يدالله پرمون از ثبت ناملموس چه خاطراتي دارد؟
چانهزني يونسكويي
«سال 2011 بود كه ما با پروندههاي « نقالي » و «دانش سنتي ساخت لنج ايراني و دريانوردي در خليج فارس» راهي بالي اندونزي شديم. اين سال براي ميراث ناملموس ايران سال بسيار خوبي بود. ما توانستيم عضو كميته بينالدول (كميتهاي كه تصميمگيري نهايي را در مورد پروندههاي ثبتي انجام ميدهد) شويم و دو پرونده مهم خود را به ثبت برسانيم. »اينها را يدالله پرمون ميگويد. او عضو هيات علمي پژوهشگاه ميراث فرهنگي و رييس مركز ميراث ناملموس تهران است و از سال 2010 در جريان پروندههاي ثبت جهاني ايران بوده. او هدايت و مديريت ثبت بيش از 8 پرونده ميراث ناملموس را به عهده داشته و شاهد ثبت بسياري از بناها و محوطههاي تاريخي بوده است.
پرمون وقتي به خاطرات 15 ساله خود در روزهاي ثبت ميراث جهاني فكر ميكند، از آن همه روزهايي كه بر او گذشته از سال طلايي 2011 سخن ميگويد، سالي كه حتي يادآورياش او را شاد ميكند: «در اين سال پرونده نقالي به ثبت رسيد. اين پرونده به همت دكتر مريم نعمت طاووسي، عضو هيات علمي سازمان ميراث فرهنگي تهيه شده بود. پرونده شاخص و بسيار دقيق و علمي بود و بسيار مورد ستايش ساير كشورها قرار گرفت و باعث افتخار ما شد. از طرف ديگر پرونده دانش سنتي ساخت لنج ايراني و دريانوردي در خليج فارس هم موفقيت بسياري به همراه خود آورد. اين پرونده به همت گروهي از نشريه «سرزمين من» به سرپرستي رضا مختاري تهيه و آماده شده بود. با ثبت اين پرونده ما يك دستاورد مهم داشتيم چراكه توانستيم، يك سند بينالمللي ديگر به نام خليج فارس در دنيا ثبت كنيم.»
او ميگويد براي خودمان هم باور كردني نبود كه اين پرونده با هيچ اعتراض خاصي از سوي كشورهاي عربي رو به رو نشد، اين كشورها هم پذيرفتند و تاييد كردند كه اين خليج، خليج فارس است.
شايد براي خيليها جالب باشد كه بدانند در جريان ثبت چه ميگذرد؟ رييس مركز ميراث ناملموس تهران نقبي به جلسات اجلاسهاي مختلفي كه رفته ميزند و ميگويد كه در جريان ثبت جهاني ما شاهد رخدادن اتفاقات متعددي هستيم. مهمترين قدم براي هيات ايراني معمولا اين است كه هميشه از چند ماه قبل تمام عملكرد هياتهاي ديگر را رصد ميكند. بعد بر اساس رصدي كه انجام شده برخي رايزنيها با كشورهاي مربوطه انجام ميشود. نكته قابل توجه اين است كه در جريان هر اجلاسي همواره بايد حضور فعال و پويا داشت. به خصوص اگر عضو كميته بين الدول باشيد، در غير اين صورت بسياري از پروندهها را نميتوان به ثبت رساند يا اينكه تاييدشان به سال بعد ميافتد.
پرمون بر اهميت آشنايي با مصوبات تاكيد ميكند و معتقد است در هر اجلاسي كه شركت ميكنيم بايد نه تنها حافظ منافع كشور خودمان باشيم بلكه حافظ منافع كشورهاي منطقهاي كه در آن عضو هستيم، باشيم.
او ميگويد كه ايران جزو منطقه آسيا و اقيانوسيه به شمار ميرود و ما بايد هميشه در حمايت از كشورهاي منطقه خودمان بكوشيم. پرمون بر اين باور است كه مهمترين مسالهاي كه اعضاي هيات در جريان اجلاس بايد خوب به آن آگاهي داشته باشند، چانهزني است كه در بين خودمان به چانهزنيهاي يونسكويي معروف است. به جز اين موارد همچنين بايد به زبان انگليسي اشراف داشته و به زبان مجامع فرهنگي دنيا تسلط كامل داشته باشيم تا بتوانيم به بهترين نحو براي ثبت ميراث كشورمان تعامل كرده و آن را براي هميشه در تاريخ دنيا جهاني كنيم.
او اجلاس ثبت جهاني را تجربه بسيار جالب و مفيدي براي كشورهاي شركتكننده ميداند: «بهرهگيري از توان فرهنگي كشوري كه ميزباني را به عهده دارد يكي از بزرگترين دستاوردهاي هر اجلاسي است. ما با ظرفيتهاي فرهنگي كشورهاي ديگر آشنا ميشويم و با آنها تبادل تجربه انجام ميدهيم. مثلا در حال حاضر مراكز «مقوله دو» در دنيا در موضوع ميراث ناملموس تشكيل شده است كه روساي ميراث ناملموس كشورها دور هم جمع ميشوند و تبادل اطلاعات ميكنند كه در حال حاضر 9 تا مركز وجود دارد كه ايران نيز جزو آنهاست.»
