فيلمِ مسعود كيميايي
امير پوريا
فيلم جديد آقاي مسعود كيميايي در آستانه اكران است. كارگرداني كه نيم قرن تمام است فيلم ميسازد و با هر ميزان نارضايتي آن منتقد و اين مخاطب، هرگز به هيچ فيلمي از او بياعتنايي نشده است. همانطور كه آقاي كيارستمي جايي گفته بود نخستين كارگرداني كه مادرش نام او را ياد گرفت، مسعود كيميايي بود، همچنان خود او عامل اصلي كنجكاوي نسبت به هر فيلم و كتاب و حرفش است.
اما در امتداد تنشهايي كه بر سر نسخه نهايي «قاتل اهلي» توسط تهيهكننده آن پديد آمد، كار تبليغاتي عجيبي براي نمايش فيلم دارد انجام ميشود كه دور از وزن نام كيميايي است: شعار تبليغاتي نه چندان موجزي روي پوسترها و در تبليغات محيط مجازي فيلم آمد كه از قلم و نثر و واژگان ويژه خود كيميايي دور بود: «قاتل اهلي از هر قاتلي خطرناكتر است؛ چون او را دوست داريم». نكته در اين است كه هر كسي تصادفا چه يك فيلم گنگستري با بازي ژان گابن يا همفري بوگارت يا آلن دلون و چه حتي يكي از اين همه فيلم مربوط به سرقت يا فرار از زندان در سينماي جديد امريكا- از سودربرگ تا تارانتينو تا فيلم «مخمصه/Heat » - را ديده باشد، ميداند كه دوست داشتن ضدقهرمانها براي خودش قدمت و شدتي دارد. همان «قيصر» و «داش آكل» و قدرت و سيد «گوزن ها» و رضا و احمد «دندان مار» هم از همين قبيله بودند. نميشود اين اشاره بديهي و اوليه در تعريف آدمهاي ناجور ولي دوست داشتني، به كار توصيف فيلمي بيايد كه سازندهاش ماندنيترين ناجورهاي تاريخ اين سينما را جور كرده و تماشاگرش از ديروز شروع نشده است.
بدتر از اين، افزودن خلاصه داستاني بسيار خامدستانه و بدون قدرت كنجكاو كردن مخاطب به بالاي پوستر فيلم در تبليغات مطبوعاتي است. خلاصهاي كه نويسندهاش حتي از وجود و كاركرد فعل «است» در ادبيات فارسي ناآگاه بوده و به جاي آن از «هست» استفاده كرده! بيآنكه حتي ببيند جاي اين خلاصه، تبليغات است يا اخبار و شناسنامه فيلم در جرايد و سايتها. هرچند با وضع موجود، به گمانم بابت اينكه فعل غلطتر «ميباشد» را به كار نبرده يا اسم فيلم را عوض نكرده، بايد از او ممنون باشيم!