• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3945 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۱ آبان

كتابي فاخر براي عاشقان هانكه

نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان

محمد سادات‌هندي

 

«سينماي آزار» كتابي است كه اگر بخواهيم در يك جمله آن را توصيف كنيم، بايد «راهنمايي براي فهم پيدا و پنهان سينماي هانكه» بخوانيمش. كتابي براي «عشق هانكه‌هاي» ايراني! به‌ چاپ دوم رسيدن كتاب در بازه زماني‌اي بسيار كوتاه نشان‌دهنده استقبال خوب خواننده از اين كتاب است. ميشاييل هانكه فيلمساز برجسته آلماني برنده دو نخل طلاي جشنواره كن است. دو جايزه‌اي كه او به خاطر دو فيلم تحسين برانگيز متاخرش، روبان سفيد (۲۰۰۹) و عشق (۲۰۱۲) از آن خود كرد. فيلمسازي كه لحن تلخ و شكل تكينه به تصوير كشيدن اشكال متفاوت خشونت در آثارش، از او چهره‌اي مهم و قابل تامل در دنياي سينما ساخته است‌ و همين دليل موجهي است براي ضرورت نوشتن - و البته خواندن - كتابي درباره جهان ذهني و سينماي او؛ كاري كه سعيد عقيقي، كه دست كم او را با دو فيلم‌‌نامه چشمگير و به ياد ماندني «هفت پرده» و «شب‌هاي روشن» در خاطر داريم، به نحوي درست و دقيق انجام داده است. عقيقي كه پيشتر با نقدنوشته‌هايش نشان داده بود منتقدي با سواد و خوش ذوق است در «سينماي آزار» بدون اينكه در دام بيان حرف‌هاي ذوقي و «فرنچ تئوري» بازي‌هاي بي‌سرانجام - كه خود يكي از منتقدانش است- بيفتد، تحليلي منطقي، متين و روشن از سينماي هانكه به دست داده است. سينماي آزار كتابي است كه هرچند به وضوح نشان‌دهنده علاقه مولفش به هانكه است، اما با فاصله‌گيري منتقدانه از متن، توانسته است دركي فلسفي، روانشناختي، ارتباطي، جامعه‌شناسانه و در يك كلام «چند جانبه» از سينماي هانكه به دست دهد. كتاب مشتمل بر يك پيش‌گفتار و سه بخش است. بخش اول كه عنوان «دنياي هانكه» را بر خود دارد در چهل‌وچهار صفحه شروعي مناسب براي ورود به دنياي ذهني و جهان‌بيني هانكه است. عقيقي در بخش اول به خوبي رئوس بحثش را پي مي‌ريزد و براي خواننده معلوم مي‌كند كه وقتي از سينماي هانكه - كه تعبير آزار را در وصفش برگزيده- مي‌نويسد، از چه حرف مي‌زند. عقيقي در اين بخش بنيان‌هاي فلسفي‌روانشناختي انديشه هانكه را مي‌كاود و نشان مي‌دهد كه چگونه سويه‌هايي از ايده‌آليسم آلماني فيشته و اگزيستانسياليسم سارتري ريشه‌دار در هگل و ماركسيسم غير راست‌كيش ِ بنياميني-آدورنويي و حتي رمانتيسيسم ادبي گوته-شلري در هانكه گرد هم آمده است‌؛ و البته فهم رفتارگرايانه هانكه از عمل آدمي كه مي‌توان ردّ آن را در مكتب روانشناسانه «رفتارگرايي» پي گرفت. نويسنده در اين بخش با واسازي اجزاي برسازنده آثار هانكه صورت‌بندي‌اي از همنشيني فرم و محتوا در سينماي هانكه ارايه مي‌دهد كه «فهم عامه» مي‌تواند بر درستي آن صحه بگذارد. عقيقي با پرهيز از مغلق‌گويي سعي كرده است حتي المقدور راهي براي «فهم درست» هانكه بگشايد. هر چند كه شايد تنها ايرادي كه بتوان بر اين منظومه وارد كرد، آوردن گوشه‌هايي از فيلم‌هاي هانكه است كه شايد به ياد آوردن همه‌شان براي خواننده چندان آسان نباشد يا دست كم باعث پرش ذهني او حين خواندن كتاب شود؛ ايرادي كه به نظر مي‌رسد راه گريزي از آن نباشد. بخش دوم كتاب شرح پر‌جزييات‌تري است از تك‌تك فيلم‌هاي هانكه؛ شرحي كه البته طرح كلي‌اش در همان بخش اول ريخته شده و حال خواننده اين امكان را مي‌يابد كه بر كليات پيش‌خوانده‌اش، تامل بيشتري كند. در اين بخش، قسمت مربوط به فيلم «بازي‌هاي مفرح» با «عنوان راه فراري نيست!»