در حال حاضر ايران جزو كشورهاي بسيار پويا در زمينه ثبت در جهان به شمار ميرود، هر چند كه در برههاي چند ساله به دليل بروز انقلاب و جنگ ثبت جهاني بسياري از پروندههاي ايران به تعويق افتاد با اين وجود اكنون در شرايط مناسبي به سر ميبرد. گفته ميشود، از تشكيل كنوانسيون ميراث جهاني يونسكو 42 سال ميگذرد و از تشكيل ميراث ناملموس 12 سال.
پرمون كه در بيشتر اين اجلاسها به عنوان متخصص، عضو هيات ايراني و همچنين رييس مركز ميراث ناملموس تهران شركت كرده است، بر اين باور است كه اجلاس ميراث فرهنگي ناملموس فرصت خوبي براي همه كشورهاست تا ميراث ماندگار و آداب و رسوم خود را به ثبت برسانند. او ميگويد كه در سال 2010 در جريان به ثبت رساندن پرونده تعزيه، موسيقي بخشيهاي خراسان، آيينهاي پهلواني و زورخانهاي، پرونده فرش كاشان و فرش پارس بوده است. سال 2011، پرونده نقالي و دانش دريانوردي در خليج فارس را به ثبت رسانده و در سال 2012، آيين قالي شويان مشهد اردهال را. پروندههايي كه ثبت هر كدام قدم بزرگي در جهت ماندگاري اين ميراث شفاهي در حافظه جهاني است. او اين پروندهها را بسيار حايز اهميت ميداند، پروندههايي كه هر كدامشان با تلاش بسياري از كارشناسان و متخصصان ميراث فرهنگي تهيه شده است.
پرمون از اينكه همراه هيات ايراني براي به ثبت رساندن باغ ايراني، كاخ گلستان، گنبد قابوس و پرونده مسجد جامع اصفهان و پرونده شهر سوخته در كنوانسيون ثبت ميراث جهاني بناها و محوطههاي تاريخي بوده، افتخار ميكند. چرا كه با ثبت هر كدام از اين بناها و محوطههاي تاريخي بخش بزرگي از ميراث ملموس ايران نيز ماندگار شده است.
او معتقد است كه هر چند قوانين و ضوابط ثبت ميراث جهاني محوطهها و بناهاي تاريخي با ثبت ميراث جهاني ناملموس متفاوتهايي دارد با اين حال هر دو يك فصل مشترك دارند و بايد در هر دو اين اجلاسها از روشهاي چانهزني يونسكويي استفاده كرد.
با وجود استفاده از اين چانهزني ايران نتوانسته همه پروندههاي آماده براي ثبت جهاني در ميراث ناملموس را به ثبت برساند. امسال پرونده «آيين بارانخواهي» وقتي در اجلاس ميراث ناملموس در مقر يونسكو در پاريس مورد بررسي قرار گرفت، با مخالفت برخي كشورها رو به رو شده و ثبت جهاني نشد. نمايندگان كشورهايي از جمله افغانستان، عراق و برخي كشورهاي آفريقايي اعلام كردند كه در اين كشورها نيز آيين بارانخواهي به شكلهاي مختلف انجام ميشود. بنابراين بهتر است اين پرونده به عنوان يك پرونده چندمليتي در فهرست ميراث ناملموس جهاني ثبت شود. اين پرونده براي كميته ميراث ناملموس فرستاده ميشود. دليل اصلي اين اتفاق اين طور عنوان شد كه ميراث ناملموس غيررقابتي است و هر تعداد كه كشورهاي ديگر به پرونده آن اضافه شوند، ارزش موضوع بزرگتر خواهد بود. بنابراين يونسكو پروندههاي چند مليتي را در اولويت قرار ميدهد. اين اتفاق درباره پرونده ثبت جهاني نوروز هم افتاد.
چند كشور از جمله قزاقستان، عراق، تركمنستان و تاجيكستان درخواست الحاق به پرونده جهاني نوروز را كردهاند. بنابراين قرار شد، در جلسهاي با نمايندگان كه يكي در يونسكو و ديگري در ايران برگزار شد، اسناد آماده شود و با اين اقدام نوروز به صورت گروهي ثبت شد. حال بايد نگاهي به آينده انداخت. آيا ايران ميخواهد در دورهاي ميزبان يكي از اجلاسهاي ثبت جهاني باشد؟ پرمون ميگويد كه در مورد ميراث ناملموس به دليل يكسري شوونات فرهنگي كه ما ايرانيها داريم، امكانپذير نيست اما ميتوانيم كه در بحث ميراث جهاني بناها و محوطهها حتما ميزبان بسياري از كشورهاي دنيا باشيم و بايد در اين زمينه برنامهريزي كنيم.