رييس سابق صدا و سيما «ناديده گرفتن» جريان اصلاحطلب را در چارچوب «اهداف» اين سازمان اعلام كرد
اعتراف ضرغامي
همراه با گفتارهايي از: محمد هاشمي| سيد جواد يحيوي -حسن عابديني؛ مجريان تلويزيون و...
مجتبي حسيني/ گذشت صدروز ازپايان رياست10 ساله بر رسانه ملي كافي بود تا عزتالله ضرغامي بگويد كه «ناديده گرفتن يك جناح سياسي بر اساس اهداف صدا و سيما بود.» اين جمله ضرغامي به واقع چيزي نيست جز يك اعتراف؛ اعتراف به اينكه موهبت روي آنتن رفتن تنها از آن اصولگرايان بوده و خط قرمز صدا و سيما نشان ندادن چهرههاي اصلاحطلب و پخش نكردن اخبار و گزارشها و ديدگاههاي وابسته به اين جريان سياسي مردمي با اقتدار اجتماعي بوده است. البته ناديده گرفتن اصلاحطلبان از سوي رسانه ملي بيترديد مرتبط با عدم استفاده از چهرههاي اصلاحطلب بوده وگرنه چه كسي است كه نداند در طول يك دههاي كه ضرغامي رياست ساختمان شيشهاي جام جم را برعهده داشت از اصلاحطلبان و اصلاحات چگونه با چه رويكردي خبر و گزارش خوانده و مستند پخش شد. هرباري كه نام و تصوير يك اصلاحطلب از رسانه ملي منعكس شد اتهامات عريض و طويلي به آن سنجاق شده بود.
ضرغامي اگرچه با لبخند اين جملات را روز گذشته به خبرنگار ايلنا گفته است اما اي كاش به اين پرسش هم پاسخ ميداد كه اين سياست در دوران رياستش تا چه ميزان با قانون خط مشي كلي برنامههاي صدا و سيما كه در تيرماه 61به امضاي هاشميرفسنجاني رييس آن دوره مجلس شوراي اسلامي رسيده بود، مطابقت داشته است؟
قانوني كه به صراحت در ماده 7 آن آمده است: صدا و سيماي جمهوري اسلامي متعلق به تمامي ملت است و بايد منعكسكننده زندگي و احوال تمامي اقوام و اقشار مختلف كشور باشد. اعتراف عزتالله ضرغامي به ناديده گرفتن اصلاحطلبان در حالي است كه بنا بر اساس ماده 57قانون حاكم بر سياستهاي صدا وسيمامصوب سال 61 در مجلس «تلاش جهت برگزاري بحثهاي آزاد و آموزنده ميان احزاب و سازمانهاي سياسي كه به روشن شدن بينشهاي اصيل سياسي اسلامي و در درجه بعد به تفاهم سياسي ميان اين گروهها و برخورد سالم آنها با يكديگر كمك كند.» از اصول لايتغيررسانه ملي است و هيچ كسي حق ناديده گرفتن آن را ندارد. اما صدا و سيما در دوران مديريت عزتالله ضرغامي برنامه سياسياي نساخت مگر آنكه اصلاحطلبان در آن متهم شوند. در تمامي دوراني كه برنامههاي سياسي و خبرياي همچون «شناسنامه»، «ديروز، امروز، فردا» و «20:30» هر چقدر اصولگرايان و احمدينژاديها به راحتي و با سلام و صلوات به روي آنتن رفتند و از سوابق و خاطرات و خوبيهاي جناح سياسي خود سخن گفتند، اصلاحطلبان مغضوب رسانه ملي بودند. اگر عكسي و تصويري از اينان از جعبه جادويي صداو سيما منعكس شد يا شطرنجي بود يا آنكه نريشني برايش خوانده ميشد كه گويي قصهاي ترسناك در حال نمايش است.
