنش به جاده قم دستگير شده است. متهم با پرايد برادرش و به كمك او جسد را داخل يك چمدان گذاشته و به جاده قم برده است. هنوز علت و انگيزه اصلي قتل مشخص نيست و بايد بررسي شود.»
جسد در مكاني كه قاتل آدرسش را‌داده بود پيدا شد
به گفته پليس، قاتل براي سرپوش گذاشتن به جنايت هولناكش با همكاري برادرش، جسد پسربچه را در بيابان‌هاي قم رها كرده است كه با هماهنگي «سهرابي»، بازپرس شعبه نهم دادسراي امورجنايي پايتخت تيمي از كارآگاهان چهارشنبه‌شب با راهنمايي قاتل به كيلومتر 60 جاده قم مي‌روند و موفق به كشف جسد ابوالفضل مي‌شوند. با فاش شدن راز اين جنايت اهالي منطقه گمرك تهران پنجشنه شب با تجمع مقابل خانه اين قاتل اعتراض خود را نشان دادند و از پليس و قوه قضاييه خواستند متهم را مجازات كنند.
امكان نداشت ابوالفضل راه خانه را‌گم كند
در فيلمي كه در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر شده و منبع آن خبرگزاري ركناست كه مربوط به پيش از پيدا شدن جسد ابوالفضل است، جواد س، پدر ابوالفضل درباره جزييات روزي كه ابوالفضل گم شد مي‌گويد: «ابوالفضل روز جمعه (8 روز پيش) گم شده بود. آن روز من همراه ابوالفضل نبودم. داخل خانه بودم و ديدم كه بيرون رفت. بعد از او من هم از خانه بيرون رفتم تا اينكه شب مادرش تماس گرفت و گفت كه ابوالفضل به خانه نيامده. ابوالفضل مي‌دانست بايد قبل از تاريك شدن هوا خانه باشد، مي‌دانست چه ساعتي بايد به خانه بيايد. اصلا هر شب دوست داشت يا كنار من يا مادرش بخوابد. امكان نداشته او بدون ما شب را جايي بماند. حتي شب‌هايي كه من به خانه نمي‌آمدم با من تماس مي‌گرفت و از حالم باخبر مي‌شد. مي‌پرسيد بابا امشب به خانه مي‌آيي يا نه. اگر نمي‌آيي من بخوابم. روزي كه گم شد با يكي از دوستانش به نام شمس تا ساعت 3 بعدازظهر داخل كوچه در حال بازي بود. سراغش را از او گرفتم، گفت من و ابوالفضل تا ساعت 3 با هم بازي مي‌كرديم و بعد از هم جدا شديم. نگهبان پاركي كه ابوالفضل در آن بازي مي‌كرده هم او را كاملا مي‌شناخته و گفت او را ساعت 6 بعدازظهر مشغول بازي داخل پارك ديده است.»
ابوالفضل را با فريب بردند
پدر ابوالفضل درباره احتمال ربوده شدن پسرش نيز در اين فيلم كه خبرگزاري ركنا آن را منتشر كرده و مربوط به قبل از پيدا شدن جسد پسرش است، مي‌گويد: «من با هيچ كسي خصومت شخصي ندارم كه كسي بخواهد من يا خانواده‌ام را آزار و اذيت كند.» جواد س شغلش موتورسازي است و همين يك بچه را داشته. او درباره خصوصيات پسرش مي‌گويد: «ابوالفضل بچه مهربان و دلسوزي است و قدري هم شيطنت و كنجكاوي داشت اما با معرفت بود. امسال قرار بود به كلاس چهارم برود. اربعين سال پيش من و ابوالفضل با هم به كربلا رفته بوديم. در كاظمين ناگهان گم شد و بعد از 4 ساعت او را پيدا كردم. در كربلا هم يك بار گم شده بود خودش ما را پيدا كرد و آمد پيش‌مان. در نجف هم گم شد خودش ما را پيدا كرد. سابقه نداشت كه ابوالفضل ما را جايي گم كرده باشد و خودش سراغ‌مان را نگيرد و پيداي‌مان نكند. حافظه‌اش فوق‌العاده قوي بود و امكان گم شدنش وجود نداشت. من فكر مي‌كردم ابوالفضل را كسي با خودش برده. اگر جايي گم شده بود، راه خانه را پيدا كرده و مي‌آمد. ابوالفضل بچه‌اي نبود كه گول بخورد اما ممكن است كسي به او چيزي نشان داده كه دوست داشته مثلا دوستي يا بچه‌اي كه او را مي‌شناخته او را جايي برده. يا شايد به او گفته‌اند كه براي پدرت اتفاقي افتاده و او را به خاطر من جايي برده‌اند.» پدر ابوالفضل در روز قبل از پيدا شدن پيكر بي‌جان پسرش از اميد به پيدا شدن پسرش مي‌گويد از اينكه بالاخره ابوالفضل هر جا كه باشد راه خانه را پيدا مي‌كند و برمي‌گردد: «پسر من را همه محل مي‌شناسند. روزهاي اولي كه براي گم شدن او به كلانتري شكايت كردم كسي در آنجا از من حمايت نكرد. انگار براي‌شان مهم نبود كه يك بچه‌اي گم شده. فقط از من شماره تلفن و آدرس گرفتند و گفتند اگر خبري شد به شما مي‌گوييم. الان كه چند روز از اين اتفاق مي‌گذرد هنوز هيچ تماسي از كلانتري نداشته‌ايم.»
پدر ابوالفضل درحالي اميد به بازگشت فرزندش داشت كه ساعتي بعد از انتشار اين صحبت‌ها خبر قتل و تعرض به فرزندش را به او دادند. ديروز صبح پيكر ابوالفضل 11 ساله چند روز قبل از اينكه به كلاس چهارم ابتدايي برود به خاك سپرده شد.