«مصلحتشهر»
روزنامهاعتماد
شوراي نويسندگان
نخستين گفتوگوي رسانهاي آقاي دكتر نجفي، شهردار تهران را ميتوان به منزله روشن كردن چراغي اميدبخش براي آينده تهران دانست؛ چراغي كه با وجود مشكلات گوناگون شهر تهران، روشنايي خيرهكنندهاي ندارد، ولي همين قدر كه پرتوي اميدبخش براي آينده تهران و تبديل آن به شهري جهت سكونت تابانده شود، جاي شكرش باقي است. به نظر ميرسد كه اظهارات ابتدايي آقاي شهردار پيش از پاسخ به پرسشهاي خبرنگاران را ميتوان به منزله يك بيانيه قابل قبول جهت شناخت و عبور از سياستهاي شهري در دوره اخير دانست. تهران مركز كشور و ضمنا الگويي براي توسعه شهري كشور است. اگر اين الگو مسير نادرستي را طي كند، احتمال فراوان وجود دارد كه ساير شهرها نيز از آن تبعيت كنند و البته اگر مسير معقول و قابل قبولي را طي كند شهرهاي ديگر نيز از آن متاثر ميشوند. متاسفانه در 15 يا 20 سال گذشته مديريت شهري بيش از آنكه مبتني بر چشمانداز يك شهر جديد و محل سكونت و آرامش باشد، براساس كسب حداكثر درآمد از طريق فروش و پيشفروش زمين و هواي شهر و نيز استفاده حداكثري از منابع زيرزميني آن يعني آب و توسعه كمّي مثل ساختمان و بزرگراه و... بود و البته اين توسعه نيز تا حدود زيادي نامتوازن بود. نمونه آن مقايسه پيشرفت مترو و خطوط اتوبوسراني و حملونقل عمومي، با توسعه اتوبانها و پلها و تونلها، كه بيشتر محل استفاده خودروهاي شخصي است. اظهارات آقاي دكتر نجفي شامل موضوعات گوناگوني ميشد ولي اشاره به چند نكته محوري آن خالي از فايده نيست.
1- نخستين و مهمترين نكته اين است كه براي داشتن شهري كه زيستپذير باشد، يعني قابليت سكونت و زندگي همراه با حدي از آرامشخاطر داشته باشد، ادامه سياستهاي قبلي ممكن نيست.
اين گزاره را نبايد صرفا در رد يا تخطئه آقاي قاليباف يا شهرداران قبلي فهميد. واقعيت اين است كه سياستهاي شهري به ويژه در تهران محصول اراده يك نفر به تنهايي نبوده است. هرچند شهرداران بيش از سايرين در شكل گرفتن اين مساله مسووليت دارند و داشتهاند و در ادامه نيز مسوول خواهند بود، ولي اين نحوه عملكرد تا حد زيادي محصول نظام اقتصادي مبتني بر رانت و منفعت بوده است. همانطور كه دولت و كشور از طريق توليد و فروش نفت زندگي كرد، همانطور در شهر هم از طريق مشابه كه حراج و فروش سرمايه است، گذران امور شد. يك نمونه آن استحصال بيرويه از آب است، نمونه ديگرش ارزشمند شدن زمين و هوا و فروش آن براي اداره شهر است. گفته ميشود كه ارزش ملك در منطقه يك در مدت اندكي 95 برابر شد. اينها همه رانت است. شهر تهران از دو رانت استفاده ميكرد، يكي فروش تراكم در زمين و هوا و آب؛ و ديگري از رانت نفت. به طور كلي بيماري هلندي در اقتصاد به دليل افزايش درآمدهاي نفتي رخ ميدهد كه موجب افزايش قيمت كالاهاي غيرقابل صادرات و واردات و به طور مشخص مسكن ميشود و همين امر درخواست براي پروانههاي ساختماني را به صورت غيرطبيعي افزايش ميدهد. بنابراين هنگامي كه آن سرچشمه جوشان نفت فوران كرد شهر با بودجه زياد مواجه و تبديل به يك كارگاه بزرگ شد و هنگامي كه آن چشمه خشكيد، درآمدهاي شهري نيز بهشدت كاهش يافت و دهها و صدها پروژه بزرگ به يكباره با تعطيلي و بدهي مواجه شدند. پروژههايي كه منابع مالي آن محصول قدرت و توليد شهر نبود، بلكه ناشي از تزريق درآمدهاي نفتي و فروش تراكم بود. روشن است كه ادامه اين وضع غيرممكن است و براي اداره شهر بايد طرحي نو درانداخت، چرا كه آن سبوي نفت بشكست و پيمانه تراكم فروريخت!
2- نكته مهم ديگر اين است كه اگر آن سياستها قابل ادامه دادن نيست، پس چه سياستي بايد در پيش گرفته شود؟ به طور قطع هر كس در اين باره نظراتي دارد و برحسب تخصص و علايق خود ايدههايي را ميتواند ارايه كند. ولي هيچكدام از اين ايدهها به تنهايي نميتواند مشكل شهر را حل كند. مساله اصلي اين است كه ايده محوري و قابل قبول، همانطور كه آقاي نجفي گفتهاند از خلال گفتوگوي عمومي به دست خواهد آمد. متاسفانه مديران ما عادت كردهاند كه در اتاقهاي در بسته و غيرشفاف صحبت كنند و تصميم بگيرند. البته اين كار نافي خيرخواهي آنان نيست، ولي خيرخواهي لزوما منجر به تحقق خير نخواهد شد. براي اتخاذ سياستهاي موثر بايد در فضاي عمومي گفتوگو كرد. در نخستين مرحله بايد از نظرات مردم در مسائل شهر مطلع شد. همانطور كه آقاي نجفي به نظرسنجي انجام شده در ابتداي مسووليت خودشان اشاره كردند و اينكه مردم چه ديدگاهي در باره مسائل گوناگون شهر دارند، نشاندهنده توجه ايشان به اين بخش از موضوع است. اين نظرات با جزييات بايد منعكس شود. در مرحله بعد بايد كارشناسان و ذينفعان امور شهري اعم از معماران، جامعهشناسان، مهندسان، پيمانكاران، كارشناسان حملونقل و محيطزيست، دولتيها، اصناف و اصحاب رسانه و... در مسائل شهر وارد گفتوگو شوند و هر طرح و ايدهاي كه با هدف تامين «مصلحتشهر» دارند را بيان و ارايه كنند و از خلال نقد و گفتوگو با خودشان و با مردم به شيوههاي مورد قبول براي تامين «مصلحتشهر» برسند. عنوان مصلحتشهر همانطور كه در اظهارات آقاي شهردار آمده چيزي معادل منافع ملي براي كل كشور است كه در اينجا به مصلحتشهر تعبير شده است. بايد مولفههاي حاكم بر اين عنوان را در ماههاي آينده تعيين كرد و همه نيروها و شهروندان خود را ملتزم به مشاركت در اجراي اين مولفهها بدانند.