، از بهترين‌هاي كتاب است. بخشي كه در آن نويسنده با بهره‌جستن از نقد آدورنويي، از ‌نقدش بر «خشونت كاريكاتوري» موجود در سينماي تارانتينو پرده برمي‌دارد و در اقناع خواننده به اينكه خشونت در آثار هانكه نسبت به سينماي هاليوود به شكل محسوسي كيفتي ديگرگون دارد، موفق عمل مي‌كند. بخش سوم كتاب هم تصاويري برگزيده از سكانس‌هايي از آثار هانكه است؛ تصاويري كه قرار است سبك بصري ويژه هانكه را با «بهره‌گيري از قاب در قاب هاب سينماي مدرن از يك سو و ايجاد وضعيت عاطفي‌اي كاملا متفاوت با استادان نيم قرن پيش» سينما را در پيش چشم خواننده قرار دهد. آنچه مشخص است انتشار كتاب «سينماي آزار» به عنوان اثري تاليفي - نه ترجمه - در فضاي فكري جامعه سينمايي ما امري مبارك است؛ اتفاقي كه استقبال خوب مخاطبان جدي سينما از كتاب، نياز به تكرار آن را بديهي جلوه مي‌دهد. سعيد عقيقي در تحليل فيلم «بازي‌هاي مفرح»، كه شايد آزاردهنده‌ترين فيلم هانكه باشد، به چند نكته اساسي اشاره مي‌كند: اول اينكه، دو جوان ساديست اين فيلم، «صرفاً در حال پس دادن درس‌هايي‌اند كه رسانه بطور مداوم به آنها آموخته است. ياد گرفته‌اند با ادب و قساوتي توأمان، و با خونسردي ويران‌كننده‌اي كه تنها در فيلم هانكه به چنين تجسم و نتيجه‌گيري‌اي مي‌رسد، قانون‌شان را كه تفريح با زندگي ديگران است، به اجرا بگذارند»؛ دوم اينكه، در سينما به خصوص در فيلم‌هاي هاليوودي، «عادت تماشاگر اين است كه قربانيان، با وجود دادن تلفاتي چند، راه فرار را مي‌يابند و در لحظه آخر بر مهاجمان ساديست و روان‌پريش چيره مي‌شوند. برتري قرارداد سينمايي بر واقعيت روزمره در اين فيلم‌ها، نجات دايمي قربانيان است؛ بشارت مجازي‌اي كه هاليوود براي پالايش روحي بينندگانش لازم مي‌داند. اما در فيلم هانكه، اين هاله مقدس نجات‌بخش از دور سر قربانيان بخت‌برگشته محو شده و فيلم‌نامه براي ايجاد اميدواري در بينندگان لذت‌برنده از دست‌وپا زدن پدر نااميد، مادر بي‌گناه و فرزند معصوم خانواده و به دست آوردن دل آنها با پيروزي خير بر شر در پايان، هيچ تداركي نديده است. در فيلم‌نامه هانكه، تمام راه‌ها بسته است» و به همين دليل، فيلم «بازي‌هاي مفرح» اين سوال را براي بينندگانش ايجاد مي‌كند كه «چطور مي‌شود از شر اين دنيا خلاص شد؟ پاسخ فيلم روشن و بي‌انعطاف است؛ راهي وجود ندارد. » بنابراين سينماي هانكه را، علاوه بر خصلت آزار‌دهنده‌اش، بايد سينمايي نهيليستي دانست كه پوچي اندوهبار و حيرت‌انگيز جهان را - البته از منظر هانكه – ترسيم مي‌كند. شايد حتي بتوان گفت كه ترسيم اين پوچي، سرمنشأ آزار در سينماي هانكه است؛ چه اگر جهان – از منظر هانكه – چنين عبث و بيهوده نبود، اين همه آزارآلوده نيز نبود. در واقع هانكه جهان پر زرق و برق كنوني را بازار مكاره بي‌سود و بيهوده‌اي‌ مي‌داند و شايد نگاه وي نسبت به دنياي انسان متجدد امروزي، به يك معنا، در اين مصرع حافظ به خوبي بيان شده است: نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان/‌گر شما را نه بس اين سود و زيان ما را بس.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون