گروه سياسي
نسبت جريان اصلاحات با دولت روحاني به دليل نقش حمايتگري اين جريان در انتخابات همواره مورد بحث فعالان اصلاحطلب بوده است.
ائتلاف اصلاحطلبان با معتدلين در كشور آغازگر نوع جديدي از سياستورزي در كشور بود كه اساسا تعريف و شكل مشخص و از پيش تعيين شدهاي براي آن وجود نداشت. نبود احزاب قدرتمند مهمترين دليل اين امر بوده است. در حالي كه چنين خلأيي در كشور احساس ميشد، اصلاحطلبان در يك فضاي سردرگم از ابتداي روي كار آمدن دولت روحاني به بيان نقد و نظرشان نسبت به عملكرد دولت پرداختهاند و اقدامي جدي براي حل اين معضل صورت نگرفته است. مرتضي مبلغ، معاون سياسي وزير كشور دولت اصلاحات و فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» ارتباط اصلاحطلبان و دولت را از ابتداي تشكيل آن تاكنون تشريح ميكند كه در
ادامه ميخوانيد:
بعد از اينكه دولت يازدهم روي كار آمد ارتباط بين اصلاحطلبان و دولت چطور پيش رفته است؟ در برهههاي مختلف در ارايه راهكارها، پيشنهادات و نقدها اصلاحطلبان چقدر مورد توجه روحاني بودند؟ آيا اصلاحطلبان در انتصابات و انتخابهاي دولتي نقش داشتند؟
از همان ابتدا هم هيچ رابطه سازماني يا منسجم تشكيلاتي بين اصلاحطلبان و آقاي روحاني وجود نداشت. اصلاحطلبان بر اساس كسب سهم از دولت از آقاي روحاني حمايت نكرده بودند بلكه متناسب با شرايطي كه در سال 92 حاكم بود و بحرانهاي حاصل از سياستهاي نادرست در دولت پيشين، اصلاحطلبان در بين نامزدها و راههاي موجود تحليل و بررسي انجام دادند. آنها مناسبترين نامزد را آقاي روحاني تشخيص دادند و براي برونرفت از چالشها و بحرانها از او تمامقد حمايت و پشتيباني كردند. هدف اصلي اين بود كه كشور از ورطه بحرانها خارج شود و به ريل منطق و عقلانيت بازگردد. براي اينكه آرامشي در كشور به وجود بيايد و ماشين دولتي بتواند در يك حركت آرام و منطقي به كار ادامه دهد، اين راهكار اتخاذ شد.
از همين رو اصلاحطلبان به طور شفاف مواضع و راهبردهاي خود را اعلام كردند و گفتند كه سهمخواهياي از دولت و آقاي روحاني ندارند. تمام حرف اصلاحطلبان اين بود كه آنچه دولت و آقاي روحاني به مردم وعده داده بود، به شكل جدي دنبال شده و عمل شود. همواره مواضع اصلاحطلبان در دولت يازدهم پشتيباني از دولت همراه با طرح مطالبات معقول و منطقي و نقدهاي سازنده بوده است. در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم نيز فضا به گونهاي بود كه برخي جريانات محكم ايستاده بودند تا اجازه ندهند كه آقاي روحاني راي
بياورد.
آنها بسيار تلاش كردند و مشكل اساسي نيز از اينجا شروع شد كه رفتار اين جريانها، گفتار و مواضعشان ميخواست بحرانهاي گذشته را در كشور بازتوليد كند.
به همين خاطر همه احساس خطر كرده و براي جلوگيري از باز توليد دولت گذشته و در جا زدن، بايد به صورت تمام قد از آقاي روحاني پشتيباني كرد تا روند عقلانيت و آرامش متوقف نشود. اگر دقت كنيم خواهيم ديد كه اساسيترين موضوعي كه در كوران انتخابات مطرح بود، همين موضوع بود. آنها به هيچوجه نگفتند كه اگر آقاي روحاني پيروز شود، بايد كاملا منطبق بر چارچوبهاي اصلاحطلبانه عمل كند و يك دولت اصلاحطلب جامع و كامل باشد. بحث اصلي اين بود كه آقاي روحاني پيروز شود تا به عقب باز نگرديم و گذشته خطرناك دوباره بازتوليد نشود و اين روند آرامش و اعتدال به وجود آمده، تداوم پيدا كند. همان مواضع قبل به اضافه عدمسهمخواهي اصلاحطلبان و تاكيدشان بر دنبال كردن منافع ملي كشور، فضاي انتخابات را رقم زد. با اين مبنا آقاي روحاني به شكلي حماسي و با اقبال و راي بالاي مردم در انتخابات پيروز شد.
بنابراين امروز بر اساس اين مباني و مواضع بايد دولت را قضاوت و تحليل كنيم. هيچ نسبت سازماني و تشكيلاتي بين آقاي روحاني و اصلاحطلبان نبوده است. اينطور نبوده كه اصلاحطلبان در جمعي بنشينند و سازمانيافته تصميم بگيرند كه چه كساني وزير شوند. حتي از اساس چنين درخواستي نيز وجود نداشت. اصل بر اين بوده كه آقاي روحاني به تعهداتي كه به مردم داده و به مواضع اصولياي كه اتخاذ كرده، توجه كند و درصدد تحقق آنها باشد و مديران و كابينه دولت موظف باشند تا تمام قد در راستاي تحقق برنامههاي آقاي روحاني
عمل كنند.
فارغ از اينكه اصلاحطلبان به دنبال گرفتن پستي در دولت بوده يا نبودهاند، در بزنگاههايي كه اين جريان سياسي در مواردي از جمله برجام يا روي كار آمدن وزيري مشخص موضعي داشته، چطور آن را به گوش دولت رسانده است؟ كانال ارتباطي براي طرح اين نوع نظرات اصلاحطلبان با دولت چه بوده است؟
به دليل موضعي كه اصلاحطلبان در پشتيباني از دولت داشتند و تحقق مطالبات مردمي و تعهداتي كه رييسجمهور و دولت به مردم دادهاند، اصلاحطلبان نقد و پيشنهاد خود را مطرح كردهاند.
اگر جايي نقطه ضعف و كاستياي وجود داشته هشدار داده و همچنين تلاش كردهاند تا با مديران و دولتمردان ارتباط داشته باشند. مستمرا نقطه نظرات خود را به دولت دادهاند و از اين طريق به دولت براي ادامه راه و عمل به وظايفش كمك كنند. هر زماني كه شخصيتها، فعالان و گروههاي اصلاحطلب نقطه نظري يا انتقادي داشتند، سعي كردند تا آنها را به دولتمردان منتقل كنند و مقداري از آنها كه بيانش از طريق رسانه موثرتر ميشود، بيان كردهاند.
كانال ارتباطي اصلاحطلبان و دولت بايد از طريق سازماندهي و به صورت جمعي در جلسات نمايندگان اصلاحطلب با دولتمردان صورت بگيرد يا اين ارتباط بايد از طريق افراد مشخصي كه لينك ارتباطي قويتري دارند،
در پيش گرفته شود؟
نسبت سازمان يافته و تشكيلاتي بين آقاي روحاني و اصلاحطلبان نبوده است. بنابراين سازوكار اين ارتباط تاكنون سازمان يافته نبوده است. همه شخصيتهاي اصلاحطلبي كه دسترسي به هر كدام از مديران دولتي و وزرا داشتهاند، اين ارتباط را
حفظ ميكنند.
حتي اگر سازمان يافته هم بود، بايد به همين شكل عمل ميشد. اينكه يك ارتباط سازمان يافته به وجود بيايد، بيشتر به اين برميگردد كه دولت چه نظري داشته
باشد.
اين ارتباط نميتواند يك طرفه باشد. اصلاحطلبان از ابتدا آماده بودند و هستند كه به دولت كمك كنند و پيشنهادات سازنده خود را بيان كنند. وزرا، دولت و شخص رييسجمهور بايد بخواهند كه نوعي تعامل سازمانيافته و مستمر را پيريزي كنند تا اين نوع ارتباطها تعميق و گسترش پيدا كند. اين اتفاق اگر رخ دهد، بهتر است اما اگر هم چنين ارتباطي به وجود نيايد، اصلاحطلبان وظيفه خودشان را انجام خواهند داد و از هر طريقي كه بتوانند نقد و نظر خود را منتقل ميكنند.
آيا جريان اصلاحات تا به حال پالس مثبت يا ابراز تمايلي براي برقراري چنين ارتباطي از سوي دولت ديده است؟
تاكنون ارتباط منسجم و سازمان يافتهاي نبوده است اما برخي وزرا ارتباطات و تعاملات بيشتري با اصلاحطلبان داشتهاند. برخي مديران هستند كه در چهار سال گذشته تعامل داشتهاند. در برخي مواضع و موارد منسجمتر و موثر تعاملاتي به وجود آمده است. به طور كلي يك روند ثابت در تعاملات دولت و اصلاحطلبان برقرار نبوده است.
تعاملات بيشتر از طريق چه افراد يا احزابي صورت ميگرفته است؟
فراكسيون اميد و برخي اصلاحطلبان هر كدام به نوبه خودشان با وزرا و آقاي رييسجمهور ارتباط دارند. شخصيتها و چهرههاي پرنفوذ اصلاحطلب و احزاب هر از چند گاهي مسائلي را بيان ميكنند.
نميتوان گفت چهرهها يا افراد يا تشكلهاي خاصي مامور اين ارتباط هستند. وقتي گفته ميشود، ارتباط منسجم و تشكيلاتي نيست به تبع آن برنامهريزي براي اينكه چه شخصيتهايي چنين كاري را انجام دهند، وجود
ندارد.
آيا در شوراي عالي سياستگذاري بحث و بررسياي براي منسجم كردن ارتباط با دولت صورت گرفته است؟
بله. فراكسيون اميد و شخصيتهاي حزبي و شوراي عالي سياستگذاري بحثهايي انجام دادهاند. در گذشته هم شوراي عالي ارتباطاتي با دولت و وزرا و شخص آقاي روحاني داشتهاند. كارگروهي در شوراي عالي سياستگذاري به نام تعامل وجود دارد كه گفتوگوها و تعاملات با جريانات مختلف را در پيش گرفته است. تا وقتي كه سازوكار جديد شوراي عالي سياستگذاري تعريف شود، طبعا ارتباطات برقرار است اما به هر حال اقتضاي زمان و شرايط است.
هر زمان لازم باشد كه نقطه نظراتي به دولت منتقل شود، اين كار را خواهند كرد.