گروه اجتماعي| «سروناز آريانفر» يكي از برگزاركنندگان استارتآپويكند و رويدادهاي آموزشي در حوزه كسب وكار ميگويد: ايده تاوقتي خام است اصلا به درد نميخورد. بنابراين از توصيههايي كه در استارتآپويكندها ميكنيم اين است كه مطرح كردن ايدهتان ريسك ندارد و اينگونه نيست كه كسي ايده شما را بدزدد.
آريانفر در دوره كارشناسي مديريت كارآفريني خوانده و كارشناسي ارشد را در رشته مديريت آي.تي گذرانده است. او كه متولد 1368 است ميگويد خيلي از صنايع را براي استارتآپ تجربه كرده است و به همين دليل تاكيد دارد كه بهتر است شاخه به شاخه نكنيم و با تكيه بر علاقه و تخصص در يك شاخه پيش برويم. او در پارك علم و فناوري تربيت مدرس در حال طراحي فرآيندي براي هدفمند برگزار كردن استارتآپويكندهاست. در گفتوگويي كه در ادامه ميخوانيد تلاش كردهايم تجربههاي دختري جوان درراه استارتآپويكند و راهاندازي استارتآپ را به تصوير بكشيم.
يكي از اعضاي گروه پازليها كه استارتآپي براي طراحي اپليكيشن راهاندازي كرده بود ميگفت زود شكست بخوريد تا زود موفق شويد. آيا شما هم اين حرف را قبول داريد؟
اتفاقا من هم خيلي بيزينسهاي مختلفي را تجربه كردم و شكست خوردم تا در جايگاهي كه اكنون هستم ايستادهام. در صنايع مختلفي وارد شدم و كارهاي استارتآپي را تجربه كردم. مثلا در صنعت غذا وارد شدم. در استارتآپ «مامانپز» حضور داشتم ولي بعد از تيم آنها جدا شدم. يك استارتآپ ديگر طراحي كرديم كه «آيپخت» نام داشت ولي هيچگاه به سرانجام نرسيد. پيشتر هم استارتآپويكند برگزار كرده بودم. اينك در پارك علم و فناوري دانشگاه تربيت مدرس مستقر هستم و در حال طراحي فرآيندي براي چگونگي برگزاري رويدادهاي استارتآپ و استارتآپويكند هستم. مشخصا در اين كار تلاش داريم تا فرآيندي طراحي كنيم تا افراد متخصص و مرتبط رويدادها را برگزار كنند نه اينكه هركس بيايد و رويدادهاي آموزشي استارتآپي ترتيب دهد و اجرا كند.
فكر ميكنيد زنان جوان و دختران فارغالتحصيل سراغ كدام رشتهها و شاخههاي كسب و كار در استارتآپها بروند موفقتر خواهند شد و سريعتر به كسب و كار خود دست پيدا ميكنند؟
بهتر است كاري كه من كردم و در چند حوزه صنعت و خدمات وارد شدم را تجربه نكنند و از ابتدا خط و تخصص كاري خود را پيدا كنند. به نظرم اين كاركه تعيين كنند در كدام رشته علاقه و تخصص دارند بيشتر به آنها كمك ميكند. به اين شيوه به نظرم بازار كار بهتري پيدا ميكنند. معتقدم به اين بستگي ندارد كه كدام حوزه بازار كار بهتري دارد و كدام كسب و كار زودتر به نتيجه ميرسد بلكه به اين بستگي دارد كه تا چه اندازه با علاقه و تخصص بتوانند در آن پشتكار داشته باشند.
شما مدتي قبل تجربهاي در برگزاري يك رويداد آموزشي در زمينه محيطزيست داشتيد. تجربه استارتآپويكند سبز چه آوردهاي داشت و از آن چه چيزي دستگيرتان شد؟
ببينيد استارتآپويكند يك رويداد آموزشي است و قرار نيست كه دستاوردش به جز آموزش و تبادل تجربه و آموختن كار تيمي برونداد خاصي باشد. شايد در برخي موارد ايدههايي كه در استارتآپويكند مطرح ميشوند قابليت اين را داشته باشند كه بتوان آن را اجرا و عملياتي كرد. اما آنچه بايد از يك استارتآپويكند انتظار داشت آموزش و يادگيري است. دراين ميان ممكن است كسي بتواند در پي اين استارتآپويكندها شركتي ثبت كند و كارش را پيش ببرد. ما در استارتآپويكند سبز با كمك سازمان محيط زيست و دانشگاه تربيت مدرس وهمينطور پارك علم و فناوري تربيت مدرس و پارك پرديس رويدادي آموزشي برگزار كرديم و طي آن ايدههايي براي كاهش معضلات محيطزيستي شهرها مطرح شد.
ميتوانيد بگوييد آن ايدهها چه بود وچه كمكي به كاهش معضلات محيط زيستي ميكرد؟
ايدههاي برتر اين استارتآپويكند سبز چيزي شبيه «الوپيك» بود كه كاهش سفرهاي درون شهري را هدف خود تعريف كرده بود. آن موقع هنوز «الوپيك» عملياتي و راهاندازي نشده بود و اين ايده خيلي مورد توجه قرار گرفت. ايده ديگري كه مورد توجه اين رويداد و برگزاركنندگان آن قرار گرفت صدور فاكتور مجازي از طريق اپليكيشن موبايل بود تا كاغذ كمتري مصرف شود.