شايد پايان رياست ضرغامي بر رسانه ملي و نرفتنش به ساختمان شيك صدا و سيما دليلي شده تا او صادقانه و راحت از سياستهاي خبري سازمان صدا وسيما در آن دوران سخن بگويد اما از همان نخستين سال رياست ضرغامي بر رسانه ملي كه با آخرين سال دولت اصلاحات همزمان شد، قابل پيشبيني بود كه اخبار مربوط به دولت اصلاحات و اصلاحطلبان پوشش رسانهاي خود را از دست خواهند داد. چنانچه در همان يك سال اخبار مربوط به شهرداري تهران و محمود احمدينژاد از دولت و رييس دولت اصلاحات بيشتر پوشش داده ميشد. با پايان دولت اصلاحات همان تصاوير كمي كه از رييس دولت اصلاحات و همكارانش روي آنتن صدا و سيما ميرفت هم به پايان رسيد. احمدينژاد مرد محبوب عزتالله ضرغامي شد و محافظهكاران و به ويژه افرادي كه به گروههاي تندرو اصولگرا نزديك بودند راحتتر از همه بر روي آنتن رفتند. در همين دوران بود كه به دستور معاونت سازمان صدا و سيما و با چراغ سبز عزتالله ضرغامي در برنامههاي خبري، آيتالله هاشميرفسنجاني جاي خود را به حجتالاسلام رفسنجاني داد، اصلاحطلبان بايكوت خبري شدند و در مقابل احمدينژاد و احمدينژاديها هرگاه اراده ميكردند، صدا و تصويرشان از تلويزيون و شبكههاي راديويي پخش شد. رابطه ضرغامي و احمدينژاد آنچنان بالا گرفت كه برخي از منتقدان مديريت ضرغامي، واگذاري ۸۶ هكتار از زمينهاي نمايشگاه بينالمللي تهران به صدا و سيما در آخرين روزهاي رياستجمهوري محمود احمدينژاد را «نوعي قدرداني متقابل» از صدا و سيما توصيف كردند. اگر نخستين سال مديريت ضرغامي بر رسانه ملي مصادف شده بود با آخرين سال دولت اصلاحات در سال 83، آخرين سال رياستش هم مصادف شد با آغاز بهكار دولت حسن روحاني. شايد اگر ضرغامي ميدانست كه در نخستين گفتوگوي تلفني اخبار شبكه يك با حسن روحاني در شب اعلام نتايج انتخابات رياستجمهوري، او بلافاصله از دو چهره محبوب اصلاحطلبان تشكر ميكند هرگز مجوز اين تماس تلفني را به مدير شبكه يك و معاون سياسي خود نميداد. اما گذر زمان در حد يك سال هم كافي بود تا مشخص شود كه رابطه خوبي ميان دولت و صدا و سيما وجود ندارد تا جايي كه دولت اعتدال اقدام به بازپسگيري زمينهاي واگذار شده نمايشگاه بينالمللي كرد و در مقابل يكي از گفتوگوهاي زنده روحاني به دليل اختلاف نظر سازمان صداو سيما و دولت بر سر مجري برنامه با يك ساعت تاخير روي آنتن رفت. همين اتفاق كافي بود تا حسن روحاني در يكي از اظهارات خود درباره صدا و سيما بگويد: «رسانه ملي حاضر نيست خدمات دولت را براي مردم تبيين كند و دولت از لحاظ تبليغاتي دست تنهاست.»ضرغامي در حالي ميگويد كه به عمد و قصد يك جناح سياسي را ناديده گرفته است كه سازمان صدا و سيما بر اساس قانون سال 61، يك رسانه ملي و متعلق به همه مردم و به تبع آن همه گروهها و احزاب سياسي است تا جايي كه بر اساس ماده 16 و 19فصل دوم قانون صدا و سيما، اين سازمان بايد همواره منعكسكننده صديق وقايع و رويدادهاي مهم اجتماعي باشد و واقعيتها را بهاطلاع مردم برساند و از تهمت به نهادها، گروهها و جمعيتها و احزابي كه طبق قانون احزاب فعاليت آنها قانوني است بايد خودداري كند. حالا اگرچه بيش از يكصد روز است كه عزتالله ضرغامي از صندلي رياست بر سازمان صدا و سيما برخاسته و جاي خود را به محمد سرافراز داده است اما شايد همين اعتراف ديرهنگام ضرغامي به ناديده گرفتن يك جناح بر اساس سياستهاي صدا و سيما كه آن هم برخلاف قانون اصلي مصوب مجلس به سال 61 است بيش از پيش بر صحت و سقم انتقادات اصلاحطلبان ميافزايد كه همواره ميگفتند: «صدا و سيما رسانه جناحي است تا رسانه ملي.»اعتراف ضرغامي هر چند دير و با تاخير جاي تقدير دارد چرا كه حالا محمد سرافراز ميداند كه افكار عمومي اين جملات رييس سابق صدا و سيما را شنيده و انتظار دارد تا او سياستهاي خبري جناحي را با اصلاحات به سياستهاي فراجناحي ملي تغيير دهد. البته شايد محمد سرافراز رييس جديد صدا و سيما اين جملات ضرغامي را همان روزي كه با او براي چگونگي كم و كيف رياست بر صدا و سيما جلسه داشت، شنيده بود كه در مراسم توديع و معارفهاش گفت كه «وزن و جايگاه رسانه ملي بايد در سبد رسانهاي مردم افزايش پيدا كند.»سرافراز با گفتن اين جملات نشان داد كه ميداند ناديده گرفتن يك جناح به معناي كمرنگ شدن اعتماد طيف كثيري از تودههاي اجتماعي به رسانه ملي است در نتيجه بر خلاف اهداف، موقعيت و توقعات از صدا و سيماست. چنين بود كه با رفتن ضرغامي و آمدن سرافراز و برخي تغييرات مديريتي در سازمان صدا و سيما ديگر كمتر از قبل اصلاحات و اصلاحطلبان و رسانههايشان مورد هجوم و هجمه قرار ميگيرند. سرافراز در همين يكصد روزي كه آمده نشان داده كه نگاهش با نگاه ضرغامي نسبت به احزاب و دولت متفاوت است و ميخواهد قطار سازمان را روي ريل فراجناحي قرار دهد تا رسانه ملي هماني شود كه ملت ميخواهند.
اعلام آمادگي
تلاش خبرنگاران سرويس احزاب روزنامه «اعتماد» طي روز گذشته براي انجام مصاحبه با آقاي ضرغامي و محمد سرافراز، روساي سابق و فعلي سازمان صدا و سيما و پيمان جبلي، معاونت خبر فعلي اين سازمان بينتيجه ماند. با اين حال روزنامه «اعتماد» آمادگي دارد تا ديدگاه مقامات صدا و سيما در خصوص نگاه اين سازمان به جريانات سياسي را منتشر كند.