در حوزه مديريت آب چطور؟ به ويژه آنكه اينك ما بيشتر با معضلات خشكسالي و كمبود آب مواجهيم. اگر استارتآپها و استارتآپويكندها بتوانند به سرعت راهكارها و شيوههايي براي مديريت آب ارايه كنند ميتوان اميدوارانهتر به مديريت منابع آب چشم داشت؟
البته در آن استارتآپويكند بيشتر به معضلات آلودگي هوا و چگونگي كاهش آن و همين طور كمتر مصرف كردن كاغذ توجه شده بود. طبيعي است بايد از مديريت منابع آب انتظار داشته باشيم كه به اين مقوله فرصت بدهد تا از دل آن ايدههاي كارآمدي استخراج شود.
چه شد كه شما براي برگزاري رويداد استارتآپويكند سراغ محيط زيست رفتيد؟
خيلي اتفاقي. من و دوستم درباره ايدهاي صحبت ميكرديم و متوجه شديم اصلا در حوزه محيطزيست استارتآپويكند برگزار نشده است و به همين دليل به سراغ برپايي اين استارتآپويكند رفتيم و استارتآپويكند سبز نخستين رويداد از اين رويدادها در حوزه محيط زيست بود.
نكته اينجاست كه براساس آمارهاي رسمي يكي از رشتههايي كه فارغالتحصيلهاي بيكار بسياري دارد و اتفاقا زنان جوان فارغالتحصيل بيكار در آن بيشتر هستند همين رشتههاي محيط زيست و منابع طبيعي است. آيا فكر ميكنيد با تكيه بر استارتآپويكند بتوان در اين حوزه كسب وكار راهاندازي كرد؟
بله ميشود. اما بايد توجه داشته باشيم كه صرف يك رويداد آموزشي نميتوان انتظار داشت كه تحولي در حوزه كسب وكار براي فارغالتحصيلان محيط زيست و منابع طبيعي رقم بخورد. بايد به اين مقوله ريشهايتر فكر كرد و براي آن برنامهريزي كرد تا در دانشگاه دورههاي انگيزشي برپا شود وگرنه با يك رويداد 3 روزه آخر هفته نميتوان اميدوار بود تحولي در كسب و كار مرتبط با منابع طبيعي و محيط زيست رقم بخورد.
با اين وصف شما چه توصيهاي به دختران فارغالتحصيل و به ويژه فارغالتحصيلان در رشته محيط زيست داريد؟
پيش از هر توصيهاي بايد براين نكته تاكيد كنم كه مهمترين مشكل پيش پاي خانمها و دختران جوان اين است كه خودشان را دستكم ميگيرند. همين چند روز اخير در يك كنفرانس شركت كردم كه فقط يك دختر در آن شركت كرده بود. از سوي ديگر جامعه هم به زنان و دختران سخت ميگيرد. پس بهتر است كه زنان و دختران به خود سخت نگيرند و بيشتر مشاركت كنند.
يكي از نگرانيهايي كه ما داريم اين است كه ايدههايمان را ندزدند. مثلا در همين حرفه روزنامهنگاري سعيميكنيم ايده اوليه و سوژهمان را محفوظ براي خودمان نگه داريم. در چنين حالتي فكر نميكنيد كه حضور دختران در استارتآپويكندها با اين توصيهاي كه كرديد يعني مشاركت بيشتر، منجر به سرخوردگي آنها شود و ببينند ايدههايشان را در استارتآپويكند طرح كردهاند و يكديگر آن را عملي كرده است؟
اتفاقا ما يكي از توصيههايي كه در استارتآپويكندها ميكنيم اين است كه ايده تا وقتي خام است اصلا به درد نميخورد. دستكم خودمن از سال 1391 در استارتآپويكندهاي مختلفي شركت كردم و شاهد بودم ايدههايي مشابه اسنپ و تبسي مطرح شد. ايدهاي مثل دي. جي. كالا را خود من داشتم ولي يك نفر توانست با پيگيري و تلاش آن ايده را عملي كند. پس تا به طور كلي ايدهاي اجرا نشود ارزش خاصي ندارد. ضمن آنكه ايدهاي كه در يك دقيقه مطرح شود كسي نميتواند به جزييات آن دسترسي پيدا كند و نگران باشد كه ديگري آن را ميدزدد. پس تاكيد ما اين است كه گفتن ايده ريسك ندارد.
هرچه ما از تهران دورتر ميشويم مشكلات و موانع براي دختران فارغالتحصيل و زنان جوان بيشتر ميشود. ازطرف ديگر درشهرستانها امكاناتي فراهم نيست كه زنان و دختران به نسبت شهرهاي بزرگ بتوانند رويدادهاي كسب و كاري نظير استارتآپويكند برگزار كنند. آنها چه بايد بكنند؟
ممكن است از نظر برگزاري رويدادهاي آموزشي فرصتهاي كمتري باشد اما الان با توجه به توسعه فضاي مجازي و اينترنت خيلي خوب ميتوانند آموزشهاي مجازي را دنبال كنند. اما اين حرف درست است كه تسهيلگرو شتابدهنده استارتآپ در شهرستانها كمتر فعال هستند و به همين دليل در شهرستانها فرصت كمتري داريم. به نظرم بايد از فضاي مجازي براي كم كردن فاصله با شهرهاي برخوردار و كمتربرخوردار بهره برد. واقعيت اين است كه هركس تا خودش پيگيري و پشتكار نداشته باشد نميتواند به نتيجهبخش بودن كارش اميدي داشته باشد.